پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- فرهمند علیپور- رجب طیب اردوغان که در چند سال اخیر به مواضع تند علیه نقش ایران در بحران هاى عراق و  سوریه شناخته شده بود، و حتى پنج ماه پیش در اظهارنظرى تند ایران را متهم به توسعه طلبى و ایجاد "امپراتورى پارسى" در منطقه کرده بود، اکنون راه متفاوتى در پیش گرفته است و همزمان که از متحد خود آمریکا دورتر مى شود به سمت ایران نزدیکتر مى شود.

اما چه عواملى موجب تغییر رویکردهاى ترکیه و نزدیکى این کشور به ایران شد؟  

١- کردستان عراق ؛ از زمان پیدایش ترکیه جدید، این کشور تقریبا همواره دغدغه هاى جدى امنیتى نسبت به مرزهاى جنوبى خود دارد. در شمال عراق کردها و به ویژه بارزانى ها تلاش کردند تا کشورى مستقل براى خود برپا کنند. على رغم روابطى که در سالهاى اخیر میان ترکیه و خاندان بارزانى به وجود آمده است، این کشور اما ایجاد یک کشور کرد مستقل در مرزهاى جنوبى اش را یک خط قرمز مى داند و آشکارا به مخالفت با آن برخواست. ترکیه در ابن مسیر و براى نشان دادن عزمش در مخالفت با تلاش هاى رهبران تجزیه طلب کرد راهى  تهران شد و با مقامات عالى رتبه ایران دیدار و هماهنگى هایى انجام داد.

ترکیه به خوبى از نقش و نفوذ ایران هم در بغداد و هم در کردستان عراق با خبر است و مى دانست بدون مشارکت و همکارى ایران، مقابله با تاسیس کشور مستقل کردستان موضوع ساده اى نخواهد بود.

٢- پایگاههاى آمریکایى در شمال سوریه : ترکیه در دو سه سال اخیر از وضعیتى که در مرزهاى جنوبى اش با سوریه در جریان است به شدت نگران است. اگر ترکیه با خاندان حاکم بر کردستان عراق داراى روابط تقریبا خوبى است، با کردهاى حاکم بر کردستان سوریه روابط تیره و خصمانه اى دارد، دلیل آنهم پیوستگى هاى ایدئولوژیکى میان کردهاى جدایى طلب و مبارز ترکیه با کردهاى سوریه است.

زنگ خطرها براى آنکارا اما زمانى به صدا درآمد که واشنگتن دست به حمایت هاى گسترده نظامى از کردهاى سوریه زد. گروهى که از نظر ترکیه "تروریست" هستند. "تروریست" هایى که مى روند تا  در سایه آمریکا، متحد سنتى ترکیه، در مرزهاى جنوبى این کشور دست به تاسیس یک منطقه خودگردان با ارتشى کامل و قدرتمند بزنند. این براى آنکار  چیزى بیش از یک خط قرمز است و این را به راحتى مى توان از واکنش هاى خشمگینانه دولت ترکیه دریافت. آنگونه که مبارزه با کردهاى سوریه به اولویت اول آنکارا و مبارزه با دولت دمشق به حاشیه رانده شد و مناسبات میان واشنگتن و آنکارا را به سردى کشاند. بى شک یکى از مهمترین دلائل نزدیکى ترکیه به ایران و روسیه و فاصله گرفتنش از آمریکا را باید در همین تحولات شمال سوریه جستجو کرد.  

ترکیه از  اینکه آمریکا پایگاههاى نظامى خود را در کردستان سوریه تثبیت کند و حمایت هایش را از کردها تداوم بیخشد نگران هاى جدى دارد. این کشور به خوبى مى داند که با توجه به محاصره بودن کردها در میان مرزهاى ترکیه، سوریه و عراق، باید با ایران که در هر دو کشور نفوذ دارد و دست بالایى دارد وارد تعامل شود.

