به گزارش پارس به نقل از مهر، حضور ۱۸ مدیر در ۱۹ بار تغییر در بدنه مدیریتی موسیقی کشور که با شروع انقلاب اسلامی تا سال ۶۱ با عنوان مرکز سرود و آهنگ های انقلابی فعالیت می کرد و از آن زمان تاکنون در قالب عنوان هایی چون مرکز موسیقی، مرکز موسیقی و شعر و در نهایت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فعالیت خود ادامه می دهد، نشان دهنده دوران پرفراز و نشیبی در عرصه اداره موسیقی کشور است که طی ماه های آینده باید دید که نوزدهمین مدیر آن چه عملکردی از خود نشان خواهد داد.

برای بررسی هرچه بهتر عملکرد مدیریت دولتی موسیقی، تاریخچه مدون و مستندی در دست نیست. این در حالی است که کمتر پایگاه رسانه ای یا اینترتی را می توان یافت که در حداقل شرایط ممکن معرفی اجمالی از معرفی مدیران و متولیان موسیقی کشور از آغاز انقلاب تا کنون و بیان بخشی از دستاوردهای آنان داشته باشد. حتی پایگاه رسمی اطلاع رسانی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی هم فقط به بیان اهداف و دستاوردهای های دفتر موسیقی پرداخته و نگاهی تاریخی که بتواند در عرصه های پژوهشی مورد بررسی قرار گیرد، وجود ندارد.

اولین مدیران موسیقی بعد از انقلاب چه کسانی بودند

طبق اطلاعات مندرج در تاریخچه تشکیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تاریخ ۱۷ اسفند ماه سال ۵۷ به موجب مصوبه شورای عالی انقلاب اسلامی وزارت فرهنگ و آموزش عالی از ادغام دو وزارتخانه" فرهنگ و هنر" و" علوم و آموزش عالی" تشکیل شد. در این سال ها بود که نهادی با عنوان" اداره کل فعالیت های هنری" در این قالب دولتی مشغول رسیدگی به امور هنری بود.

حامد روحانی (۱۳۵۷) و فرهاد فخرالدینی (۱۳۵۸) دو مدیری بودند که فعالیت های موسیقایی اداره کل فعالیت های هنری وزارت فرهنگ و آموزش عالی را اداره می کردند. از فعالیتهای مدیریتی حامد روحانی اطلاع موثق و مستندی در دسترس نیست. اما فرهاد فخرالدینی که از سال ۵۲ تا سال ۵۸ رهبری ارکستر رادیو و تلویزیون را بر عهده داشت در سال ۵۸ توسط مهدی برکشلی از مسوولان وزارت فرهنگ و آموزش عالی آن دوران برای سرپرستی دعوت به کار شد.

فخرالدینی در دوران مدیریت اش چه کرد

به گفته فخرالدینی تشکیل چند گروه و ارکستر در حوزه موسیقی ایرانی و کلاسیک با هدف ساماندهی هنرمندان فعال عرصه موسیقی و جلوگیری از بیکار نشدن آنها و پرداخت حقوق معوقه اهالی هنر که از سال های قبل به جای مانده، مهم ترین فعالیتی بود که وی در عرصه مدیریت موسیقی کشور انجام داده است. این آهنگساز که از سال ۵۸ وارد عرصه مدیریت موسیقی کشور شد بعد از یک پروسه تقریبا یک ساله از سمت خود استعفا داد.

فخرالدینی بعد از دوران تقریبا یکساله مدیریتی خود در این نهاد سال ۷۷ ارکستر ملی ایران را هم بنیانگذاری کرد که اولین برنامه آن اختصاص به اجرای چند اثر از زنده یاد علی تجویدی با خوانندگی محمدرضا شجریان بود. وی بعد از ۱۰ سال فعالیت در ارکستر ملی به دلیل اختلافاتی که با مدیران وقت دفتر موسیقی پیرامون مسائل مختلف داشت از سمت رهبری ارکستر ملی نیز استعفا داد.

