یک. تقریبا چند ماه است که جز یکی دو هفته، رئیس محترم جمهور با سخنانی عجیب و شاذ، سعی دارد رسانه‌ها، قوای دیگر و افکار عمومی را به مسائل فرعی و اختلافات سطحی مشغول کند. اگر آرشیو رسانه‌ها را در بازه پاییز و زمستان ۹۹ جست‌وجو کنید، مسیر طراحی‌شده‌ای را خواهید یافت که حجت‌الاسلام روحانی، معمولا در روزهای سه‌شنبه یا چهارشنبه هر هفته، حرف شدید و خارج از قاعده‌ای می‌زند و جنجال تازه‌ای به پا می‌کند. نیازی به تحلیل نیست، کنار هم گذاردن این سخنان، نشان از استراتژی دولتمردان برای گذار از ماه‌های پایانی تا دولت سیزدهم است.
دو. رئیس‌جمهور یک هفته می‌گوید اصلاحات مجلس بر بودجه را اگر جدی باشد، نخواهیم پذیرفت، هفته دیگر علیه دستگاه قضا موضع می‌گیرد، یک هفته به فرزندان ملت در نیروهای مسلح حمله می‌کند و هفته دیگر، می‌گوید به‌جای وزیر، مرا محاکمه کنید! البته تمام این اظهار نظرات یک چاشنی مشترک دارد و آن‌هم گرای مذاکره با آمریکاست. به نظر می‌رسد
 رئیس محترم جمهور که به گفته خود او، استاد عملیات روانی هم هست، از فضای خلأ خبری آخر هفته‌ها هم استفاده می‌کند تا کسی فرصت پاسخگویی نیابد و تا شنبه بعد، افکار عمومی را مشغول نگاه دارد. اگر سخنان رئیس‌جمهور را در روزهای چهارشنبه با گفته‌ها و مواضع او در سایر روزهای هفته مقایسه کنیم، اختلاف معنی‌دار است. گویا در اتاق عملیات روانی دولت، چهارشنبه روز فعال شدن توپخانه و جنگ است.
سه. بعید است جناب روحانی با بیست سال نمایندگی مجلس نداند که اصلاحات مجلس بر بودجه و سایر مصوبات مجلس پس از تائید شورای محترم نگهبان، قانون رسمی کشور است. همچنین بعید است ایشان با سال‌ها سابقه کار امنیتی متوجه نباشد در شرایطی که به قول آن تحلیلگر غربی، خاورمیانه (غرب آسیا ) روی بمب ساعتی و بسیار متزلزل و ناامن است، هیچ نیروی داخلی مؤثری علیه نیروهای مسلح کشور موضع نمی‌گیرد. ایشان همه این‌ها را می‌داند اما مسئله چیست؟ دولت یازدهم و دوازدهم در اغلب حوزه‌های حکمرانی عملا کارنامه قابل قبولی ندارد و طبیعتا ماه‌های پایانی، دوره پرسش و مطالبه و ارزشیابی عملکرد دولت است.
گذار از فصل امتحانات بدون داشتن اطلاعات کافی و عملکرد مؤثر چاره‌ای برای دولت نگذاشته است، جز آن‌که در موعد بررسی کارنامه، فضا را به هم بزند و اولویت‌ها را تغییر دهد. به‌راستی چند نفر می‌دانستند که یک وزیر برای ادای توضیح به قوه قضاییه رفته است و مهم‌تر از آن، این مسئله برای چند نفر اهمیت داشته است؟ آیا این مسئله اول کشور است؟ مگر اصلا وزیر محاکمه شده است که رئیس‌جمهور سینه سپر کند و بگوید محاکمه را از من آغاز کنید. ازقضا جناب ایشان در ده‌ها حوزه باید در دادگاه عادل و همچنین در پیشگاه ملت، پاسخگو باشد که هیچ‌یک از آن موارد، مسئله اخیری که ایشان پیرامونش جنجال ساخته نیست.
چهار. چه باید کرد؟ حال که رئیس محترم جمهور تصمیم خود را گرفته و نهضت چهارشنبه‌های توپخانه را با جدیت دنبال می‌کند، وظیفه رسانه‌ها و کنشگران سیاسی چیست؟ باید در برابر چهارشنبه‌های توپخانه، نهضت شنبه‌های مطالبه به راه انداخت. هیچ بعید نیست که دولت با نزدیک شدن به‌روزهای آخر، سطح جنجال و سخنان فرعی و تنش‌زا را افزایش دهد. باید از این سخنان عبور کرد و وقعی به آن‌ها ننهاد. حتی ممکن است رئیس‌جمهور بابیان جزئیاتی از تاریخ انقلاب، برداشت‌های متفاوتی در حوزه دین و اندیشه یا مباحثی اختلافی در حوزه‌های اجتماعی، بخواهد تنور را داغ‌تر کند. باید دانست که مردم ایران در انتخابات سال ۹۲ و ۹۶، یک مورخ، اندیشمند یا دین‌پژوه برنگزیده‌اند. آن‌ها به یک شخص رأی داده‌اند تا رئیس قوه مجریه باشد و از او در همین چارچوب، انتظار دارند. پیشنهاد به رسانه‌ها، اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا آن است که در ماه‌های پیش رو، با بازخوانی وعده‌ها و عملکرد دولت، نهضت مطالبه به راه‌اندازند و
 هر هفته را با بررسی گوشه‌ای از عملکرد دولت آغاز کنند. چنین اقدامی، هم دولت را از فضای فعلی خارج می‌کند و به ریل خدمت و وظیفه برمی‌گرداند و هم چراغ راه پرنوری برای آینده ایران و انتخاب سرنوشت‌ساز ۱۴۰۰ است.

* سید محمد بحرینیان