زیبا کلام در گفتگوی تفصیلی با مثلث آنلاین از کاندیداتوری همزمان هاشمی و خاتمی خبر داده است.

به نظر شما مدل" یا خاتمی یا هاشمی" اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم محقق خواهد شد؟
اگر قرار باشد اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند نامزد اصلی آنها آقای خاتمی یا آقای هاشمی رفسنجانی خواهد بود و احتمالا هم هر دو ثبت نام می کنند و بعد از رایزنی ها یکی به نفع دیگری کنار می رود. براساس شواهد و قرائن آن کسی که هر روز احتمال ماندنش بیشترمی شود، آقای هاشمی رفسنجانی است. چون دست کم بخشی از حملات سنگین اصولگرایان که از اواسط هفته پیش علیه آقای هاشمی آغاز شده به این علت است. اصولگرایان به ویژه جریانات تند آنها خیلی در مورد آقای خاتمی یا آقای اسفندیار رحیم مشایی نگرانی ندارند چون به فرض که یکی از میان دو نفر بتواند پیروز انتخابات شود و دولت تشکیل دهد، اصولگرایان خیلی راحت او را مهار می کنند اما اگر آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور شود اصولگرایان به این سادگی نمی توانند حریف او شوند. بنابراین خیلی از آمدن او نگران هستند.

هم اکنون آقایان کواکبیان، عارف، شریعتمداری، جهانگیری و روحانی بعنوان اصلاح طلب برای نامزدی در انتخابات اعلام آمادگی کرده اند. به نظر شما اگر آقای هاشمی وارد عرصه رقابت شود چه تغییری در آرایش انتخاباتی اصلاح طلبان بوجود خواهد آمد؟ آیا سایر نامزدهای اصلاح طلب به نفع ایشان یا آقای خاتمی کنار خواهند رفت؟
اصلاح طلبان را باید به دو بخش واقعی و شبه اصلاح طلب تقسیم کرد. دسته دوم کسانی هستند که اصولگرایان سعی دارند بگویند اینها نامزدهای جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری هستند، در حالیکه جامعه هیچ کدام از آقایان شریعتمداری، کواکبیان و حسن روحانی را به عنوان اصلاح طلب نمی شناسد. اگر مردم، تحصیل کرده ها، جوانان، دانشجویان و فرهیختگان سمنان آقای کواکبیان را اصلاح طلب می دانستند قطعا در انتخابات مجلس نهم به ایشان رای می دادند و وی امروز نماینده مردم این شهر در مجلس بود. از طرفی آقایان اسحاق جهانگیری و محمدرضا عارف اصلاح طلبان واقعی هستند و مشروط به تأیید رهبری جریان اصلاحات وارد انتخابات می شوند.

به عبارت دیگر آقایان عارف و جهانگیری هیچ وقت در برابر آقای هاشمی یا آقای خاتمی (به فرض تأیید صلاحیت شدن) قرار نمی گیرند و برای تصمیم رهبری اصلاحات احترام قائلند چون روی رأی بدنه اجتماعی اصلاح طلبان حساب می کنند و می دانند اگر رهبری جریان اصلاحات آنها را تأیید نکند و از مردم برای آنها طلب رأی نکند آنها هیچ شانسی در انتخابات ندارند و بیشتر از یک میلیون یا حداکثر دو میلیون رأی نخواهند آورد. اما برعکس آقایان عارف و جهانگیری، شبه اصلاح طلبان کاری به رهبری این جریان ندارند. بنابراین من خیلی با این نظر شما که اصلاح طلبان هم مثل اصولگرایان دچار تکثر نامزد ها هستند موافق نیستم. اساسا هنوز نحوه شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مشخص نشده که بگوییم آنها دچار تکثر هستند یا خیر.

با آمدن آقای هاشمی رفسنجانی وضعیت اصول گرایان به چه صورتی در می آید؟

آمدن آقای هاشمی مثل زلزله ای برای اردوگاه اصولگرایان خواهد بود. چون باعث می شود که آنها دچار مشکلات عدیده ایی شوند. اصولگرایان می دانند آقایان دکترولایتی، حداد عادل، حجت الاسلام ابوترابی، مهندس باهنر، منوچهر متکی، سعید جلیلی، زاکانی، باقری لنکرانی شانس خوبی در برابر آقای هاشمی رفسنجانی یا آقای خاتمی (به فرض تأیید صلاحیت شدن) ندارند، البته حتی اگر شورای نگهبان هم آقای خاتمی را رد صلاحیت نکند تصور می کنم او با توافق به نفع آقای هاشمی رفسنجانی کنار می رود.