وقتی در سال ۵۹ نهادهایی چون موزه هنرهای معاصر، موزه آزادی، مجموعه باغ فردوس، اداره کل فعالیتهای هنری، فرهنگسرای نوبها (به استثنای موزه سفالینه و آبگینه) ، اداره تالیف و ترجمه، اداره کل تولید فیلم و عکس و اسلاید، اداره کل همکاریهای سمعی و بصری، اداره کل نظارت و نمایش فیلم، اداره کل تحقیقات و روابط سینمایی، دفتر ایرانی جوانان دوستدار موسیقی (ژونس موزیکال) ، ارکستر سمفونیک تهران، تئاتر شهر، تالار رودکی، تالار سنگلج از وزارت فرهنگ و آموزش عالی منتزع و در وزارت ارشاد اسلامی ادغام شد تغییراتی نیز در ساختار مدیریتی موسیقی کشور به وجود آمد و این نهاد به عنوان مرکز سرود و آهنگ های انقلابی به فعالیت خود ادامه داد.

تغییر زودهنگام مدیران در دهه ۶۰

عبدالرحیم حسن خان مکری (۱۳۵۹) ، تایید صادقی، محمد معصومی، شهریار نفیسی (۱۳۶۰) ، علیرضا نوروزی طلب، طاها حجازی (۱۳۶۱) ، محمدرضا جعفری نوسر، محمد میرزمانی (۱۳۶۲) ، حسین خضلوزاده (۱۳۶۴) و شجاع الدین میرطاووسی (۱۳۶۶) نام هایی بودند که سکان هدایت موسیقی ایران در عرصه مدیریتی را تا اواخر دهه ۶۰ به عهده داشتند. از این دوران که کشور درگیر مسائل به مربوط به جنگ تحمیلی بود اطلاعات چندانی در دست نیست اما آنچه در خروجی آثار این دوره مدیریتی پیداست تبلور و شکل گیری جریان موثر موسیقی انقلاب و سرودهای تاثیر گذار دفاع مقدس و انقلاب است.

آغاز رنسانس موسیقی ایران با ۱۴ سال مدیریت با ثبات

با اتمام دوران جنگ تحمیلی که مدیریت موسیقی بیشتر در قالب عنوان مرکز سرود و آهنگ های انقلابی فعالیت می کرد دور تازه ای از سیاستگذاری های مدیریتی وارد حوزه موسیقی کشور شد که علی مرادخانی به عنوان تازه ترین مدیر مرکز موسیقی وزارت ارشاد فعالیت ۱۴ ساله خود در عرصه مدیریتی را ازسال ۶۹ تا سال ۸۳ آغاز کرد.

به زعم بسیاری از کارشناسان اگر علی منتظری در مرکز هنرهای نمایشی توانست تکانی به هنر تئاتر بدهد، این علی مرادخانی بود که خدمات قابل توجهی را در حوزه موسیقی کشور انجام داد. پایه ریزی جشنواره موسیقی فجر، برپایی جشنواره موسیقی نواحی، برپایی جشنواره موسیقی بانوان، تدوین سیاست های اجرایی، هدایتی و حمایتی برای اعتلای موسیقی ایرانی، حمایت از تشکل های صنفی و فراهم ساختن ساز و کار لازم برای رفع موانع فعالیت بخش خصوصی در عرصه های گوناگون فعالیت های مرتبط موسیقی و بسیاری از موارد دیگر کارنامه نسبتا درخشانی را از مدیریت علی مراد خانی در مرکز موسیقی بر جای گذاشت؛ مدیری که این سالها به عنوان مدیر موزه موسیقی به فعالیت ادامه می دهد.

مدیران موسیقی دوران سازندگی، اصلاحات و عدالت چه کسانی بودند

بعد از مدیریت مرادخانی در مرکز موسیقی که به عنوان یکی از پر سابقه ترین دوران مدیریتی مدیران فرهنگی هنری وزارت ارشاد لقب گرفت این بار نوبت به محمد حسین همافری بود که سال ۸۳ هدایت مدیریت موسیقی پرفراز و نشیب ایران را برعهده گیرد. البته در این سالها مرکز موسیقی به مرکز موسیقی و شعر تغییر نام داد و اتفاقا اما و اگرهایی را هم با خود به همراه داشت. دوران مدیریتی همافر با توجه به پشتوانه خوبی که از عملکرد موفق مرادخانی وجود داشت دوران نسبتا خوبی برای موسیقی بود که از آن جمله می توان به برگزاری موفق جشنواره موسیقی نواحی، شناخت و آسیب شناسی موسیقی پاپ، تلاش برای افزایش فعالیتهای ارکستر ملی، برگزاری جشنواره موسیقی بانوان و اقدامات دیگر اشاره کرد.

