در این چند ماهه اخیر و در آستانه سالگرد دولت دوازدهم و عدم نتایج مطلوب از برجام و وعده های عملی نشده دولت عده زیادی از حامیان و طرفداران دولت ندای "پشیمانیم" سر داده اند چون معتقدند که آنچیزی که از دولت آقای روحانی توقع و انتظار داشته اند حاصل نشده است

آنها از چه چیز پشیمانند 

WhatsApp Image 2018-05-26 at 13.32.07

 

 

به گزارش پارس نیوز - مسعود کارگر : همه چیز به طور رسمی از تبلیغات انتخابات سال 96 و غیر رسمی از اتفاقات اقتصادی و موج سنگین تحریم ها در سال 90 شروع شد

طرفداران و حامیان روحانی که در سال 92 با اقبال زیاد به دولت تدبیر و امید و دل مردگی نسبت به دولت قبلی و جریان اصولگرایی ، به رویکرد او رای داده بودند ، برآن شدند که با وجود عدم تحقق وعده ها در چهارسال اول دولت وی او را به خاطر یکسری دیدگاه ها ، رهنمود های آزاد اندیشانه ، فضای باز فکری و نگرش متفاوت نسبت به تعاملات سیاسی و اقتصادی در چهار سال دوم تنها نگذارند ، تا شاید وعده های او عملی گشته و در عرصه های تجاری ، اقتصادی و سیاسی فتح بابی عظیم صورت پذیرد

اما عمده توقع حامیان او و دولت اش ، مخصوصا برخی خواص و قشر متمول جامعه چه بوده که از وی حتی با توجه به عدم نتیجه مناسب در دوره اول حمایت سرسختانه کرده و تمام قد به میدان مبارزات انتخاباتی وارد شدند!؟  از سلبریتی های هنری و ورزشی گرفته که نماد رسانه ای این جریان است تا برخی نخبگان شاخص

مقصر جریان به عقب بر نمی گردیم کیست!؟

منظور این جریان شکل گرفته شده آنهم در دوران انتخابات چیست!؟ کدام عقبگرد است که نفی می شود و چه شخص یا جریانی مسبب آن است؟

قطعا منظور این جریان نامزدهای رقیب روحانی مخصوصا اشخاصی چون آقایان رئیسی و قالیباف بوده که گمان می کردند این افراد دقیقا روش های هشت ساله احمدی نژاد را می خواهند تداوم بخشند و اینها همان احمدی نژاد هستند با همان مشی و رویکرد ، در اذهان مردم نیز با توجه به اتفاقات دولت دهم مخصوصا دو سال آخر آن اینگونه نهادینه شده بود ، که اگر شخصی غیر از روحانی و مخصوصا در تضاد با او سر کار بیاید مشکلات قبل تکرار و حتی بدتر خواهد شد ، برای همین از تینک تنک های حامی روحانی این جریان شکل گرفت و در اذهان جامعه عملیاتی شد ، "رأی نیاوردن روحانی یعنی برگشت به عقب و بدتر از قبل"  و خب مسبب این رویکرد و نگاه نمی تواند چیزی جز عملکرد بد دوسال آخر دولت دهم و رفتارهای عجیب شخص احمدی نژاد بعد از آن تا به امروز باشد ، آنجا که با رفتارهای متناقض و مواضع شاذ در اذهان آحاد جامعه گارد ایجاد کرده و مخالفان اصولگرایی و و معاندان حاکمیت را بر آن داشت تا بیشتر بر عقاید خود و اثبات درستی اش مانور داده ، موج سواری کرده و مردم را مخصوصا جامعه خاکستری را برای رأی به روحانی اقناع نمایند

کلید واژه ها و جریان سازی :

- به عقب بر نمیگریدم

- با روحانی تا 1400

- دوباره برای ایران

- دوباره ایران

با این کلید واژه ها و تبیین شعارهای انتخاباتی اصل بر دفاع از رویکرد دولت یازدهم و حمایت از دولت دوازدهم بود با توجه به این موج سواری ها :

-تلقین این مضمون که اگر دولت و اهدافش  نیمه کاره رها شده و دست دولت دیگری بیافتد نتیجه مطلوبی حاصل نشده ، همه چیز نمیه کاره باقی خواهد ماند و عملی شدن وعده ها محقق نخواهد شد

-القای اینکه همه دولت ها در چند دهه اخیر هشت ساله بوده و هرگز تک دوره ای نبوده اند ، مردم را مجاب کرده تا به روحانی و دولت اش رأی دهند

-ترساندن مردم از رفتاری قهری و عملکری تحجری توسط نامزدهای رقیب پس از روی کار آمدن ( مانند دیوار کشیدن در خیابان ها ، لغو کنسرت ها ، تبعیض جنسیتی ، سانسور و ممیزی ها ، فیلترینگ و ...)

