به گزارش پارس نیوز به نقل از تجارت‌نیوز، در روزهای گذشته جو عجیبی درباره مهاجران افغانستانی در ایران ایجاد شده است. برخی درباره افزایش جمعیت افغانستانی‌ها در ایران هشدار می‌دهند و برخی دیگر می‌گویند این مهاجرت حاصل شرایط نامطلوب داخلی است و باید با مهاجران راه آمد.

آرش نصراصفهانی، دکتری جامعه‌شناسی و پژوهشگر در روزنامه هم‌میهن به چند سوال مهم درباره این مهاجران جواب داده است.

1-آمار افغانستانی‌های ساکن در ایران

براساس برآورد آژانس پناهندگان سازمان‌ملل، تعداد مهاجران افغانستانی در ایران چهارونیم‌‌میلیون نفر و براساس صحبت‌های وزیر کشور ۵میلیون نفر است. از این تعداد حدود ۴میلیون نفر دارای نوعی از مدرک اقامتی‌اند که به آنان اجازه داده در ایران به‌طور موقت سکونت داشته باشند. تعداد افغانستانی‌ها قبل از به قدرت رسیدن طالبان حدود ۳میلیون نفر برآورد می‌شد که با در نظر گرفتن برآوردهای جدید احتمالاً جمعیت‌شان به میزان ۵۰ تا ۶۷درصد جمعیت آنها در ایران افزایش یافته است (یعنی بین یک‌ونیم تا دومیلیون نفر).

این رقم در حالی است که در شبکه‌های اجتماعی گفته می‌شود بیش از10 میلیون نفر افغانستانی در ایران زندگی می‌کنند. اما این اعدادی که درباره جمعیت افغانستانی‌ها در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی ارائه می‌شود، مبنای دقیقی ندارد و از آن نوع بزرگ‌نمایی‌هایی است که به کار ایجاد هراس جمعی می‌آید.

2-آیا ایران به تسخیر افغانستانی‌ها درآمده؟

مساله دیگری که در برخی از گزارش‌ها به آن اشاره می‌شود این است که افغانستانی‌ها ایران را به تسخیر خود درآورده‌اند. این گروه برای اثبات این ادعا به تعداد مهاجران افغانستانی در برخی از شهرها و یا تعداد زایمان‌ها در برخی از بیمارستان‌ها استناد می‌‌کنند. این جامعه‌شناس در خصوص این مساله می‌گوید: مهاجران عموماً تمایل دارند در مناطقی ساکن باشند که فرصت شغلی بیشتری وجود دارد و بتوانند به شبکه حمایتی اقوام و خویشان دسترسی داشته باشند. درنتیجه در بسیاری استان‌ها تعداد افغانستانی‌ها بسیار اندک و در برخی استان‌ها مانند تهران، جمعیت آنها قابل‌توجه است.

مطالعه بیشتر: نظام دوری در ۳۲۰ مدرسه ابتدایی سراسر کشور اجرا می‌شود
تبلیغات توسط تجارت‌نیوز

بر اساس آمار دانش‌آموزان افغانستانی می‌توان گفت که بیش از یک سوم افغانستانی‌ها در تهران زندگی می‌کنند. اما نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که تعمیم یک تراکم مشاهده‌شده در یک مکان به کل ایران، یک خطای روش‌شناختی است. اینکه در محله‌ای افغانستانی‌نشین، تعداد زایمان‌های یک بیمارستان از آنِ افغانستانی‌ها باشد، طبیعی است ولی از این مورد نمی‌توان نتیجه گرفت که در تمام بیمارستان‌های ایران چنین وضعیتی وجود دارد.

3- افغانستانی‌ها برای همیشه ساکن ایران شده‌اند؟

از طرف دیگر، حدود 4.5 میلیون نفر از جمعیت افغانستانی‌های ایران، مدرک اقامت کوتاه‌مدت در ایران را دارند و اقامت بخش مهمی از آنها یکساله است. دولت ایران از ابتدای حضور افغانستانی‌ها، آنها را مهمان موقت تعریف کرده و تعهدی برای اقامت دائم آنها در کشور نپذیرفته است. اگر یک افغانستانی در پایان هر سال اقامت مدرکش تمدید نشود، از نظر اداری و سیاسی، مهاجر غیرقانونی قلمداد می‌شود و ممکن است از کشور اخراج شود. حتی آن ۷۵۰هزار نفری که در مناسبات ایران و سازمان‌ملل، پناهنده در نظر گرفته می‌شوند، از لحاظ حقوقی «افراد در وضعیت مشابه پناهندگی» شمرده شده و ایران تاکنون برای آنها پرونده‌های فردی پناهندگی تشکیل نداده است.

 

اقامت این افراد هم یک‌ساله تمدید می‌شود و بسیاری از آن‌ها تحت فشارند که مدارک هویتی فعلی‌شان را به پاسپورت افغانستانی و ویزای ایرانی بدل کنند. درنتیجه هر افغانستانی ساکن کشور در یک وضعیت ناپایدار قرار دارد و هر آن ممکن است امکان زندگی در ایران از او سلب شود. در کل، اینکه جمعیت مهاجر افغانستانی ساکن ایران در آینده چه سرنوشتی خواهد داشت، روشن نیست و احتمال اینکه همه آنها روزی ایران را ترک کنند، بسیار بعید است اما خلاف تصوراتی که دامن زده می‌شود، دولت ایران تعهدی در قبال اقامت‌دائم آن‌ها نپذیرفته است.

