پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مازيار ناظمي(رييس مركز اطلاع‌رساني وزارت ورزش)- خاطرم هست در بازي‌هاي جام‌جهاني فوتبال 2006 آلمان، وقتي عازم فرانكفورت براي دومين بازي ايران مقابل پرتغال بودم در قطاري كه به سمت «اولم» حركت مي‌كرد با تعدادي از دانش‌آموزان دبيرستاني آلمان روبه‌رو شدم براي چندلحظه‌اي بحث فوتبال داغ شد از من سوال‌كردن از كجا ميايي؟ گفتم ايران! ديدم مكثي كردند و يكي از آنها گفت: شما مي‌خواهيد بمب اتم بسازيد!؟

بدون ترديد آنچه اين ذهنيت را در نزد اين جوانان كم‌سن‌وسال در خارج از اين مرزها رقم زده است سناريوي رسانه‌هاي‌غربي به‌ويژه در موضوع ايران‌هراسي با تبليغ ايران اتمي و تهديدپنداشتن كشورمان به‌طور وسيع است.

قاعدتا در عرصه رويارويي، قدرت رسانه‌اي جمهوري اسلامي به‌طور روشن و معلوم نمي‌تواند در مقابل تعداد و تاثير جهاني رسانه‌هاي مقابل بايستد ولي اين، همه ماجرا نيست چراكه فرصت‌هاي ويژه‌اي مانند همين جام‌جهاني به دست مي‌آيد كه مي‌تواند زمينه مناسبي براي معرفي فرهنگ، اقتصاد و سياست ايران را به جهانيان مهيا كند.

 

به نظرم فوتبال جداي از يك مهارت بازي كه دو تيم در يك مستطيل سبز به‌دنبال نتيجه هستند يك معجزه ورزشي عصر جديد است موضوعي كه زماني به‌عنوان افيون توده‌ها از آن ياد مي‌شد امروز در نزد كنشگران سياسي و اجتماعي، كارآفرينان و عالمان و محققان بيشتر شناخته شده و به عمق تاثيرات جهاني آن پي برده‌اند.

در فرصت يك‌ماه، جام‌جهاني كه با سيطره مطلق و بدون رقيب، جهانيان را محسور جادوي خود كرده است نبايد مسوولان تبليغي و حتي سياسي ما از اين زمين بازي مناسب براي بازنمايي درست از ايران غفلت كنند.

به نظر نگارنده امروز ديگر بحث بر سر فوتبال از دايره تعيين خوبي و بدي خارج شده و در جايي هستيم كه با واقعيتي روبه‌رو شده‌ايم كه جهان را در برگرفته و اساس روابط ملي و بين‌المللي را تحت‌الشعاع خود قرار داده است.

 

اما برنامه روشن ما براي استفاده از اين موقعيت چيست؟

مثل هميشه برنامه‌ريزي فرهنگي و تبليغي ما دقيقه نودي است، به‌جز در جام‌جهاني 1998 فرانسه كه به مدد شوراي فرهنگ عمومي تقريبا سازوكاري معلوم براي مباحث فرهنگي، اجتماعي و رسانه‌اي تيم‌ملي فوتبال و بهره‌برداري با توجه به منافع ملي صورت گرفت، در دوره 2006 همه‌چيز تحت‌الشعاع جدال رييس فدراسيون و رييس سازمان تربيت بدني وقت بود. سال 2010صعود نكرديم و در دوره 2014 همه امور در اختيار فدراسيون فوتبال است ضمن اينكه كمبود اعتبارات تيم‌ملي براي جام‌جهاني يكي از مشكلات جدي است ولي ظاهرا از صفر تا صد كار را خود فدراسيون بر عهده دارد و اميد داريم در حوزه فرهنگي و تبليغي تيم‌ملي فوتبال، برنامه‌هاي فدراسيون نقش موثر خود را در عرصه جام‌جهاني نشان دهد.

و كلام آخر، باوجود برخي ديدگاه‌ها كه حضور تنها در دور نهايي جام‌جهاني افتخاري نيست كه براي آن غش كنيم! ولي به گمان من فرصت كم‌نظيري است كه با همت جوانان كشور نصيب ايران شده تا در رهگذر بازي‌هاي جام‌جهاني بازتعريفي مجدد از فرهنگ و منش ايراني و بازنمايي صحيحي در افكار عمومي جهانيان از ايران داشته باشيم.