به عقیده بسیارى از  تحلیل گران اساسا شکل گیرى همراهى ها و تایید هاى اولیه دولت سوریه از گروههاى کرد در شمال این کشور ، همین حساسیت هاى ترکیه بود. گفته مى شود که سوریه مى خواست از کردها به عنوان سدى علیه نفوذ روز افزون ترکیه  و گروههاى مسلح مورد حمایتش در زمین سوریه تبدیل کند.طرحى که اتفاقا کارگر افتاد اما در ادامه ائتلاف به رهبرى آمریکا که مى خواست در جنگ سوریه و مبارزه علیه داعش نقشى ایفا کند به کردهاى سوریه نزدیک شد و بازى سوریه را وارد مرحله اى تازه کرد.

اینک علاوه بر ایران، سوریه و روسیه که آشکارا مخالف نفوذ آمریکا در منطقه و در سوریه هستند و خواستار بر چیده شدن پایگاههاى نظامى آمریکا در مناطق تحت حاکمیت کردهاى سوریه هستند، ترکیه نیز در این دغدغه به طور مشتاقانه همراه است.

این کشورها مى دانند که با توجه به محاصره بودن مناطق تحت کنترل کردهاى سوریه، در صورت همکارى بایکدیگر و اعمال فشارهاى هماهنگ مى توانند میان آمریکا و کردها فاصله بیندازند.

به بیانى دیگر، هم اکنون حضور و حمایت آمریکا در مناطق کردنشین سوریه به تهدیدى فعال و مشترک براى ایران، روسیه، ترکیه و سوریه تبدیل شده است.

موفقیت ایران و ترکیه و عراق در خنثى کردن تجزیه عراق و برپایى یک کشور مستقل کرد در شمال عراق به این کشورها این امید را مى دهد که با توجه به محاصره بودن مناطق کردنشین سوریه، در آنجا نیز با اقدامات مشترک، موجب بیرون کردن آمریکا و تضعیف موقعیت کردها شوند.

ترکیه در این زمینه به شدت به ایران که داراى نفوذى گسترده اى در دمشق و بغداد است و همچنین داراى انگیزه و اراده کافى براى برچیده شدن پایگاههاى نظامى آمریکا در خاک سوریه است نیاز داد.

٣- قطر و تهدید عربستان ؛ در تغییر رفتارهاى ترکیه نسبت به نقش ایران در منطقه نمى توان قطر را نادیده گرفت.

عربستان سعودى که چهار سال پیش موفق شده بود تا قاهره را از اخوان المسلمین ، هم حزبى هاى آقاى اردوغان پس بگیرد، اکنون براى رام کردن قطر نیز دست به ایجاد تحریم هاى گسترده علیه دوحه زد، جایى که اخوان المسلمین در آنجا نقش فعالى دارند و هر دو کشور ترکیه و قطر مهمترین حامیان دولت ساقط شده مرسى در مصر بودند.

ترکیه که نفوذش در رقابت هاى منطقه را به ایران و عربستان باخته است، نمى خواهد که عربستان ، قطر را نیز چون مصر از آنکارا دور کند و به زیر حلقه نفوذ خود در آورد.

در بحران ایجاد شده علیه قطر،  ایران نقشى یگانه و ممتازى را ایفا کرد. ایران و قطر گرچه در زمین سوریه در یک جنگ خونین به سر مى برند اما ایران اجازه نداد تا قطر در برابر عربستان بشکند و از پاى دربیاید. از آنجایى که ایران مرزهاى مشترک هوایى و دریایى با این کشور کوچک دارد تنها مسیر و راه تنفس قطر را فراهم کرد و ایران پلى شد میان ترکیه و قطر و عاملى شد براى بقاى قطر و شکست اهداف عربستان در محاصره قطر.  

ترکیه مى داند بدون کمک ایران، قطر نمى توانست در برابر فشارها و تحریم هاى هوایى و دریایى و زمینى همسایگانش دوام بیاورد و به خوبى از قدرت گیرى و جاه طلبى هاى عربستان در منطقه نیز واهمه دارد و به ایران همچون قدرتى مى نگرى که مى تواند در برابر زیاده خواهى هاى عربستان بایستند.

ترکیه در مسائل منطقه اى انتخاب هاى بسیارى ندارد و شرایط منطقه اى و منافع ملى این کشور، امروز آنکارا را بیش از همیشه به تهران نزدیک کرده است.