مطالعه بیشتر: تاثیرات مخرب آلودگی هوا فراتر از ریه و چشم است

4- آیا افغانستانی‌ها طرفدار طالبانند؟

طالبان یک جریان اسلامگرا متعلق به یک گروه قومی پشتون است که البته طرفدارانی از بقیه اقوام هم دارد. لیکن مطابق موضع‌گیری‌های رسمی و اقدامات عملی آنها، عمدتاً یک جریان پشتون و ضدشیعه و ضدزبان‌فارسی به‌حساب می‌آید. اما بخش قابل‌توجهی از افغانستانی‌های ساکن ایران، هزاره‌ها هستند. هزاره‌ها شیعه‌اند و خود، قربانی خشونت و حتی نسل‌کشی طالبان قرار گرفته‌اند. تاجیک‌ها که زبان‌شان فارسی است و ازبک‌ها که ترک‌زبان محسوب می‌شوند؛ دو گروه قومی بزرگ دیگر هستند که بسیاری از آنها به‌سبب ترس از طالبان -چه قبل از قدرت گرفتن و چه بعد از آن- به ایران پناه آورده‌اند.

پشتون‌ها هم در ایران ساکن‌اند اما شواهد چهاردهه حضور آنها در ایران نشان می‌دهد با اینکه بعضاً قربانی شدیدترین اشکال خشونت و تحقیر بوده‌اند اما تاکنون تهدید امنیتی برای جامعه ایران ایجاد نکرده‌اند. اما دو نکته مهمی که در رابطه با این افراد باید به آن توجه کرد این است که اولاً نباید همه افغانستانی‌ها مورد اتهام قرار داد. دوم و مهم‌تر اینکه، از سیاست‌هایی که می‌تواند این جمعیت را به‌سمت رادیکالیزه‌شدن سوق دهد، باید اجتناب کرد.

افغانستانی‌ها باعث بیکاری ایرانی‌ها هستند؟

انتقاد دیگری که به حضور افغانستانی‌ها وارد می‌شود این است که حضور آنها، فرصت‌های شغلی را برای ایرانیان از بین برده و آنها یکی از علل بیکاری ایرانیان هستند. آمار دقیقی از تعداد مشاغل در اختیار افغانستانی‌ها وجود ندارد اما تخمین زده می‌شود حدودا یک و نیم میلیون فرصت شغلی در اختیار این گروه باشد. اما کدام فرصت‌های شغلی؟

بسیاری از افغانستانی‌ها در مشاغل کارگری ساده (به خصوص کارهای ساختمانی) مشغولند درحالی‌که بیکاری ایرانیان بیشتر در بین گروه‌های تحصیلکرده و ماهر است و اتفاقا افغانستانی‌ها در مشاغلی مشغول فعالیتند که ایرانیان حاضر نیستند در چنین مشاغل ساده‌ و سختی کار کنند.

مطالعه بیشتر: مسمومیت دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار

از طرف دیگر، دولت ایران براساس قوانینی که از سال ۱۳۶۳ برای حمایت از اشتغال کارگر ایرانی مصوب کرده و تاکنون پابرجاست، افغانستانی‌ها را عموماً به‌عنوان کارگران ساده به‌رسمیت می‌شناسد و یک افغانستانی امکان قراردادرسمی در بنگاه‌های خصوصی یا تاسیس کسب‌وکار شخصی ندارد. محدودیت‌های قانونی برای برخورداری از حق مالکیت و دسترسی به خدمات و تسهیلات بانکی نیز سبب می‌شود یک افغانستانی فرصت ارتقای کمتری نسبت به یک ایرانی در شرایط مشابه داشته باشد. به‌خاطر این محدودیت‌ها، نیروهای متخصص و ماهر افغانستانی تمایل دارند ایران را به‌قصد ترکیه و اروپا ترک کنند.

افغانستانی‌ها برای ایران بار مالی دارند؟

طبعاً تامین خدمات عمومی، هزینه‌بر است و ایران طی این سال‌ها متکفل هزینه‌های زیادی دراین‌خصوص شده است. ولی باید به دو نکته توجه داشت؛ اولاً افغانستانی‌ها برای دریافت بسیاری از خدمات مانند خدمات بهداشتی و درمانی هزینه‌ای بیشتر از ایرانی‌ها پرداخت می‌کنند.

دوم آنکه در ارزیابی اقتصادی همواره باید ترازی از منافع و هزینه را در نظر گرفت. هزینه‌های عمومی دولت برای افغانستانی‌ها را باید در کنار خدمات آنها به اقتصاد ایران در نظر گرفت. نیروی کار ارزان افغانستانی، باعث کاهش هزینه تولید در بسیاری بخش‌ها شده که کل اقتصاد ایران از این ناحیه منتفع شده‌ است. نمی‌توان افغانستانی را موقع ثبت‌نام فرزندش در مدرسه، هزینه‌ای تحمیلی به جامعه دید اما خدمت او به جامعه وقتی زباله‌های بیمارستانی را در آرادکوه در ازای دستمزد اندک دفن می‌کند، نادیده انگاشت.