جا باز کردن پای منافع شخصی در رسانه ها، تمایل به اجرای آفتاب بالانس‌های مداوم روی اعصاب مردم، و داغ کردن تنور التهابات سیاسی برای تخریب رقیب، بعضاً آنقدر چشم ها را کور می کند که ما را به قدم زدن روی مرز شرافت و بی شرفی برساند. در این حالت، رسانه کارکرد حقیقی خود را از دست می دهد و بیش از آنکه بازوی جامعه مدنی باشد، به ابزار قداره بندهای چاله میدان شباهت پیدا می کند. نوع مواجهه رسانه های زنجیره ای اصلاح طلب با شهردار سابق  تهران را می توان مصداق روشنی از همین مدعا دانست. اینجا ما البته نمی خواهیم هیچ مدعای بدون سندی ارائه دهیم! تیتر یک روزنامه خانوادگی آرمان به تاریخ 5 اسفند ماه جاری را می توان نمود بارزی از تروریسم رسانه ای دانست.

روزنامه خانوادگی خاندان هاشمی که پیش از این در آبان ماه 95، افشای وجود فساد در بسته شدن لیست امید برای مجلس دهم را اینگونه زیرسبیلی رد کرده بود: «این خبر توسط الهه کولایی فعال سیاسی اصلاح‌طلب اعلام شد؛ خبری که اگر در برخی کشورهای منتشر می‌شد، پس از انتشار آن بلافاصله موجی از استعفا از فعالیت سیاسی و عذرخواهی را با خود به همراه داشت، اما اکنون در عرصه سیاسی ایران خبری از این دست نیست!»؛ حالا در رفتاری غیراخلاقی، دروغ، غلط انداز و تهمت آلود، تیتر یک خود برای مقابله با شهردار سابق را اینگونه انتخاب می کند: «محاکمه شهردار 52000 میلیاردی» معنای روشن انتخاب چنین تیتری در صفحه نخست روزنامه، طبیعتاً باید این باشد که شهردار سابق تهران، 52000 میلیارد تخلف مالی داشته است.

خواندن متن گزارش آرمان اما به خوبی عمق آلودگی موجود در تیتر را به مخاطب نشان می دهد:« شهردار کنونی تهران از بدهی ۵۲‌هزار و ۱۰۰‌میلیارد تومانی شهرداری سابق که برای مجموعه جدید به ارث گذاشته شده در کنار ۳۴‌هزار‌میلیارد تومان تعهد پرداخت به پیمانکاران خبر داد.» بنا بر منطق آلوده این روزنامه خانوادگی، افزایش 300 هزار میلیاردی بدهی دولت طی دوره نخست ریاست جمهوری حسن روحانی را نیز می توان به عنوان تخلف 300 هزار میلیاردی وی تیتر کرد. خاصه آنکه بدهی دولت طی بازه زمانی گفته شده، افزایشی 75 درصدی داشته، از 400 به 700 هزار میلیارد رسیده است. مسئله زمانی جالب تر می شود که بدانیم حامیان مالی روزنامه مذکور، همان کسانی هستند که همواره ادعا کرده اند عامل اصلی فتنه 88، نام بردن محمود احمدی نژاد از فرزندان مرحوم هاشمی در مناظرات سال 88 و پیش از اثبات جرم آنها در نزد دادگاه های صالحه بوده است!

اینجا اما ظاهراً دیگر چنان حساسیتی وجود ندارد و می توان هر برچسبی را به قالیباف چسباند، مهم این است که تنور داغ باشد و خوب بچسبد! حجم ترور شخصیتی و حملات رسانه ای رسانه ها، چهره ها و میلیشیای اصلاح طلب به محمدباقر قالیباف طی سالهای اخیر به حدی بوده است که ظاهراً حالا این موضوع برای خود این افراد هم بدل به ضرب المثل شده است. چنانکه پوریا اعلمی، خبرنگار روزنامه اصلاح طلب شرق نیز چند ماه پیش از این می نویسد:«خوشبختانه زلزله‌ای که در تهران آمد، در زمان نجفی است و کسی شهردار را مسئول ندانست! زمان قالیباف لوله دستشویی خانه چکه می‌کرد همه می‌گفتند مسئولش قالیباف است.» برخورد دوگانه و در پیش گرفتن سیاست یک بام و دو هوا، شاه بیت حمله به شهردار سابق تهران طی تمام این ایام بوده است.

