پایگاه تحلیلی خبری «پارس» - اغتشاشات اخیر اگرچه به زودی تمام شد، اما مانند زلزله های پیاپی در این سو و آن سوی کشور، همه را تکان داد. گزارشی که در همین زمینه از سوی وزارت کشور به هیات دولت ارائه شده است، می گوید:« 59 درصد افراد بررسی شده از شرکت کنندگان در تجمعات دارای تحصیلات زیر دیپلم و دیپلم، 26 درصد نامعلوم، 14 درصد دارای مدرک تحصیلی کارشناسی و یک درصد با مدارک بالاتر بودند.» وجود چنین ترکیبی در بدنه اصلی اعتراضاتی که به طرفه العینی تبدیل به اغتشاشات شد، از منظر جامعه شناسی سیاسی معانی قابل تاملی دارد. نخستین و مهم ترین معنا می تواند این باشد که بخش اعظم شرکت کنندگان در اعتراضات خیابانی اخیر، فاقد دانش سیاسی قابل توجه و دقیق بوده اند. این یعنی آنکه روند سطحی شدن جامعه ایرانی در برزخ دوری از کتاب و روی آوردن به شبکه های اجتماعی حالا کم کم مشغول میوه دادن است.

برای آنانکه کمترین آشنایی با فضای شبکه های اجتماعی دارند، روشن است که برآیند بی مطالعگی و دسترسی افراد به این شبکه ها، معجونی به نام سلبریتی زدگی مفرط را در این فضا شکل داده است. این یعنی آنکه روند هدایت معترضین غالباً ناآگاه به خیابان، گزینش شعارها و نوع عملکرد این افراد در سطح شهر، ورای اینکه بخشی به دروغ پردازی های شاخدار دشمن برمی گردد، محصول هدایت افراد توسط سلبریتی ها بوده است. گزاره دیگری که این ظن را تقویت می کند، بخش دیگری از گزارش وزارت کشور در همین خصوص است:« 84 درصد افراد زیر 35 سال سن داشته و فاقد سابقه امنیتی بودند.» اینها همه البته به معنای نادیده گرفتن مطالبات اقتصادی برحق قشر جوان نیست.

سخن این است که برخی شعارهای مطرح شده در اغتشاشات اخیر، همه را بهت زده کرد. شعارهایی مانند حمایت از خاندان کثیف و خبیث پهلوی از این دست بود، که به فاصله کوتاهی حتی از سوی برخی مخالفین جمهوری اسلامی نیز نشانه عدم مطالعه تاریخ توسط معترضین قلمداد شد. اینها اما شاید تمام واقعیت نباشد. واقعیت این است که طی دو دهه اخیر، برخی چهره های شناخته شده جریان اصلاح طلب، مکرر در بروزهای رسانه ای خود از خاندان منحوس پهلوی تمجید کرده اند. صادق زیباکلام که سطح سواد سیاسی وی را می توان الحق همسطح سلبریتی های ورزش و سینما تلقی کرد، از این جمله است. با این حال او در فضای سلبریتی زده شبکه های اجتماعی، دنبال کنندگان زیادی دارد و بالتبع، سخنانش بازتاب فراوانی بین اقشار جوان و کم اطلاع جامعه برخوردار است.

زیباکلام در روایت مضحک از تاریخ پهلوی تا آنجا پیش می رود که در سالروز فرار شاه خائن از کشور نیز چنین توییت می کند:«نظام ازاین رویداد بعنوان "سالروزفرارشاه" یاد میکند و همه ساله مطالب فراوانی درخصوص"فرار" وی می گویند و می نویسند.اماواقعیت آنست که او"فرارنکرد" بلکه کشوررا"ترک کرد."» برای کسانی که کمترین شناخت از تاریخ سیاسی ایران و فضای ماه های منتهی به پیروزی انقلاب داشته باشند اما روشن است که مردم در آن مقطع بالاتفاق از فرار شاه سخن می گفتند. روزنامه های وقت و شعارهای مردم نیز، مملو از واقعیتی به نام فرار شاه بود. حالا اما این چهره مشهور اصلاح طلب، تنها به خاطر آنکه از خاص بودن لذت می برد، سعی می کند تاریخ را 180 درجه معکوس برای نسل جوان نقل کند. فعالیت زیباکلام در این مسیر چنان برجسته است که وی را می توان مهم ترین رسانه پهلوی در داخل ایران طی دو دهه گذشته نامید. خیانت به تاریخ اما ظاهراً اینجا تاوانی ندارد!