به گزارش پارس نیوز، 

عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در دوره اصلاحات مدیر خبرگزاری دولت (ایرنا) بود، او پس از پایان مأموریت دولت اصلاحات ارتباط خود را با بدنه مرکزی اصلاح‌طلبان حفظ کرد از این رو بعد از تشکیل بنیاد باران توسط رئیس دولت اصلاحات به این مجموعه پیوست و بعد از شکل‌گیری شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان به ریاست محمدرضا عارف با این نهاد جریان اصلاحات هم همکاری کرد و همچنان از مدافعان ادامه فعالیت این شورا در کهکشان جریان اصلاحات است.

این روزها از یک انتقاد اصلاح‌طلبان از دولت افزایش یافته است و از سوی دیگر بخشی از اصلاح‌طلبان که در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات فعالیت می‌کنند منتقدان پروپاقرص شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان شده‌اند به همین جهت برای تبیین رابطه اصلاح‌طلبان با دولت، ادامه فعالیت شورای عالی سیاست‌گذاری و شکل‌گیری پارلمان اصلاحات با ناصری گفتگو کردیم. او در این گفتگو نسبت به تحرکات و مواضع حزب کارگزاران نیز موضع‌گیری کرد و به تشریح تفاوت تکنوکرات‌ها با اصلاح‌طلبان پرداخت.

جناب آقای ناصری این روزها شاهد انتقاد صریح اصلاح‌طلبان از دولت هستیم، با توجه به افزایش موج انتقادها آیا باید صف اصلاح‌طلبان را از دولت دوازدهم و جریان اعتدال جدا دانست؟

من اهل پیش‌بینی نیستم اما امیدوارم که این اتفاق نیفتد و کماکان عهد و میثاق نامه‌ای که روحانی با جامعه بسته است نه با اصلاحات چون اصلاحات جزئی از جامعه است پایدار بماند.

اما انتقادهای اصلاح‌طلبان از دولت افزایش یافته است به‌طوری که یکی از نمایندگان مجلس به صراحت گفت: خجالت می‌کشم بگویم از این دولت حمایت کردم! با این اوصاف دورنمای جریان اصلاحات با دولت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اصلاح‌طلبان حتماً از دستاوردهای مثبت روحانی برای ملت استقبال خواهند کرد و به هر میزانی که روحانی در این بخش (یعنی دستاورد برای ملت در حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی یا بین‌المللی) خوب عمل کند، اصلاح‌طلبان به همان اندازه از وی حمایت خواهند کرد.

اگر روحانی در دولتِ دوازدهم، برنامه‌هایش را پیش نَبَرد و وعده‌هایش را عملی نکند، همین شبکه‌های اجتماعی، بدون تصمیم‌گیری جبهه اصلاحات، بسیار بی‌رحمانه‌تر از آن چیزی که ما تصور کنیم، عمل خواهد کرد. اگر روحانی نجُنبد و خوب عمل نکند، این اتفاق رخ می‌دهد.

بالاخره اصلاح‌طلبان نقش بسزایی در پیروزی روحانی در انتخابات ایفاء کردند، حال این فرضیه مطرح می‌شود که باید اصلاح‌طلبان صف خود را از برنامه‌ها و عملکرد دولت روحانی جدا کنند تا در انتخابات آینده، عملکرد دولت به نام اصلاح‌طلبان ثبت نشود؛ آیا قبول دارید جامعه رأی روحانی از او عبور کرده است؟

 ما امروز با پدیده‌ای روبه‌رو هستیم به نام شبکه‌های اجتماعی. این شبکه‌ها در رأی به روحانی در ۲۹ اردیبهشت بسیار نقش داشتند. اگر روحانی در دولتِ دوازدهم، برنامه‌هایش را پیش نَبَرد و وعده‌هایش را عملی نکند، همین شبکه‌های اجتماعی، بدون تصمیم‌گیری جبهه اصلاحات، بسیار بی‌رحمانه‌تر از آن چیزی که ما تصور کنیم، عمل خواهد کرد. اگر روحانی نجُنبد و خوب عمل نکند، این اتفاق رخ می‌دهد.

این روزها علاوه بر نقد اصلاح‌طلبان به دولت، بخشی از احزاب و کنشگران اصلاح‌طلب هم نسبت به عملکرد شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان به ریاست عارف انتقاد می‌کنند و بر اساس آخرین اخبار قرار است پارلمان اصلاحات به‌عنوان نهاد بالادستی شورای عالی فعالیت کند، به‌عنوان چهره اصلاح‌طلب آینده شورای عالی را چگونه می‌بینید؟

شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان بعد از انتخابات کمیته‌ای برای بازنگری در ساختار تشکیل داد اما همچنان از دو بخش حقیقی و حقوقی مثل گذشته شکل می‌گیرد.

دوستان اصلاح‌طلب ما هر کدام وابسته به هر حزبی باشند این واقعیت را باید بپذیرند که به میزان سرمایه اجتماعی حزبی که در سطح کشور دارند و مهم‌تر از آن به میزان تأثیرگذاری که در افکار مخاطب خود پیدا کرده‌اند باید سهم رأی در شورای عالی سیاست‌گذاری داشته باشند.

