به گزارش پارس به نقل از خانواده جوان، حسین سلیمانی بازیگری را از دوازده سالگی با حضور در فیلم سینمایی « مهرمادری» به کارگردانی کمال تبریزی شروع کرد که بابت حضورش در آن فیلم، از چند جشنواره بین المللی، جوایز و تقدیرنامه دریافت کرد و در ادامه، به رغم مشکلات اقتصادی، درس و بازیگری را به طور همزمان دنبال کرد و تا امروز که به ۲۹ سالگی رسیده، در شناسنامه کاری اش بیش از ۱۰۰ فیلم، تله فیلم و مجموعه تلویزیونی به ثبت رسانده که تعدادی از آنها از بهترین آثار تولید شده تاریخ سینمایی کشور است. حسین سلیمانی در جشنواره فیلم فجر ۹۱ با دو فیلم « هنرپیشه» و « عقاب صحرا» حضور داشت. ضمن اینکه در چند کار درخشان از جمله مجموعه « سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی و مجموعه « معمای شاه» به کارگردانی محمدرضا ورزی حضور دارد و به این بهانه ها با او به گفتگو نشسته ایم که خواندنی است.

حسین سلیمانی در یک نگاه

متولد: ۳۰ شهریور ۱۳۶۳

تحصیلات: دانشجوی انصرافی رشته شیمی مجرد

کارنامه هنری

سینما: مهر مادری، قطعه ناتمام، فراری، روایت های ناتمام، مارمولک، در امتداد شهر، اینجا شهر دیگری است، عقاب صحرا (آماده اکران) آقای هنرپیشه (آماده اکران) و…

تلویزیون: روشنی های شهر، پزشکان، چشم به راه، داستان یک شهر، پنج کیلومتر تا بهشت، نردبان آسمان و…

تله فیلم: عاشقانه ای برای سرباز وظیفه، نوشدارو، مرثیه برای مرتضی (آماده پخش) قصه ها و واقعیت ها (آماده پخش) و…

هرگز به خاطر پول ایفای نقش نکرده ام

بهترین مشاوران من، اساتیدم در سینما هستند ضمن اینکه آنها به قدری بر بالندگی من تاثیرگذار بودند که شناخت درستی نسبت به پیشنهادها پیدا کرده ام. هرگز به خاطر دریافت پول بیشتر نقشی را که دوست نداشته ام بازی نکرده ام و در مواقعی ترجیح داده ام چند ماهی بیکار باشم، اما در کاری ضعیف بازی نکنم. خوشحالم در کارنامه ام سابقه همبازی بودن با بزرگانی مثل زنده یاد خسرو شکیبایی و همچنین پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا و… وجود دارد.

بازیگری نخوانده ام

با تمام مشکلاتی که داشتم، بعد از گرفتن دیپلم با معدل بالا در رشته ریاضی فیزیک، در دانشگاه سراسری رتبه ۲۶ شیمی را به دست آوردن و یکی دو سالی هم در مدرسه ای که از آنجا دیپلم گرفته بودم به دانش آموزان سال آخر شیمی درس دادم.

خیلی ها از من می پرسند که چرا بازیگری نخواندم، که همیشه در جواب گفته ام، برای اینکه کسی که سوارکار خوبی باشد، لازم نیست راندن اسب را به خوبی بداند. برای کسی که می خواهد استارت کارش را با این حرفه بزند اگرچه تحصیلات عالیه در موفقیتش بی تاثیر نیست، اما من از نوجوانی وارد این عرصه شده بودم و تا قبل از حضور در دانشگاه، در بیش از ۵۰ کار سینمایی و تلویزیونی بازی کرده و با حضور در هر کار هم تجربه جدیدی آموخته بودم. با بهترین کارگردانان کشورم همکاری داشتم و دارم و بهترین جایزه جهانی را هم با اولین کارم دریافت کرده بودم و احساس می کردم اگر تحصیلات دانشگاهی ام در حیطه دیگری جز بازیگری باشد، نه تنها لطمه ای به کار بازیگری ام نمی خورد، بلکه در مواقعی نیز در بهتر بازی کردنم نقش خواهد داشت.

جذابیت بازیگری در تغییره چهره است

در کارنامه هنری من چند کار با کمال تبریزی وجود دارد، مهر مادری، مارمولک، سرزمین کهن و یک فیلم که در مالزی ساخته شده و به نمایش در نیامده، به اضافه اینکه در ساخت فیلم شیدا هم دستیار تبریزی بودم. با صراحت می گویم تمام کارهای کمال تبریزی عالی است و اگر قرار باشد در کاری از او حتی فقط از جلو دوربین رد بشوم حاضرم در کارش ایفای نقش کنم.

