به گزارش پارس به نقل از ایسنا، وی البته معتقد است میزانی از حیرت و بهت زدگی در قبال سیاست خاورمیانه برای همه قابل قبول است و تلاش برای رمزگشایی از این پیچیدگی ها به دلیل ابهام در صف بندی های گروه ها، فرقه ها و دستور کار ائتلاف های مختلف حتی در میان دشمنان قسم خورده غالبا موفقیت آمیز نیست. اما در حال حاضر و با توجه به تجربیات سالیان گذشته مطمئنا برای هیچ دولتی در آمریکا قابل قبول نیست که با القاعده حتی اگر برای مقابله با نفوذ ایران باشد، اتحاد برقرار کند.

جیم والاس با توجه به آنچه که در سوریه مشاهده کرده است به این نتیجه رسیده که مطمئنا وزارت امور خارجه آمریکا اقلیت مسیحی سوریه را به اندازه کافی در نظر نگرفته است. گزارش های منقلب کننده ای منتشر شده است که مردمی که دهه های متمادی با آرامش و صلح و صفا در کنار یکدیگر زندگی می کردند با افراطی شدن سنی هایی که قبلا میانه رو بودند، به واسطه نفوذ جبهه النصره که وابسته به القاعده است به یک باره به دشمنان سرسخت یکدیگر تبدیل شده اند. این در حالی است که سوریه برخلاف بسیاری دیگر از کشورهای دنیای عرب، به دلیل سکولاریسم و آزادی مذهبی موجود در آن وضعیت همزیستی ادیان و فرقه های مختلف به نوعی متفاوت بوده است.

وی در ادامه می افزاید: من زمانی شش ماه در دمشق زندگی می کردم و طی این مدت دسترسی به کلیسا در این شهر سهل و آسان بود، بسیاری از مسلمانان و دروزیها پذیرش خوبی نسبت به مسیحیان داشتند و به زودی با مسیحیان دوست می شدند. این وضعیت تا دو سال پیش که اوضاع آرام بود همچنان ادامه داشت اما ناگهان فریادهای علوی ها باید اخراج شوند و مسیحی ها باید به لبنان بروند، از سوی افراطی ها بلند شد.

به گفته وی، برای مسیحی ها که ۲۰۰۰ سال در سوریه بوده اند، پذیرش اش سخت و دشوار است که بخواهند از سوریه بیرون رانده شوند به همین دلیل علی رغم اینکه برخی از آنها آواره شده اند، بیشتر آنها در سوریه همچنان می مانند اما هزینه این ماندن برایشان سنگین شده است.

والاس می افزاید: جبهه النصره هر منطقه ای را که به اشغال درمی آورد از" کفار" خالی می کند، ساکنین محله های مسیحی نشین شهرهایی چون حلب، حما و حمس که آنها صدها سال است در آنجا اقامت داشته اند، با دست خالی مجبور به ترک این مناطق شده اند. آن دسته از ساکنان این مناطق که حاضر به ترک خانه هایشان نشده اند بعضا به دست جبهه النصره به قتل رسیده اند.

به گفته وی، نکته منقلب کننده دیگر این است که برخی از کلیساهای این مناطق نیز تخریب شده و مورد بی حرمتی قرار گرفته اند. همچنین حداقل یکی از این کلیساها توسط گروه النصره برای نشان دادن حداکثر اهانت به مسیحیان از سوی این گروه به عنوان دستشویی مورد استفاده قرار می گیرد. با آن که بخشی از مسیحی ها در ابتدای شروع درگیری ها همراه با ارتش آزاد سوریه وارد نبرد با دولت مرکزی شده بودند با توجه به افزایش تسلط جبهه النصره بر مخالفین، موقعیت این دسته از مسیحی های جنگجو تضعیف شده است و مثل همه جنگ ها این زنان هستند که پیش از همه دچار مصیبت و فلاکت شده اند. جنگجویان النصره زنان مسیحی را غنیمت جنگی می پندارد.

برخی از این زنان از ترس تجاوز دست به خودکشی زده اند. جوامع مسیحی موجود در سوریه از دولت های غربی خواسته اند که با اتخاذ سیاست های غیرمنطقی و قرار گرفتن در کنار گروه های جهادی خارجی وابسته به القاعده آنها را ترک نکنند آنها همچنین از دولت های غربی می خواهند که به عربستان و قطر که جنگجویان القاعده را تامین مالی می کنند، تحکم شود خود را از نبرد سوریه کنار بکشند.

وی سپس با اشاره به حضور اتباع استرالیایی حاضر در درگیری های سوریه می گوید برای ما قابل قبول نیست که ۲۰۰ تن از اتباع کشور برای القاعده ای ها در سوریه بجنگند و معتقد است که کلیه دولت های غربی باید قوانین ضد مزدوری را در مورد آن دسته از اتباعشان که به عنوان مزدور بدون آن که ملیتشان از بین برود برای جنگیدن به کشورها و مناطق دیگر، می روند تصویب و اجرا کنند چرا که خود استرالیا دارای ارتشی می باشد که تنها نهادی است که هر استرالیایی مایل به جنگ باید وارد آن شود، نویسنده مقاله در پایان نتیجه گیری کرده است که آنچه به اصطلاح بهار عربی خوانده شده است در سوریه بیش از هر کسی برای افراطی ها خوش یمن بوده است و مادامی که غرب در حمایتش از گروه های مخالف سوریه که القاعده بر آنها مسلط است تجدیدنظر نکند، مسیحیان آسیب پذیر سوریه با خشونت ها و آزار و اذیتی بیش از آنچه که قبطی ها در مصر با آن مواجه شدند، روبرو خواهند شد.