-ایجاد دوگانه تحریم-جنگ ، مذاکره-صلح و جنگ طلب جلوه دادن رقبا

یک سالگی دولت دوازدهم و تغییر رویکرد از طرفداری به پشیمانیم

انتخابات دوره دوازدهم درست در زمانی در حال وقوع بود که دوسال از تصویب برجامم گذشته بود و سوالات و ابهامات زیادی در ذهن مردم ، مخالفین و موافقین این معاهده و رویکرد ایجاد شده بود ، منتقدان و دلسوزان ( دلواپسان ) مدام در حال تبیین چرایی ها ، روشنگری و افشاگری نسبت به دشمن ، بدعهدی و عدم پایبندی به معاهدات توسط او و نیز نقد به رفتار دولت یازدهم داشتند و در این بین هم موافقان و طرفداران دولت و برجام هم در حال آتو گرفتن از رفتارها و برخورد های جناح مقابل و خشن نشان دادن آن در منظر مردم بر آمدند

تا اینکه روحانی و تفکرش پیروز انتخابات شد و راه میانه به ادامه ختم شد ، اما همه مردم مخصوصا حامیان توقع و انتظار بروز اتفاقات اساسی و مهم از دولت ، وعده های انتخاباتی و منجی به نام برجام داشتند ، اما هرچقدر زمان گذشت نه تنها گشایش و تحول مثبتی رخ نمی داد بلکه در مقاطعی شرایط بدتر و بحرانی تر از قبل هم می شد ، این شد که کم کم موج نارضایتی ها در بین مردم و از آنسو تثبیت حرف منتقدان بیشتر در جامعه جلوه گر شد ، گه گاه شخصیت های مهم سیاسی و دینی و گاه سلبریتی ها واکنش نشان می دادند و زمزمه های پشیمانی بین مردم عادی رأی دهنده به دولت شنیده و موج آن بین بدنه و خواص جریانات سیاسی ، نخبگان و هرنمندان پرتاب می شد

چه کسانی پشیمان شدند :

با عدم تحقق وعده های دولت و نیز عدم بروز گشایش های سیاسی و اقتصادی از پس برجام ، حامیان روحانی به دو قطب اصلی تقسیم شدند

یکی عده ای که همچنان حامی او و سیاست های دولت هستند و ترجیح می دهند با توجیه و امید کاذب جناح مطلوب شان که با حاکمیت در خیلی مسائل زاویه دارد بر مسند باشد

یکی هم افرادی که بخاطر جو و شور شب انتخابات و الگو پذیری از امثال سلبریتی ها به او و شعارهایش رأی دادند

در این میان اما خود سلبریتی ها هم به دوقسمت عمده تقسیم شدند

عده ای که زیر فشار و اعتراض مردم محکوم شدند به رهبری جذب رأی حرام و اشتباه

و عده ای که همچنان روی حرف خود هستند بر پایه تغییرات اساسی حاکمیتی و مقصر دانستن اصل نظام بابت مشکلات!

جریان آن جایی بیشتر اوج گرفت که دولت بودجه 97 را جهت تصویب به مجلس برد که در جزییات این بودجه ، دریافت عوارض خروج از کشور بود که صدای اکثر سلبریتی ها را نیز در آورد و پس از آن ماجراهای گرانی ارز ، سکه و طلا و نیز شکست قطعی برجام همه و همه باعث شد عده کثیری از دورن جریان حامی دولت منتقد او و پشیمان از رأی به او شدند

آنهایی که تمام هدفشان تغییرات اساسی و ساختاری رویکردها در حاکمیت به نفع رفاه طلبی و تجمل گرایی مطلق بوده و هست ، اما با گذشت یک سال نه تنها خبری از این اتفاقات نیست بلکه در خیلی ابعاد دولت عکس شعار و وعده خود عمل کرد ، نمونه بارز آن فیلترینگ تلگرام و تغییرات مدام قیمت ها در بازار

این کمپین به نفع چه جریانی است :

با ایجاد کمپین و موج پشیمانیم عده ای صادقانه خواستند از خطای راهبردی در انتخابات ، شمرساری و پشیمانی  خود را نشان داده و از آحاد مردم بابت این حمایت و جلب رأی عذرخواهی کنند

اما در این میان عده ای برای آنکه دولت مظلوم جلوه کند و نشان داده شود که همه علیه او هستند و تنها مانده است بر این کلید واژه و جریان تاکید بیشتری کرده و آنرا بلد نمودند تا در ظاهر بر علیه دولت باشد اما در اصل بهترین اهرم جهت ایجاد موج دلسوزی برای دولت رخ دهد

این جریان بیشتر به نفع دولت رقم خورد ، هرچند بر همگان مبرهن است که دولت با ناکارآمدی ها و بن بست ها یک دولت شکست خورده در اهداف ، شعار ها و وعده هاست ، اما لازم است گاهی برای فرار از زیر فشارها از روی این چنین موج سواری هایی موج سواری کرد

 

انتهای یادداشت/