همافر رفت احمدی آمد

اما از سال ۸۵ با استعفای همافر از سمت خود به دلیل بیماری قلبی محمد حسین احمدی که پیش از آن مدیر مرکز گسترش آموزش های هنری بود طی حکمی از سوی محمد حسین ایمانی خوشخور به عنوان مدیر جدید دفتر موسیقی وزارت ارشاد حکم خود را دریافت کرد. حکمی که با توجه به کارنامه نسبتا قابل قبول مدیر گذشته کار را برای احمدی دشوار تر می کرد.

شائبه دیکته شدن برخی از سیاست های ویژه از مراجع بالاتر برای اخد تصمیمات مهم، انزوای رسانه ای، ارائه برنامه هایی برای نمایش ساز در تلویزیون، حضور بخش پاپ در جشنواره موسیقی فجر، برگزاری کنسرت های چهره های موسیقی کشور از جمله کنسرت محمد رضا لطفی بعد از ۲۵ سال دوری از صحنه های اجرا، لغو مجوز یکباره برخی از کنسرت ها از جمله اتفاقات و دستاوردهای برجسته احمدی در دو ساله مدیریتی او بود. محمدحسین احمدی به مدت دو سال بر این سمت تکیه زد اما محمد علی خبری بین چند مدیرکل دفتر موسیقی، کوتاه ترین دوران مدیریت را تجربه کرد. او از بهمن سال ۱۳۸۷ عهده دار این سمت شد و سرانجام در فروردین سال ۱۳۸۹ از سمت خود استعفا کرد.

بازار استعفا پررونق است

به زعم منتقدان و کارشناسان حوزه موسیقی دوره کوتاه مدیریتی خبری در دفتر موسیقی وزارت ارشاد دوره ای برای رخوت و کم رمقی موسیقی بود. از سویی عدم تخصص کافی خبری در حوزه مدیریتی موسیقی که پیش از این به عنوان داور، رییس شورای ارزشیبای و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی و سمتهای مدیریتی مختلف در حوزه نمایش فعالیت می کرد باعث انتقاد اهالی موسیقی شد و از سویی دیگر تحریم های پی در پی هنرمندان برجسته آغاز شد که به دلایل فرهنگی و غیر فرهنگی عطای حضور در جشنواره و رویدادهای موسیقی را به لقایش بخشیدند و باعث رکود موسیقی شدند. البته خبری در این میان اقدام به برگزاری جشنواره موسیقی مقاومت نیز کرد اما اتفاقات بد دیگر از جمله تعطیلی نسبی ارکستر ملی کارنامه قابل دفاعی را برای این مدیر به جای نگذاشت.

ترابی سکان را به دست گرفت

بعد از کناره گیری خبری از مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد این علی ترابی بود که از سال ۸۹ تا ۹۰ به عنوان سرپرست دفتر موسیقی وزارت ارشاد حکم خود را از معاون هنری وزیر ارشاد دریافت کرد. ترابی در دوره یکساله خود که به عنوان سرپرست مشغول به فعالیت شد اهالی موسیقی کمتر شاهد لغو کنسرت و مساله حاشیه برانگیزی بودند. البته نهایت تلاشی که ترابی می توانست تا مشخص شدن مدیر دفتر موسیقی انجام دهد تعامل با هنرمندان بود که به گفته تعدادی از هنرمندان وی علاوه بر انجام امور معمول دفتر موسیقی این کار را نیز به درستی انجام داد.

بار دیگر میرزمانی

اما اوایل خرداد ماه سال ۹۰ بود که محمد میرزمانی مدیر مرکز موسیقی و سرود آن سالهای سازمان صدا و سیما حکم مدیر کلی دفتر موسیقی وزارت ارشاد را برای دومین بار از معاون هنری وقت یعنی حمید شاه آبادی دریافت کرد. میر زمانی یکبار از سال ۶۲ تا سال ۶۴ به عنوان مدیر مرکز موسیقی و سرود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می کرد. البته بعدها به عنوان مدیرمرکز موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما مشغول به فعالیت شد و در اوایل خرداد ماه سال ۹۰ بود که بار دیگر به عنوان مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد منصوب شد.

