پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهدي پورصفا- انتشار اسنادي از سيستم الكترونيكي وزارت امورخارجه عربستان وقايعي را در پيش چشم ناظران سياسي گذاشت، كه شايد پيش از آن تنها به عنوان شايعاتي در محافل اطلاعاتي مطرح مي‌شد، اما به نظر مي‌رسد، حالا بيش از پيش جنبه واقعي به خود گرفته است. 

انتشار اسنادي از كمك هزينه سفارت عربستان به پسر مهاجراني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دوران اصلاحات شايعاتي را تأييد كرد كه كمك‌هاي عربستان سعودي به سمت اصلاح‌طلبان ايراني سرازير شده است. در اين ميان اسناد ديگري نيز انتشار يافته است كه بر حمايت از آشوب‌هاي انتخاباتي در ايران تأكيد كرده است. حالا اين سؤال ايجاد مي‌شود كه آيا تمام اين كمك‌ها تنها به موارد زير خلاصه مي‌شود يا انتظار بيشتري از اين مسئله مي‌توان داشت كه در آينده شاهد مسائل بيشتري خواهيم بود. آيا مي‌توان انتظار داشت كه شايعات قبلي تبديل به واقعياتي مستند شود؟

    از كشتار تا رابطه صميمانه
رابطه ايران و عربستان پيش از پيروزي انقلاب مبتني بر يك رقابت درون بلوكي بود. بر مبناي سياست دو ستوني امريكا در منطقه، رژيم شاهنشاهي امنيت نظامي منطقه و دولت عربستان امنيت مالي و اقتصادي بلوك مورد حمايت غرب را تأمين مي‌كرد، اما پيروزي انقلاب اسلامي همه چيز را تغيير داد. اتحاد نظامي غرب از هم پاشيد و وحشت تا پشت درب‌هاي حكومت سعودي در رياض پيش آمد. 

واكنش آل‌سعود مجموعه‌اي از اقدامات قهرآميز و خصمانه بود كه از پشتيباني از عراق در جنگ هشت ساله با ايران آغاز شد و تا كشتار حجاج در مراسم حج سال 66 پيش رفت. در اين ميان روي كار آمدن دولت سازندگي پاياني نسبي بر اين خصوصت دو جانبه بود و مسيري در روابط دو كشور آغاز شد كه اوج آن سفر امير عبدالله وليعهد وقت حكومت آل‌سعود به ايران در جريان اجلاس سران كشورهاي اسلامي در تهران بود. 

اين رابطه تا زمان روي كار آمدن دولت ادامه داشت، اما با پايان ماه عسل بين ايران و عربستان تقابل اين دو كشور به نقطه‌اي حاد رسيد به گونه‌اي كه ملك عبدالله در سفر رابرت گيتس وزير دفاع اسبق امريكا از اين كشور مي‌خواهد تا با بمباران ايران سر افعي را در تهران قطع كند. در سال 88 عربستان به عنوان يكي از تأمين‌كنندگان آشوب‌هاي پس از انتخابات معرفي شد و حالا با انتشار اين اسناد مي‌توان انتظار داشت كه بحث‌هاي اين چنيني بار ديگر اوج بگيرد. حالا در اين ميان مي‌توان نگاهي به همين شايعات انداخت. 

   پرداخت 17 ميليارد دلاري
در اين ميان آنچه كه سبب شده است ايران با حساسيت بيشتر روابط عربستان با محافل داخلي ايران را رصد كند، ارتباط با برخي عوامل مخالف داخلي در ايران است. يكي از موضوعاتي كه طي سال‌هاي گذشته در عرصه سياسي ايران بارها مورد توجه گرفته است، رابطه صميمي و نزديك پادشاه سابق عربستان و خاندان آل‌سعود با اصلاح‌طلبان در ايران بوده است. 

اما شايد نقطه عطف اين ارتباطات ويژه و فراتر از ديپلماسي رسمي دو كشور بين آل‌سعود و اصلاح‌طلبان، سال 88 باشد. زماني كه محمد خاتمي بدون هيچ جايگاه حقوقي در ايران، تحت عنوان «رئيس‌جمهور سابق ايران» به عربستان سفر كرد و ديداري ويژه با ملك عبدالله داشت. 

يك سال و نيم بعد از اين ديدار، آيت‌الله جنتي دبير شوراي نگهبان در نماز جمعه 6 مرداد ماه 1389 گفت: امريكايي‌ها يك ميليارد دلار از طريق افراد سعودي كه هم‌اكنون عامل امريكا در كشور‌هاي منطقه هستند، به سران فتنه دادند و همين سعودي‌ها كه به نمايندگي امريكا صحبت مي‌‌كردند، گفتند اگر توانستيد نظام را منقرض كنيد، تا 50 ميليارد دلار ديگر را هم مي‌دهيم، اما خداوند اين فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش كرد. 

اين اظهارات افشاگرانه آيت‌الله جنتي اگرچه باعث واكنش منفعلانه اصلاح‌طلبان شد و آنها اين ادعا را به طور ناشيانه‌اي تكذيب كردند اما حجت‌الاسلام مصلحي وزير اطلاعات وقت در آن برهه در شهريور 89 در جمع خبرنگاران با تأييد اين خبر گفت: «اين موضوع واقعيت دارد، بلكه شما مي‌توانيد بالاتر از آن را نيز حساب كنيد.» مصلحي تأكيد كرد: «در بحث فتنه بدين شكل نبود كه يك حركت دروني فقط توسط مجموعه‌اي صورت بگيرد بلكه مانند دوران دفاع مقدس همه مجموعه‌هاي ضد انقلاب داخلي و كشورهاي مختلف حامي اين جريان بودند و براي براندازي نظام و حكومت حمايت مي‌كردند.»