اکثر بازیگران با یک فیزیک تعریف شده به سینما آمده و سینما را دنبال کرده اند در حالیکه من از « حسین» دوازده ساله « مهر مادری» تا رسیدن به موقعیت فعلی ده ها بار چهره ام تغییر کرده و با این حال توانسته ام موقعیت خودم را حفظ کنم. در حال حاضر هم سه کار آماده پخش دارم که بدون گریم در سه چهره متفاوت ظاهر شده ام و فکر می کنم یکی از جذابیت های بازیگری همین تغییر فیزیکی چهره بازیگر باشد.

قصد ادامه تحصیل دارم

سال ۸۲ بعد از حضور در فیلم سینمایی مارمولک وارد دانشگاه شیراز شدم و تازه چند ترم را پشت سر گذاشته بودم که پیشنهادات خیلی خوبی از جانب کارگردان های خوب به من شد و احساس کردم بعد هم می توانم به درسم ادامه بدهم، ضمن اینکه در شرایط مالی خوبی نبودم و دلم می خواست بخشی از درآمدم را به راحتی به خانواده ام اختصاص بدهم و امروز که در بیش از ۱۰۰ فیلم سینمایی، تله فیلم و مجموعه تلویزیونی بازی داشته ام به این فکر افتاده ام تا تحصیلات دانشگاهی را دنبال کنم.

جوایز جشنواره های بین المللی را گرفتم

زمانی که برای بازی در « مهر مادری» انتخاب شدم خانه مان چهارراه سیروس، پشت بقعه امامزاده یحیی (ع) بود و لوکیشن هم همان جا بود، مادرم چند بار سر صحنه فیلمبرداری آمد و برای عوامل هندوانه آورد.

من با بازی در « مهر مادری» در چند جشنواره بین المللی درخشیدم و از جمله، از جشنواره های برلین و یونان جایزه بهترین بازیگری را گرفتم. در حالیکه در ایران فیلم را حتی برای جشنواره کودک هم قبول نکردند و اگر در جشنواره حضور می یافت مطمئن هستم که جایزه می گرفتم، اما در جشنواره فجر عنوان بهترین فیلم به انتخاب مردم را گرفت و در ضمن جایزه نخل زرین در جشنواره موضوعی آبادان را به خاطر بازی در آن گرفتم.

بعد از « مهر مادری» در سریال « پزشکان» به کارگردانی مسعود کرامتی بازی داشتم و قبل از اکران شدن « مهر مادری» نیز در سریال « پرتوهای نور» بازی کردم. جالب است بدانید کمال تبریزی به شدت به درس من اهمیت می داد و از من خواسته بود بیشتر از بازیگری به فکر درس و مشقم باشم.

من ممنونم از مادرم و بزرگان سینما که تلنگرهای لازم را در ارتباط با آینده ام به من زدند. حتی به خاطر دارم مجید مجیدی که عضو هیئت داوران جشنواره فجر بود به من گفت در آن سال لایق دریافت سیمرغ هم بودی، اما ترسیدیم که مبادا دریافت سیمرغ گولت بزند و آینده ات را خراب کند. یا زمانی که فیلم « مهر مادری» به جشنواره برلین رفت، من هم دعوت بودم، اما کمال تبریزی مرا با خودش نبرد و گفت امتحانات ثلث دوم مهمتر از حضور در جشنواره است. آن روز، اگرچه خیلی ناراحت شدم، اما امروز دستش را می بوسم که لطف بزرگی به من کرد.

 

من پرورشگاهی نبودم

بعد از نمایش فیلم « مهر مادری» شایع شده بود بازیگر خردسال فیلم پرورشگاهی بوده و… که توسط کمال تبریزی برای فیلم جدیدش انتخاب شده، در حالی که واقعیت چیز دیگری است. من پرورشگاهی نبودم، بلکه مثل همه خردسالانی که علاقمند به بازی در آن فیلم بودند تست دادم و از بین سه هزار داوطلب قرعه به نام من درآمد و توانستم با همراهی و راهنمایی های کمال تبریزی و فاطمه معتمدآریا کاراکترم را آن طور که کارگردان می خواست بازی کنم.