آیا اصولگرایان برای ایستادن مقابل هاشمی می توانند با این تعدد نامزدی که دارند در نهایت روی یک گزینه حداکثری به توافق برسند؟

سقف رأی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری ۵ تا ۷ میلیون است. حالا می توانند این میزان رأی را میان ۲۰ نامزد تقسیم کنند یا آنکه آرای یادشده را به سوی یک نامزد همانند آقای ولایتی یا آقای سعید جلیلی هدایت کنند بنابراین مقابل هاشمی رفسنجانی، به نظرم شانس چندانی ندارند. به نظرم با آمدن آقای هاشمی رفسنجانی، اصولگرایان به احتمال خیلی زیاد سراغ قالیباف می روند تا او را مقابل هاشمی قرار دهند. چون او ضمن داشتن ۵ تا ۷ میلیون رای جریان اصولگرایی، به دلیل سابقه موفق اجرایی و مدیریتی و متفاوت بودن از نظر سیاسی با آقایان ولایتی، حدادعادل و سعید جلیلی می تواند مقداری هم آرای اصلاح طلبان را به خود جلب کند.

به هر حال قدرت رأی آوری آقای قالیباف برای اصولگرایان خیلی بیشتر از دیگر اصول گرایان است. البته از نظر اصولگرایان آقای قالیباف در کنار این حسن، دو ایراد اساسی و بنیادی هم دارد. اول آنکه او خیلی بیشتر از سایر اصولگرایان مستقل است و اصولگرایان خیلی با این مسئله راحت نیستند. دوم آنکه آقای قالیباف در چند سالی که شهردار تهران بود با یکسری مدیران بسیار موفق و فوق العاده قوی از نظر اجرایی کار کرده و اگر رئیس جمهور شود این مدیران امور اجرایی کشور را به دست می گیرند و از توان مدیریتی خود برای پیشرفت و توسعه کشور استفاده می کنند. اما نکته مهم اینجاست که اغلب این مدیران تکنوکرات هستند و طیف ارزشی جریان اصولگرا اصلا حاضر نیست با چنین مسئله ای کنار بیاید. البته این طیف ارزشی در اردوگاه اصولگرایان اقلیتی بیشتر نیستند و خیلی هاشان هم در جبهه پایداری حضور دارند اما همین طیف درصدی از ۵ تا ۷ میلیون رأی جریان اصولگرا را هدایت می کنند. ضمن آنکه آنها از نظر تشکیلاتی فوق العاده نیرومند هستند و سازمان یافته عمل می کنند.

شما می گویید بین آقای هاشمی (بعنوان نامزد اصلاح طلبان) ، نامزد دولت و آقای قالیباف (بعنوان نامزد اصولگرایان) انتخابات سه قطبی می شود؟

اگر آقای هاشمی بیایند، انتخابات اگرسه قطبی نشود، قطعا دوقطبی خواهد شد. چون همه اصولگرایان در مقابل هاشمی قرار می گیرند، اصولگرایان از طرفداران آیت الله مصباح و جبهه پایداری گرفته تا میانه روها و سنتی ها و حتی جریان موسوم به دولت به رغم همه اختلافاتی که با هم دارند در نقطه دشمنی و ضدیت با آقای هاشمی رفسنجانی با هم مشترکند. بنابراین ممکن است مثل انتخابات سال ۸۴ آمدن آقای هاشمی سبب شود که همه جناح راست در برابر ایشان متحد شود.

یعنی شما معتقد هستید که در صورت حضور آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری، جریان دولت و اصولگرایان به هم می پیوندند؟

من می گویم ممکن است. بخصوص اگر آقای رحیم مشایی رد صلاحیت شود، در آن صورت آمدن آقای هاشمی شاید باعث می شود که جریان دولت، طرفداران آیت الله مصباح، جبهه پایداری، موتلفه و تمام تشکل های اصولگرا برای جلوگیری از پیروزی آقای هاشمی همه به هم متصل شوند و زیر یک بیرق بروند و داستان سال ۱۳۸۴ و سال ۸۸ دوباره تکرار شود.

انتخابات یک مرحله ای خواهد بود یا دو مرحله ای؟

اگر اتحاد میان همه طیف های اصولگرا اتفاق بیفتد، آقای هاشمی به احتمال زیاد در دور دوم نامزد اصولگرایان را شکست می دهد اما نباید فراموش کرد که پیوند دولت با طیف های جریان اصولگرا در حرف ساده است چون وقتی جزیی بررسی شود این سئوال پیش می آید که فی المثل آقای احمدی نژاد چه جوری ممکن است که حاضر شود از آقای قالیباف حمایت کند؟ این اتفاق خیلی ثقیل و بعید به نظر می رسد. مگر اینکه نامزد اصولگرایان فرد دیگری غیر از آقای قالیباف بشود. از طرف دیگر این احتمال وجود دارد که اصولگرایان و جریان دولت روی حمایت از آقای سعید جلیلی به توافق برسند.