چنانکه روشن است، راهبرد مشخص اصلاح طلبان، تداوم ترور شخصیتی قالیباف به حدی است که افکار عمومی با حساسیت نسبت به وی مواجه شده، ناخودآگاه او را طرد نماید. صورت بستن چنین رفتاری در عملیات رسانه ای غیراخلاقی اصلاح طلبان در حالی است که هیچ کدام از آنها در خدمات عظیم انجام شده به دست شهردار سابق شک ندارد. سطح و گستردگی خدمات قالیباف در سطح تهران به حدی بود که برخی از شناخته شده ترین چهره های اصلاح طلب نیز در مراسم تقدیر و تشکر از او برای 12 سال خدمت به مردم تهران حاضر شدند. اتاق عملیات رسانه ای اصلاح طلبان اما ظاهراً دستور کار دیگری برای خود تعریف کرده است. پرواضح است که دستگاه قضایی باید به وقوع هر تخلفی در هر دستگاه اجرایی کشور با قاطعیت رسیدگی کند. مسئله اما این است که اصلاح طلبان قصد دارند خود و با راهبرد ترور رسانه ای، پیشاپیش به محاکمه شهردار سابق بپردازند.

روشن است که در صورت موفقیت پروژه اصلاح طلبان در این حوزه، اگر قوه قضائیه نیز صد بار حکم به برائت افراد لجن مال شده توسط کارخانه عملیات روانی اصلاح طلبان بدهد، آنها باز هم در منظر افکار عمومی محکوم شمرده خواهند شد. اصلاح طلبان پیش از این و در جریان فرو ریختن ساختمان پلاسکو نیز همزمان با داغدار شدن مردم، به شدت مشغول پایکوبی روی آوارهای آن بودند. روزنامه خانوادگی هاشمی ها در آن مقطع و در میانه عزاداری مردم نیز با دروغ پردازی آشکاری نسبت به شهردار وقت تهران منتشر شد و با تیتر یک «قالیباف قالیباف، استعفا، استعفا» روی دکه ها رفت. آرمان مدعی بود تشییع کنندگان شهدای آتش نشان، در حاشیه مراسم، این شعار را علیه شهردار تکرار می کرده اند.

همان روز اما صدرا محقق، خبرنگار یک روزنامه اصلاح طلب دیگر طی توییتی نوشت:«2 ساعت در مراسم تشییع آتش نشانان بودم و تنها یک کاغذ قالیباف اسعتفا دیدم! برداشت کلی من از مراسم تشییع؛ جمعیت زیادی آمده بودند که بیشتر محزون و عزادار بودند و خیلی ها اشک می ریختند.» ظاهراً این بار اتاق عملیات روانی اصلاح طلبان علیه قالیباف، تنها در تیترها هماهنگ شده بود و توییت ها از دستش در رفته بود! کوتاهی صدرا محقق را اما همکار دیگرش در روزنامه شرق جبران کرد و طی توییت کذب و احمقانه ای به نقل از قالیباف نوشت:« قالیباف: شخصاً از زاویه‌ای که خطر داشت وارد شدم و در دمایی حداقل ٢٠٠ درجه رفتم و آهن داغ را گرفتم و وارد شدم تا اگر کسی زنده بود پیدا کنیم!» حالا زمان زیادی از آن روزها گذشته است، ماشین عملیات روانی اصلاح طلبان اما با قدرت بیشتری به پیش می راند. ماشینی که اگر با روشنگری جلوش گرفته نشود، توانایی نابود کردن همه چیز را خواهد داشت!