پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مشکلات اقتصادی، رکود و کاهش وضع معیشت مردم به جایی رسیده که حتی دولتی ها هم انتظار ندارند تغییری حداقل تا پایان دولت رخ دهد. از برجام هم چیزی به دست دولت نرسید و دولت نتوانست اعتماد اجتماعی شکل گرفته برای 92 را برای 96 همراه کند. سخنان اخیر رئیس دولت و مطالبه جریانات حامی دولت مبنی بر فرصت چهار ساله دیگر خبر از این می دهد، جریان تدبیر و امید نمی تواند برای انتخابات 96 از موضع تدافعی خود عبور کند و همچون 92 در موضع تهاجمی قرار گیرد. دولت در این چند ساله فقط تنها کاری که کرد بازخوانی مشکلات دولت های قبلی و تصویر سازی از کشور به یک مخروبه که نیاز به هشت سال دولت یک پارچه ونه چهار سال دارد. دولت در تمامی کارها وعده به آینده داد انگار جای دولت با منتقدین عوض شد. تمام تلاش این بود تا انتخابات 96 را به یک دو قطبی روحانی – احمدی نژاد تبدیل کند و در نهایت با استفاده از دو قطبی از وضعیت تدافعی در حوزه اقتصاد عبور کند. نهی احمدی نژاد دست روحانی را برای این دو قطبی خالی کرد و دو قطبی دولت – قوه قضاییه به عنوان تنها سیاست باقی مانده، دنبال شد. 

در این بین اصلاح طلبان فهمیدند وضعیت روحانی وضعیت قابل اتکایی نیست و روزنامه آفتاب یزد در تیتر از فداییان روحانی نوشت. فداییانی که قرار است نقش سرباز در شطرنج باشند. هرچند معلوم نیست چرا اصلاح طلبان جایگاه مجلسی که در راس امور است و نماینده ملتی که میتواند دولت را به چالش بکشد تبدیل به سرباز دولت و وکیل الدوله کرده اما به نظر می رسد اصلاح طلبان هنوز تمایل جدی برای معرفی کاندید قطعی خود را ندارند. 

از طرفی اصلاح طلبان میدانند حضور تکّی روحانی نمی تواند تضمینی باشد تا در آینده سهمی از قدرت به اصلاح طلبان برسد. زیرا اصلاح طلبان از آنچه در دولت یازدهم نصیبشان شد راضی نیستند چه برسد به زمانی که بی رقیب روحانی را رها کنند و او پیروز شود. در طرف دیگر اگر کاندید اصلاح طلب شاخصی معرفی شود و نتواند رای بیاورد نه بزرگی در برابر سابقه خود ثبت میکنند و شخص شکست خورده تا آخر پیکره رسانه ای و هیاهوی این دو ساله را نابود می سازد.

سوالی که مطرح است چرا دو گانه عارف – روحانی این بار بازتولید نمی شود و اصلاح طلبان سراغ افرادی چون پزشکیان و مطهری رفتند؟

در پاسخ باید گفت اصلاح طلبان به این جمع بندی رسیدند اگر عارف بیاید قطعا کناره گیری نخواهد کرد و رابطه دولت و اصلاح طلبان از آنچه خراب است خراب تر می شود. حضور عارف و عملکرد نا مشخص او در مجلس علاوه بر آنکه قطب رای اوری اصلاح طلبان را می شکند احتمال اینکه از سوی روحانی و جریان او متهم به اینکه آنها فاقد رای بودند و در انتخابات 92 هر چه روحانی کسب کرد بر سر مناظرات و رفتارها و کاریزمای خودش بود نه اصلاح طلبان تقویت شود.

اصلاح طلبان می دانند حمایت خود از روحانی حمایت قطعی و عملکردی نیست بلکه حمایت بقا در قدرت است. زیرا روحانی بیش از آنکه یک دولت همسو با جریان اصلاح طلب باشد یک فضا برای بازگشت به قدرت اصلاح طلبان است. در واقع اصلاح طلبان حتی برای گفتمان دولت تدبیر و امید اهمیتی نمی دهند که بخواهند خود را در این گفتمان بازتولید کنند.

اصلاح طلبان در یک برزخ مانده اند. از طرفی می ترسند روحانی تنها به میدان برود و بنابر نقل روزنامه ی اصلاح طلب آفتاب یزد (به درخواست روحانی) گزینه ای برای فدایی شدن نیاز است تا روحانی را در مناظرات همراهی کند. اگر چه وضعیت روحانی و ضعف های دولت حتی این را به ذهن می رسد با فشار رسانه های منتقد دولت امکان کناره گیری هست اما ترس اصلاح طلبان از دست دادند آنچه در این سه سال ساختن است. آنها از طرفی دبگذ می ترسند رای شهرستان به جریان رقیب رسیده و از یک نگاه دیگر «هست» هایشان در خطر است. اندوخته اصلاح طلبان در این چند ساله منتظر یک جرقه است تا بسوزد و خاکستر شود. باید منتظر ماند و دید اصلاح طلبان تا کجای راه از روحانی حمایت میکنند و آیا این تیتر را بایستی عبور از روحانی دانست یا اصلاح طلبان هم به این جمع بندی رسیدند پیکره ی رای دولت یازدهم قادر نیست در انتخابات 96 پیروز شود. و با شکست روحانی به بدنه ی اعتدال بگویند بدون اصلاح طلبان فاقد هر آنچه فکر میکردند هستند. از طرفی خود را بدون آزمایش در میدان فریز کرده و رای را برای انتخابات دیگر به میدان اورند. همه گزینه ها محتمل است باید دید صحنه سیاسی چه آرایشی پیدا میکند و ایا پزشکیان و مطهری به عنوان یک سرباز فدای دولت می شوند یا نه؟