اما در این حالت آقای قالیباف حاضر نخواهد شد که از آقای سعید جلیلی به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری حمایت کند به علاوه تمام این جریانات هم که در حمایت از آقای جلیلی یا آقای ولایتی یا آقای باقری لنکرانی دست به دست دهند، باز معلوم نیست بتوانند رأی جمع کنند و آقای هاشمی رفسنجانی را درانتخابات شکست دهند. بنابراین با آمدن آقای هاشمی چالش های زیادی برای اصولگرایان اتفاق می افتد.

چون اگر او به فرض رئیس جمهور شود آنها نمی توانند به راحتی هاشمی را کنترل و مهار کنند. در حالیکه اگرآقایان خاتمی یا مشایی پیروز انتخابات شوند اصولگرایان در همان روز اول ریاست جمهوری می توانند او را به حاشیه برانند انگار نه انگار که رئیس جمهوری وجود دارد. درحالیکه اگر هاشمی بیاید به این آسانی نمی توانند او را را مهار کنند و او می تواند خیلی کارها را انجام دهد و خیلی از جاهایی را که اصولگرایان ظرف این ۸ سال گرفته اند را ممکن است از آنان باز پس بگیرد.

شما در کل معتقدید این انتخابات دوقطبی و یا در نهایت سه قطبی می شود؟
ممکن است اگر آقای محمد باقر قالیباف نامزد اصولگرایان شود آقای احمدی نژاد تحت هیچ شرایطی از او حمایت نکند چون او همانقدر که از هاشمی و اصلاح طلبان دور است خیلی بیشتر از آقای قالیباف فاصله دارد. بعلاوه آیت الله مصباح و جبهه پایداری هم خیلی معلوم نیست حاضر شوند از آقای قالیباف حمایت نمایند. اگر آقای هاشمی بیایند، آقای احمدی نژاد و جریان دولت تلاش زیادی خواهند کرد تا نامزد خود شان یعنی آقای رحیم مشایی را به میدان بفرستند.

اگر آقای احمدی نژاد بتواند برای مشایی کارت ورود به رقابت سیاسی پیش رو را بگیرد در آن صورت انتخابات میان آقای هاشمی (بعنوان نامزد اصلاح طلبان) ، آقای رحیم مشایی بعنوان نامزد دولت و نامزد اصولگرایان (قالیباف یا جلیلی یا ولایتی) سه قطبی می شود. البته من فرضم بر این است که در صورت آمدن آقای هاشمی، آیت الله مصباح و جبهه پایداری با اصولگرایان وارد ائتلاف می شوند و اصراری بر روی نامزد خودشان ننمایند چون ورود نامزد سوم جناح راست به نفع آقای هاشمی تمام خواهد شد.

در صورت سه قطبی شدن انتخابات کدام نامزدها به دور دوم می روند؟

در این حالت آقایان مشایی و هاشمی رفسنجانی شانس بیشتری دارد و در دور دوم هاشمی موفق می شود رحیم مشایی را شکست دهد، البته این در حالتی اتفاق می افتد که آقای احمدی نژاد بتواند کارت ورود برای رحیم مشایی بگیرد.

اگر نامزد حداکثری دولت نتواند به میدان بیاید و فردی دیگری جایگزین او شود، چه اتفاقی می افتد؟

اگر آقای احمدی نژاد نتواند کارت ورود برای مشایی بگیرد یا به اصولگرایان می پیوندد- البته در صورتی که قالیباف نامزد آنها نباشد- یا یک نامزد دیگر از میان آقایان نیکزاد، شیخ الاسلامی، هاشمی ثمره و غلامحسین الهام معرفی می کند. اگر حالت دوم اتفاق بیفتد باید گفت هر کسی به جز رحیم مشایی نامزد دولت شود شانس پیروزی اش به طور حزن انگیزی سقوط می کند به عبارت دیگر میزان رأی آوری هر فردی غیر از آقای مشایی برای جریان دولت خیلی بیشتر از آرای اصولگرایان نیست.

اصولگرایان نهایت ۵ تا ۷ میلیون رأی دارند و سقف رأی آوری نامزد دولت غیر از مشایی ۵تا۶ میلیون است یعنی هیچ شانسی آن نامزد نخواهد داشت و هاشمی در همان دور اول هم اصولگرایان و هم نامزد آقای احمدی نژاد را شکست می دهد مگر آنکه آقای احمدی نژاد بتوانند رحیم مشایی را وارد انتخابات کند تا انتخابات به دور دوم برود.

چرا شما اینقدر بر روی رای آوری رحیم مشایی یقین دارید و معتقدید فقط هاشمی یا خاتمی می توانند وی را شکست دهند؟ خیلی ها مخالف شما هستند.

والله تحلیل جامعه شناختی دلیل رای آوردن آقای رحیم مشایی پیچیده است و خود یک مصاحبه مجزا می طلبد.