انتقاد بخشی از اصلاح‌طلبان از نحوه ترکیب شورای عالی است به اعتقاد آن‌ها نقش نمایندگان احزاب مساوی تعریف نشده و اشخاص حقوقی نقش پررنگ‌تری دارند، پاسخ شما چیست؟

احزاب هم این را بپذیرند که متناسب با وزن اجتماعی‌شان در شورای عالی سیاست‌گذاری حضور داشته باشند ما حزبی در بین احزاب اصلاح‌طلب داریم که در ۳۱ استان کشور نمایندگی دارد و کنگره‌های آن منظم برگزار می‌شود و نشریه‌اش منتشر می‌شود و در مقابل حزبی داریم که سه، چهار سال است کنگره‌ای را تشکیل نداده است بنابراین دوستان اصلاح‌طلب ما هر کدام وابسته به هر حزبی باشند این واقعیت را باید بپذیرند که به میزان سرمایه اجتماعی حزبی که در سطح کشور دارند و مهم‌تر از آن به میزان تأثیرگذاری که در افکار مخاطب خود پیدا کرده‌اند باید سهم رأی در شورای عالی سیاست‌گذاری داشته باشند.

یعنی در ایام انتخابات دو نهاد شورای عالی و پارلمان اصلاحات با ساختار جداگانه فعالیت خواهند کرد؟

باید توجه داشت پارلمان اصلاحات، به‌عنوان نهاد نظارتی و شورای عالی اصلاح‌طلبان نیز به‌عنوان نهاد اجرایی فعالیت می‌کنند.

می‌خواهم از بهزاد نبوی یادی کنم وقتی‌که سازمان مجاهدین برقرار بود و هنوز منحل نشده بود با اینکه در درون حزب حتی در بین اعضای با سابقه، دبیر کل و دیگران یک کاریزمای ویژه‌ای داشت ولی هیچ‌وقت نظر و دیدگاه خود را تحمیل نمی‌کرد.

اگر مصداقی‌تر نگاه کنیم برخی از احزاب اصلاح‌طلب هم مدافع شورای عالی و هم حامی ایده پارلمان اصلاحات هستند که در این راستا می‌توان از حزب کارگزاران سازندگی نام برد؛ حزب کارگزاران با اینکه در ساختار شورای عالی قرار دارد اما چهره‌های شاخص این حزب به پارلمان اصلاحات چراغ سبز نشان دادند علت این مواضع چیست؟ آیا قبول دارید در دوران پسا هاشمی مواضع تکنوکرات ها متفاوت شده است؟

واقعیت این است که رفتار حزبی در حزب کارگزاران خیلی تحت تأثیر نگاه‌های آقای هاشمی بود، به‌طور طبیعی اعضای حزب این نگاه را داشتند و تا آن موقع همین‌طور بود یعنی شما خیلی در حزب کارگزاران رفتار تکنیکی حزبی را به معنای مدرن نمی‌دیدید تصمیمات، تصمیمات هاشمی بود ولی بالاخره این کاریزما پذیرفته شده بود و ایشان نیز شخصیت قابل قبولی بود، آدم هوشمند و هوشیاری بود خدا رحمتش کند. اما الان نمی‌دانم چه اتفاقی برای آن‌ها خواهد افتاد چون اهل پیش‌بینی نیستم و نمی‌توانم پیش‌بینی کنم ولی بالاخره در دوره جدید، کارگزاران کار خوبی که کردند این بود" از آن حوزه دیوان‌سالاری دولتی بیرون آمده و یک مقدار آدم‌های متنوع‌تر را در خودشان آوردند و جوان‌گرایی کردند" این اقدامات خوب و قابل توجه است و من هم‌دلم می‌خواهد حزب کارگزاران یک حزب فراگیر و تأثیرگذار باشد و هیچ‌وقت شاهد ناکامی، شکست یا انشقاق درونشان نباشیم اما لازمه‌اش این است که منش حزبی و ساختار تحزب را ملکه خودشان قرار دهند.

سازمان مجاهدین کوچک بود اما تأثیرگذاری قابل ملاحظه‌ای در بین احزاب اصلاح‌طلب داشت آن هم به این دلیل که افراد به معنای واقعی کلمه حزبی بودند و یک نوع قهرمان محوری و شخصیت محوری در درون حزب وجود نداشت.

من می‌خواهم از بهزاد نبوی یادی کنم وقتی‌که سازمان مجاهدین برقرار بود و هنوز منحل نشده بود با اینکه در درون حزب حتی در بین اعضای با سابقه، دبیر کل و دیگران یک کاریزمای ویژه‌ای داشت ولی هیچ‌وقت نظر و دیدگاه خود را تحمیل نمی‌کرد، نظرش را بیان می‌کرد، استدلال هم داشت خیلی اوقات در شورای سیاسی خلاف نظراتش تصویب می‌شد اما وقتی مصوبه بیرون می‌آمد احترام می‌گذاشت چون منش حزبی را پذیرفته بود. سازمان مجاهدین کوچک بود اما تأثیرگذاری قابل ملاحظه‌ای در بین احزاب اصلاح‌طلب داشت آن هم به این دلیل که افراد به معنای واقعی کلمه حزبی بودند و یک نوع قهرمان محوری و شخصیت محوری در درون حزب وجود نداشت. بنابراین امیدوارم حزب کارگزاران در آینده با نبود هاشمی بتواند کار حزبی‌اش را جدی پیش ببرد و این واقع‌بینی‌ها و واقعیت‌ها را در درون جامعه مد نظر قرار دهد.

آیا قبول دارید گفتمان تکنوکرات‌ها با اصلاح‌طلبان متفاوت است؟

حزب کارگزاران تفاوتی با اصلاح‌طلبان دارد و آن اینکه معتقد به این است که باید اصلاحات را در درون قدرت پیش‌بینی کنیم اگر چه خیلی احزاب این را نگاه دارند اما در حزب کارگزاران پررنگ است به همین جهت این شبهه ایجاد می‌شود که کارگزاران به دنبال سهمیه در قوای مجریه یا مقننه هستند، بالاخره این نگاه در حزب کارگزاران وجود دارد امیدوارم بتوانند موفق شوند و بتوانند فعالیت‌های خود را پیش ببرند.