در آن زمان قرار بود از بین دانش آموزان برگزیده مدرسه مان که داوطلب بازی در فیلم بودند یک صحنه دعوا به وجود بیاید. همه بچه ها مشغول بزن بزن شدند و من، فقط یقه طرف مقابلم را گرفته بودم، که حرکت من مورد پسند کارگردان قرار گرفت و به رغم مخالفت فیلمبردار، بازی ام مورد قبول کمال تبریزی قرار گرفت و بابت بازی در این فیلم ۱۸۰ هزار تومان دستمزد گرفتم که با آن برای مادرم تلویزیون رنگی خریدم.

قبل از اینکه در « مهر مادری» بازی کنم، به بازیگری حتی فکر نمی کردم، اما به سینما و دیدن فیلم و تئاتر خیلی علاقه داشتم و از آنجا که پدرم در خردسالی من فوت شده و مادرم بابت کار در یکی از بیمارستان ها حقوق چندانی نمی گرفت قادر به تهیه بلیت سینما یا تئاتر نبودم، اما مرتب با مادرم به لاله زار می رفتم، مادرم اغلب جلو باجه بلیت فروشی تئاتر پارس می ایستاد و به عکس ها چشم می دوخت تا سرش گرم شود و من یواشکی خودم را به سالن نمایش می رساندم و آن قدر با همین شیوه به تئاتر پارس رفتم که مورد توجه زنده یاد اصغر زمانی، یکی از بازیگران دائمی تئاتر پارس قرار گرفتم. ایشان وقتی علاقمندی مرا نسبت به کارهای نمایشی دید، به من گفت برو از پدر و مادرت اجازه بگیر تا در یکی از نمایشنامه هایمان تو را بازی بدهیم. وقتی موضوع را با مادرم گفتم مادرم به شدت عصبانی و ناراحت شد، اما وقتی برای بازی در فیلم « مهر مادری» انتخاب شدم فاطمه معتمدآریا و کمال تبریزی به خانه مان آمدند و با مادرم صحبت کردند و مادرم متفاعد شد.

متاسفانه دو ماه قبل از اینکه در « مهر مادری» بازی کنم، پدرم فوت کرد و مادرم که یکی از بهترین مادران روی زمین است، بعد از درگذشت پدر، برایم هم پدر بود، هم مادر. من هیچ وقت گرسنه نخوابیدم، اما مطمئنم مادرم خیلی از شب ها گرسنه خوابید. به خاطر دارم مادرم سعی می کرد دو شیفت کار کند تا بچه هایش در آسایش باشند و درس بخوانند. در همان دوره کودکی، این موضوع به غیرتم برخورد و در تعطیلات تابستان در یک مغازه جوشکاری با حقوق روزانه ۲۰ تومان مشغول کار شدم تا حداقل کتاب و دفترهای درسی سال جدید را خودم بخرم.

دنیای من و بزرگان سینما

« آقای هنرپیشه» اولین رودررویی من با دانیال حکیمی بود و کار از لحظه شروع عالی جلو رفت و در پایان کار کلی با هم رفیق شده بودیم، اما حیف که در سینما رفاقت ها خیلی کوتاه است و به طور معمول بعد از اتمام کار به پایان می رسد، من کار کردن با بازیگران بزرگ را دوست دارم و دانیال حکیمی هم برای من بازیگر بزرگی است که از او تیزبینی و دقت آموختم و از خسرو شکیبایی اخلاق را یاد گرفتم. با خسرو شکیبایی در تله فیلم « میراث» به کارگردانی زینعلی همبازی بودم و نقش جوانی شیرین عقل را به عهده داشتم.

یادم می آید به من پیشنهاد بازی در فیلم سینمایی « خواب» به کارگردانی سیامک شائقی شد و همزمان برای بازی در تله فیلم « میراث» دعوت شدم که به منظور همبازی شدن با زنده یاد خسرو شکیبایی ترجیح دادم در « میراث» بازی کنم. شکیبایی در بهتر بازی کردنم فوق العاده موثر بود.

از پرویز پرستویی هم خیلی چیزها آموختم. مهمترین نکته ای که از او یاد گرفتم، این بود که بازی در مقابل دوربین باید یک بار باشد و نه چند بار و از فاطمه معتمدآریا زندگی را آموختم و کمال تبریزی هم بزرگترین حادثه زندگی ام و نقطه عطف زندگی من است چون اگر او و مدیریت خوبش نبود، معلوم نبود امروز چه سرنوشتی داشتم.