به گزارش پارس نیوز، 

حضور تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2018 بار دیگر ایرانیان را با هر سلیقه و گرایشی در آمریکا و کانادا گرد هم آورد که با پیروزی بر مغرب، دلشان می خواست با میلیون ها هموطن در این شادی همراه باشند.

چند روزی به آغاز جام جهانی فوتبال مانده بود که ایرانیان مقیم آمریکا در تکاپوی دانستن زمان مسابقات فوتبال ایران در این دوره از رقابت ها بودند و هر کدام می گفتند که برنامه آنها برای تماشای این مسابقه چگونه است.

روز موعود فرا رسید، برخی به صورت دسته جمعی و برخی هم در کنج تنهایی خود در دو کشوری که روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع و محدودیت ها و مشکلات زیادی را برای ایرانیان فراهم کرده اند، با میلیون ها ایرانی داخل کشور هم نوا شده و تنها آرزوی خود را موفقیت تیم ملی ایران می دانستند.

سید محسن دانشجوی دکترای حقوق در نیویورک در گفت وگو با خبرنگار ایرنا می گوید: یکی از ایامی که ممکن است بیش از بقیه زمان های سال، دلت برای بودن در ایران غنج بزند در این گونه شادی های همگانی است. همگانی به تمام معنا، تفاوتی نمی کند که گرایش سیاسی ات چیست یا از کدام مذهب، قوم، تفکر و رنگی هستی؛ ایرانی شاد می شود. 

او می افزاید: ایرانی نه معنایش محدود به خون است و نه در خاک وطن می گنجند، ایرانی در تمام دنیا به وجد می آید. یادش می آید که غرورش بیش از همه، به سه رنگ یک پرچم است، حال می خواهد در روستاهای شمال و بر سر شالیز سبز و معطر باشد یا در میان ساختمان های سر به فلک کشیده شهر ملل، مهم این است که با تمام وجود، به وجد آمده، می شود همان جا پاسپورتش را داد! او ایرانی است.

محسن خانیکی عضو کنگره ایرانی-کانادایی هم در این باره به خبرنگار ما گفت: من یکی از برگزار کنندگان تماشای فوتبال در رستوران بوستن پیتزا که حدود 200 نفر ظرفیت دارد، بودم. 

وی افزود: برای اینکه ایرانی های بیشتری دور هم گرد آیند، ظرفیت رستوران را به 270 نفر رساندیم که خیلی ها سرپا و حدود 100 نفر دیگر هم خارج از رستوران ایستاده بودند.

این فعال سیاسی اجتماعی کانادا ادامه داد: بازی فوتبال در تورنتو جزو نقاط مشترک بین گروه های مختلف سیاسی است، در سایر شرایط، همیشه یک گروه موافق و یک گروه مخالف هستند، چه درباره برطرف کردن تحریم و بازگشایی سفارت و چه بر عکس آن، همیشه طرفینی دارد که یک طرف پرچم دوران سابق و یک طرف پرچم فعلی ایران را در دست دارند اما وقتی به بازی های ورزشی می رسیم این اتحاد بین قشرهای مختلف نمایان می شود.

منوچهر جعفرزاده یکی از کارمندان دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در واشنگتن هم در توصیف احساسات خود از بازی فوتبال ایران در جام جهانی گفت: در میان همه ورزش ها، بازی فوتبال و به خصوص مسابقات جام جهانی چیز دیگری است؛ چرا که خواسته و ناخواسته ریشه در ابعاد زندگی اجتماعی و حتی سیاسی و اقتصادی همه ملتها دارد. 

وی افزود: از وقتی تیم ملی فوتبال کشور عزیزمان ایران راه به مسابقات جام جهانی پیدا کرد من نیز همانند میلیونها ایرانی سرفراز منتظر شروع این بازی ها بودم. بالاخره روز جمعه و همزمان با عید سعید فطر زمان موعود فرا رسید و دل من نیز همانند دل و قلب سایر هموطنانم به امید پیروزی قهرمانان کشورمان طپشی مضاعف در خود احساس کرد. 

جعفرزاده ادامه داد: در غربت هستم ولی صدای ایران-ایران هموطنانم را با گوش دل از اقصی نقاط جهان می شنیدم و با این صدا که صدای امید بود، خود را در میان و در آغوش هموطنانم احساس می کردم.

وی با بیان اینکه در روز جمعه گذشته، هیچ ایرانی غریب نبود و خود را درغربت احساس نمی کرد اضافه کرد: سرود ملی جمهوری اسلامی ایران که نواخته شد، نفس های من نیز همانند ٨٠ میلیون ایرانی با نفس های قهرمانان کشورمان در هم درآمیخت و همه هم صدا و هم نوا شدیم. همه شدیم یک صدای واحد و یک عزم راسخ.

این کارشناس دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن اظهار کرد: همه با هم بازی را شروع کردیم. با هم دویدیم. با هم زمین خوردیم. با هم برخاستیم. با هم درد را تحمل کردیم و با هم نفس کشیدیم. من با همه و همه ما پا به پای دلاور مردان ایران اسلامی. 

اما این احساس تنها بخش ابتدایی شروع مسابقات بود و تماشای این مسابقات خود مشکلات فراوانی داشت، تلویزیون های کابلی که با دریافت پول، این مسابقات را پخش می کنند به زبان خود و با تحلیل های دارای حب و بغض این مسابقات را دنبال می کنند.

