به گزارش پارس دولت فرانسه از سالیان دور نسبت به مقوله ی تروریست دو رویکرد "تروریست خوب" و "تروریست بد" را اتخاذ و از آن در استراتژی های خود بهره برداری سیاسی می کرد. هنوز اذهان عمومی مردم جهان حمایت بی چون و چرای دولت فرانسه از سلفی های تکفیری و گروهک تروریستی ملقب به داعش در کشور سوریه را فراموش نکردند، و البته این اقدام از سوی دولت فرانسه در چارچوب حمایت از حقوق بشر و برخورد با دولت ظالم! سوریه تعریف شده بود.

فرانسه که سالهاست سعی برآن دارد تا خود را مهد تمدن غرب و آزادی معرفی کند، به این بهانه با حمایت از گروهک های تروریستی عرصه را بر کشورهایی که خود از نظر سیاسی با آنان در تضاد ایدئولوژی قرار دارد تنگ کرده و از ارائه هرگونه حمایت مالی، سیاسی، فکری و تسلیحاتی به تروریست ها دریغ نمی کند؛ شاهد مثال آن هم حمایت همه جانبه از گروهک تروریستی منافقین و استقرار آنان در منطقه استراتژیک حومه پاریس، پایتخت فرانسه است.

سالها هشدارهای مقامات ایران به سردمداران دولت فرانسه برای عدم حمایت از گروهک تروریستی گویای آن بود که قطعا چنین حمایت هایی در آینده به ضرر دولت و ملت فرانسه تمام خواهد شد و می تواند پایه های امنیت سیاسی و اجتماعی فرانسه را هدف قرار دهد.

مسئولان ارشد دولت جمهوری اسلامی ایران، تحلیلگران و کارشناسان سیاسی، رسانه ها و نمایندگان افکار عمومی ایران بارها و به انحاء مختلف خطر تقویت تروریست ها مخصوصا گروهک منافقین را به اروپاییان گوشزد کرده و برخورد قاطع با آنان را خواستار شده بودند؛ ولی متأسفانه واکنش مناسبی را از سوی کشورهای غربی حامی تروریست شاهد نبودند.

اکنون به وضوح می توان استنباط کرد حمایت های دولت فرانسه از تروریسم باعث تقویت گروهک های افراطی شده است، به حدی که فرانسه خود را در يك جنگ و ستيز جدي با تروريزم كور افراطي مي‌بيند. این زمان است که هشدارهای مسئولان ایران مخصوصا مقام معظم رهبری به حامیان تروریست نمود عینی پیدا کرد و این آتش دامنگیر آنان شد.

سرانجام نیز تعریف حقوقی تروریست خوب و تروریست بد بحرانی را در فرانسه فراگیر کرد که بنظر لازمه ی خروج از آن، مدیریت هوشمندانه در برخورد تهاجمی با مقوله ی تروریست است؛ اقدامی که دولت فرانسه نمی تواند با رویکرد مسبوق به سابقه ی خود آن را پیشه نماید و قطع به یقین باید اقدامی عاجل و سریع در برخورد با تروریست ها به مفهوم عام آن (نه تعریف غربی) اتخاذ کند.

اتفاقی که روز چهارشنبه ی گذشته در فرانسه روی داد گویای واقعیت تلخی برای دولت فرانسه بود و این ضرب المثل ایرانی را تداعی کرد که هرکس باد بکارد طوفان درو خواهد کرد، زیرا آنچه این روزها در رصد خبرگزاری های دنیا قرار گرفت مؤید این واقعیت بود که این تروریست‌ها دست‌پرورده کشورهای غربی بوده و با حمایت سیاسی این دولت ها پرورش یافته‌اند.

سعید و شریف کواشی، دو برادری که عوامل حمله به دفتر هفته‌نامه «شارلی ابدو» بودند و 12 نفر را کشته بودند، یک روز بعد هم یک ماشین دزدیدند و با یک گروگان، در یک ساختمان کوچک در شمال پاریس موضع گرفتند.

آمریکایی‌ها روز پنج‌شنبه اعلام کردند که سعید سال 2011 به یمن رفته بود و در آنجا در میان اعضای القاعده، تعلیمات نظامی دیده بود. پیش از این هم اعلام شده بود که این تروریست 34 ساله، تابستان سال گذشته به سوریه رفته بوده است. 

قطعا این اتفاق آخرین حمله تروریستی در مهد تمدن اروپا نخواهد بود؛ زیرا تروریست هایی که تمامی امکانات و زمینه های انجام عملیات تروریستی خود را در این کشورها مهیا می بینند هر زمان موضوعی را خلاف واقعیت های فکری خود تحلیل کنند دست به هر اقدامی حتی در خاک اروپا خواهند زد و از هیچگونه واکنشی هراس ندارند.

راهکار چیست؟ دولت آقای اولاند چه باید بکند؟

اکنون آنچه مهم است آسيب رفتار گروهك‌هاي تروريستي است كه اينك شاهد سرريز شدن  آن در اروپا هستيم. چند سالي است كه نيروهاي تند راديكال و داعش تحت الحمايه برخي كشورهاي عرب و سازمان‌هاي امنيتي دولت های غربی، مصیبت، کشتار و خون و خونریزی را براي مردم منطقه به وجود آورده‌اند و صد البته سرريز شدن تروريزم كور در پاريس نشان جدي از خطراتي است كه آينده امنيت اروپا را در برخواهد گرفت.

دولت فرانسه و همچنین کشورهایی که داعیه حمایت از گروهک های به اصطلاح آزادی بخش (بخوانید مخالفان حکومت های مدنی و بدانید تروریسم) را دارند باید به اتفاق معنی تروریست را به مفهوم کامل بپذیرند و از تعریف آن در راستای اهداف و اغراض سیاسی خود بپرهیزند.

در اولین اقدام عملی، باید اروپا و مخصوصا دولت فرانسه نسبت به تروریسم مخصوصا گروهک تروریستی منافقین موضع گرفته و نسبت به فعالیت های آنان در کشورهای اروپایی حساسیت به خرج دهند؛ پولشویی، ساخت انواع مواد منفجره، آدم ربایی برای عملیات های انتحاری، تردد در خانه های تیمی و . . . از جمله شیوه شگردهای منافقین برای ادامه حیات خویش در سبک گروهک های تشکیلاتی است که اکنون نیز می توان این شیوه را در عملکرد راهبردی دیگر گروههای تروریستی در دنیا مشاهده کرد؛ آنجا که در عملیات های گروهک های تروریستی جندالشیطان، پژاک، داعش، سلفی ها و دیگر گروهک ها می توان تماما شیوه شگردهای طراحی شده منافقین برای ترور را مشاهده نمود؛ و اگر نتوان اثبات کرد منافقین در عملیات های تروریستی در اروپا دست دارند ولی می توان ادعا نمود گروهک منافقین پدر معنوی تروریسم نوین در دنیا می باشد.

البته به نظر می رسد تا زمانی که دولت فرانسه و دیگر دولت های غربی حامی تروریست از منافقین حمایت می کنند باز هم در آینده مردم دنیا شاهد چنین حوادث خونینی در اروپا و دیگر کشورهای حامی تروریست خواهند بود مگر آنکه در رفتار سیاستمداران اروپایی با تروریزم مخصوصا منافقین تغییرات راهبردی را مشاهده کرد!