   الجنارديه و پولي كه به مهاجراني پرداخت شد
اين ميان واقعه جنجال‌برانگيز ديگري كه بسياري را به ارتباطات سعودي‌ها با برخي شخصيت‌هاي ايراني مشكوك كرد، جشنواره الجنارديه بود. 

«الجنادريه» جشني فرهنگي- تاريخي است كه خاندان آل‌سعود از 29 سال پيش در اين كشور برگزار مي‌كنند. در سال 1390 عطاءالله مهاجراني به همراه عليرضا نوري‌زاده از ضد انقلاب‌هاي فراري خارج از كشور در اين مراسم شركت كردند. 

بعد از اين جشن بود كه حجت‌‌الاسلام مصلحي وزير اطلاعات وقت در اواخر بهمن سال 90 با اشاره به حضور مهاجراني و نوري‌زاده در مجلس مهماني پادشاه عربستان گفت: در سفري كه چندي پيش به عربستان داشتيم و قبل از برگزاري اين جشن، به مقامات عربستان گفتيم كه شما فلان تاريخ برنامه جشني داريد و در اين جشن افرادي را دعوت كرده‌ايد كه از افراد معاند انقلاب و نظام جمهوري اسلامي در آن حضور دارند و پيش‌بيني كرده‌ايد كه 18 ميليون دلار در اختيار آنان بگذاريد. مسئول اطلاعات داخلي عربستان تعجب كرد كه ما چگونه اين اطلاعات را كسب كرده‌ايم؛ در حالي كه اين اطلاعات جزء اطلاعات سري و داخلي آنها بود. حال در اين ميان سؤال اينجا است كه قرار بود با اين مبالغ چه بشود، و ادامه اين خطوط سياسي به كجا ختم مي‌شود. 

   سندي كه درستي آن اثبات شد
به نظر مي‌رسد انتشار اسناد جديد از سيستم وزارت خارجه عربستان روشن كرده است كه مقصد اين مبالغ در كجا نهفته است. در سندي كه روز گذشته به همراه حدود ۶۰ هزار سند ديگر از مجموع نيم ميليون سند خارج شده از سيستم الكترونيكي وزارت خارجه سعودي، منتشر شده است، آقاي عطاء‌الله مهاجراني وزير اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامي در نامه‌اي به سفارت سعودي در لندن درخواست كرده كه اين كشور هزينه تحصيل فرزند وي در مقطع دكتري را متقبل شود و اين كشور نيز با اين درخواست موافقت كرده است. بنابر اين سند، فرزند آقاي مهاجراني قصد داشته در دانشگاه وارويك در شهر كاونتري تحصيل كند. 

هزينه تحصيل ۴ ساله (۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵) در مقطع دكتري براي نامبرده، حدود ۶۵ هزار پوند بوده كه براي يك سال حدود ۱۶ هزار پوند (۱۲۱۱۵ پوند هزينه تحصيل به اضافه ۴۲۵۶ پوند هزينه زندگي) است. در سند مذكور اشاره شده كه بنابر موافقت با اين امر، «چك اول» به مبلغ ۱۶ هزار پوند با شماره ٣٠٥١١٢ و تاريخ 2012/1/23 كشيده شده و ضميمه سند شده است. در سند مورد اشاره مشخص نشده كه در قبال چه كاري، سعودي قرار بوده اين هزينه را تأمين كند. جست‌وجو در سايت دانشگاه وارويك نشان مي‌دهد كه فردي با نام علي مهاجراني در مقطع دكتري در سال‌هاي اخير در گروه مديريت و سيستم‌هاي اطلاعاتي اين دانشگاه ثبت نام كرده و تحصيل مي‌كند. 

   اسرار نهفته در رياض و تهران
بنا بر اين مي‌توان انتظار داشت كه ساير اسناد ارائه شده نيز تا حد زيادي صحت داشته و بحث كمك‌هاي عربستان به جناح داخلي ايران كاملاً جدي است. در مورد ارقام نيز گرچه نمي‌توان انتظار داشت كه همه آنها تأييد شود، اما سؤال اصلي اينجاست كه درست بودن كسر كوچكي از اين رقم چه واقعيتي را براي جامعه ايران روشن مي‌كند. ارتباط يك گروه سياسي با يك حكومت خارجي معارض كه تاكنون از راه‌هاي مختلف خباثت خود را نشان مي‌دهد چه نكته‌اي را روشن مي‌كند و در قابل آن بايد چه تصميمي گرفت. اسناد ويكي ليكس شايد تنها بخش كوچكي از اين واقعيت را روشن كند و شايد بخش بزرگي از اين اسرار در ملاقات‌هاي چند جانبه در سفارت عربستان سعودي در تهران و همچنين در رياض نهفته باشد. شايد در آينده‌اي دور بتوان انتظار روشن شدن ابعاد جديدي از اين ماجرا و به خصوص در حوزه كمك‌هاي مالي به فتنه‌گران را داشت.