دریافت مستقیم از شبکه 3 جمهوری اسلامی ایران هم سختی های خاص خود را داشت و قطع و وصل های مکرر، مانع از دیدن یک بازی کامل و بدون استرس می شد.

سید محسن در این باره می افزاید: در منزل مانده بودم، یک دانشجو در این دیاری که کمترین تعداد ایرانی را در کشور مهاجران دارد، دنبال کردن مسابقه از روی لپ تاپ و شبکه ی فاکس با گزارش به واقع بی روح دو گزارشگر خانم و آقایش، با تعریفم از بازی ایران در تناقض بود.

وی ادامه داد: مگر می شود فوتبال ایران در جام جهانی همراه با صدای فردوسی پور و خیابانی توام نشود؟ به هزار زحمت با کیفیت به شدت بد، به دنبال کردن شبکه سه از اپلیکشینی که هر چند دقیقه خساستش می آمد از به اشتراک گذاری رایگان بازی و محرومم می کرد از تصویر، هم قناعت کردم. 

این دانشجوی دکترای حقوق اضافه کرد: تقریبا صدا را از گوشی دنبال می کردم و تصویر را از لپ تاپ، تطابق زمانی هم نداشتند، اینجاست که قدر نعمت تلویزیون رایگان ملی در زمان پخش مسابقات فوتبال را کاملا درک می کنید. 

ابتکارات دیگری هم به کار گرفته شده بود، مرکز امام علی (ع) در نیویورک که نماز عید سعید فطر را برگزار می کرد، شرایطی را فراهم آورده بود تا ایرانیانی که به آنجا می آیند بتوانند در کنار هم مسابقه ایران و مغرب که حدود ساعت 11 صبح به وقت نیویورک برگزار می شد، را دنبال کنند.

در کالیفرنیا و کانادا به خصوص تورنتو هم این تدبیر اتخاذ شده بود تا رستوران های ایرانی، این مسابقات را پخش کنند و ایرانیان مقیم بتوانند در کنار هم، این موقعیت بزرگ که نصیب کمتر کشوری می شود تا خود را به جام جهانی برساند و در جمع 32 کشور بدرخشد، گرامی بدارند.

حساسیت و نگرانی ها را از چشمان تک تک آنهایی که به این اماکن آمده بودند، می دیدی. حدس و گمان ها درباره نتیجه هم بخش جدایی ناپذیر این تجمعات بود و سرانجام پیروزی یک بر صفر ایران بر مغرب، خط پایانی بر 95 دقیقه اضطراب و آرزو بود.

گل شیرین پیروزی ایران باعث شد که نه تنها در جمع بازیکنان و کادر فنی ، ایرانیان مقیم ورزشگاه و روسیه بلکه در میان ایرانیان داخل و خارج از کشور بمب شادی منفجر شد و فریاد ایران- ایران را در جایی که ایرانی بود، می شیندید.

سید محسن گفت: مثل اغلب ایرانی ها به دل من هم برات شده بود که ایران در آن دقیقه و روی آن ضربه گل می زند، لایو اینستاگرام را روشن کردم، چند نفری آمدند که چند ثانیه زودتر سوت پایان مسابقه را بشنوند ولی قبل از آن سوت...

وی افزود: تا اینجایش هم تنهایی خیلی آزاردهنده نبود، تداعی اینکه دوره قبل، پس از باخت ایران از آرژانتین تا پاسی از شب در ترافیک مشغول نظاره شادی مردم بودم و امسال بعد از برد ایران...این آزارت می دهد....امان از غربت...

خانیکی از تورنتوی کانادا هم اظهار کرد: بعد از بازی فوتبال، پرچم های مختلف ایران که در دست ایرانیان است به اهتزاز درآمد و خیابان یانگ، حدود 1000 نفر را به خود دید. خیابان بسیار شلوغ شد، پلیس، مردم را به پیاده روها هدایت کرد و شاه راه عبور و مرور را باز نگهداشت.

وی ادامه داد: خیلی از ایرانی ها منتظر 2026 و حضور ایران در جام جهانی در کانادا هستند که فرصت یکی بودن را به نمایش درآوردند.

جعفرزاده هم در این باره این گونه گفت در طول بازی هر کسی به زبان بومی و قومی خود ولی همه برای اعتلای یک تیم واحد و یک سرزمین واحد دست به دعا بردیم و همه با هم پیروز شدیم؛ با هم اشک شادی ریختیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. 

وی خاطرنشان کرد: هیچ کسی از دیگری نپرسید اهل کجایی؟ یا گرایش سیاسی، دین و مذهبت چیست؟

نکته قابل مهم دیگر، توجه خارجی ها به ایران بود. گویی ایران از هم اکنون جزو تیم های اول جام جهانی است. عضو شورای کنگره ایرانی- کانادایی اظهار کرد: این‌حجم و نوع شادمانی بین کانادایی ها خیلی مرسوم نیست، حجم شادمانی ایرانیان برای آنها جالب بود و البته گاهی به دلیل بوق های ممتد و سنگین شدن ترافیک، اذیت کننده.

هرچه بود و شد، شادی ای بود که این مسابقه برای همه ایرانیان به ارمغان آورد و بار دیگر دیپلماسی فوتبال توانست همه آنها را زیر یک پرچم به نام پرچم ایران گرد آورد.

باشد که شادی ایران و ایرانی مستدام باد.