آنچه در دوره دوم فعالیتی این مدیر موسیقی می توان به عنوان برجسته ترین فعالیتها یافت صدور مجوز آلبوم" مرغ خوشخوان" محمدرضا شجریان بعد از وقایع سال ۸۸ و لغو پی در پی کنسرت گروه های مختلف موسیقی در تهران و شهرستانها و انتشار اخباری مبنی بر فعالیت مجاز حبیب محبیان در ایران است. میر زمانی در دوران پایانی فعالیت خود در دفتر موسیقی وزارت ارشاد و در یک ماه مانده به برگزاری جشنواره بین المللی موسیقی فجر بعد از کش و قوس های فراوان که به نظر می آمد نتوانسته با مدیران بالا دستی خود در انجام برخی فعالیتها به توافق دست یابد به بهانه ناتوانی جسمی و بیماری از سمت خود استعفا داد و علیرضا پاشایی که در اواخر دوران مدیریتی میرزمانی به عنوان قائم مقام دفتر موسیقی مشغول به فعالیت بود در اواخر سال ۹۱ به عنوان اداره کننده این دفتر فعالیت خود را آغاز کرد که این فعالیت تا کنون نیز ادامه دارد. البته تنها نمود برجسته کارنامه فعالیتی پاشایی در ماه های اخیر اجرای هشتمین جشنواره موسیقی نواحی بعد از دو سال توقف بود که به نظر کارشناسان بسیار عجولانه و بدون برنامه ریزی برگزار شد.

مدیر دفتر موسیقی دولت یازدهم و انبوهی از مطالبات

به هر ترتیب سیاستگذاری های کلان حوزه موسیقی کشور دارای وظایف ستادی، هدایتی و حمایتی بوده که حمایت از پژوهش ها و مطالعات تخصصی و کاربردی برای شناخت امکانات و موانع رشد و توسعه موسیقی ایران، ارائه راهکارهای واقع بینانه برای شیوه تعامل با فرهنگ موسیقایی غیر ایرانی، مطالعه و بررسی تکنولوژی های نوین در صنعت موسیقی جهان به منظور استفاده از آن برای اعتلای گسترش و روزآمدی موسیقی ایرانی، تلاش برای پالایش ذوق زیبایی شناسی و سلیقه موسیقایی عامه در جهت درک و استقبال از موسیقی های سنتی و کلاسیک، برخورد فعال با موسیقی های متداول و جاری در سطح جامعه به گونه ای که ضمن رعایت شاخص های موسیقایی حداکثری از قالب های رایج برای ترویج ارزش های ایرانی و اسلامی استفاده شود، تعامل درست با دفاتر و نهادهای خصوصی موسیقی، واگذاری امور به بخش خصوصی از جمله آنهاست.

همچنین دفتر موسیقی وزارت ارشاد لازم است در زمینه حمایت از برگزاری جشنواره های تخصصی و تلاش برای افزایش وجهه هنری آنها، شناسایی و معرفی جشنواره های معتبر خارجی و حمایت از اعزام گروه های موجه به این جشنواره ها، انجام امور نظارتی بر اجرای آثار صحنه ای و تولیدات موسیقی برای صیانت از هویت فرهنگ ایران اسلامی و جلوگیری از انحطاط فرهنگی، تشکیل بانک اطلاعاتی گروه ها و هنرمندان حوزه موسیقی کشور، تدوین مقررات مشخص و شفاف برای اجرای آثار صحنه ای و تولیدات موسیقایی و صدور مجوزهای مورد نیاز، تلاش برای جذب اعتبار و اخذ مجوزهای لازم برای حمایت از تاسیس سالن، تالار و استودیوهای تخصصی، تشکیل کارگاه های تخصصی آموزشی به منظور بهره گیری از تخصص و توان صاحب نظران و پیشکسوتان و انتقال آن به هنرمندان جوان، حمایت از گروه های موسیقی با استفاده از امکانات نرم افزاری و سخت افزاری، تعامل درست با صدا و سیما و رفع مشکلاتی چون پخش بدون اجازه و چندین باره آثار اهالی موسیقی از رسانه ملی، بلاتکلیفی موسیقی در رسانه ملی به ویژه تلویزیون، تلاش برای احیای تاثیرگذار ارکسترها نیز گام هایی بردارد.

این روزها هنرمندان موسیقی به انجام بسیاری از مطالباتشان چشم دوخته اند و منتظرند ببینند آیا این بار مدیر دفتر موسیقی برای انجام آنها تلاش خواهد کرد یا خیر؟