به گزارش پارس به نقل از خراسان ؛ اظهارات تند آقاي روحاني خطاب به منتقدان مذاکرات هسته اي مورد انتقاد بسياري حتي بخشي از هواداران ايشان قرار گرفت. عمده اين انتقادها حول محورهايي مانند لحن به کار رفته، ضرورت انتقادپذيري و داشتن سعه صدر بود. آقاي رئيس جمهور نيز در اظهارات روز گذشته خود در هيئت دولت نظرات خود را درباره اين چند مسئله بيان و تأکيد کردند که خطاب سخن شان عده اي خاص بود و نه همه منتقدان؛ اما به نظر مي رسد مسئله بسيار مهم تري درباره اظهارات آقاي روحاني مغفول مانده و آن هم تأثيرات مخرب و هزينه هاي سنگيني است که حاشيه ها در درجه اول براي مردم و در درجه بعد براي دولت و آقاي رئيس جمهور ايجاد مي کند.

موضوع براي مردمي که ناظر بر رفتارهاي مسئولان مختلف و گروه هاي سياسي هستند چنان روشن است که نياز به توضيح اضافه ندارد همه مسئله در دو کلمه حرف حساب خلاصه مي شود: اول اين که مسائل و مشکلات مردم به ويژه در حوزه مسائل معيشتي و آسيب هاي اجتماعي بسيار جدي تر از اين است که مسائل درجه دومي مانند رقابت ها يا برخي مطالبات سياسي دغدغه عموم مردم باشد و دوم اين که حل اين مسائل در هم پيچيده اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي نياز به فضايي دارد که در آن هم آرامش حاکم باشد و هم همگرايي تا مديران عالي و مياني کشور بتوانند تمام تمرکز خود را بر برنامه ريزي، اجرايي کردن برنامه ها و ارزيابي موثر براي حل اين مسائل معطوف کنند.

نتيجه اين دو کلمه حرف حساب در اين جمله خلاصه مي شود: «براي منافع مردم و نظام، حاشيه سازي ممنوع»!

اگر اين نکته بديهي و روشن توسط گروهي خدشه دار شود گرچه جاي نقد دارد که ما در زمان خود قبلاً اين نقدها را انجام داده ايم اما آن چه بيشتر ايجاد سوال مي کند اين نکته است که چگونه شخص رئيس جمهور هر از گاهي به صورت محاسبه شده يا محاسبه نشده، اظهاراتي را بيان مي کنند که به دليل داشتن جايگاه مهم، فضاي اجتماعي و سياسي را دچار تنش مي کند. ماجراي بي سواد خواندن منتقدان و به زور به بهشت بردن مردم (حتي به فرض درست بودن) از مصاديق پيشيني اين مسئله توسط رئيس جمهور و اظهارات اخير ايشان نيز آخرين نمونه از اين قبيل است. واقعيت اين است که به دليل حمايت هاي رهبر انقلاب از تيم مذاکره کننده هسته اي، نقد منتقدان منصف از تندروي ها، کم توجهي مردم به اين عده و شايد هم خبرهايي که حاکي از پيش بيني شکست مذاکرات در آينده است، گروه مورد نظر رئيس جمهور مدتي است نه سخني گفته اند و نه اقدامي کرده اند ضمن آن که حتي اگر هم اقدامي مي کردند با توجه به حمايت هاي رهبري از اصل مذاکرات، تأثيري منفي در روند مذاکرات ايجاد نمي کرد بنابراين سوال اين است که چرا آقاي رئيس جمهور چنين بحثي را آن هم با لحني آن چناني پيش کشيدند که واکنش ها و بگومگوهايش مدت ها ذهن جامعه و مسئولان را به خود مشغول مي کند؟

به نظر مي رسد آقاي دکتر روحاني بيشتر از هر کس ديگر بايد مراقب باشند که نه تنها گفتار و رفتار خودشان حاشيه اي براي انجام خدمت به مردم و رفع مشکلات اصلي آنان ايجاد نکند بلکه با سعه صدر و تمرکز بر حل مسائل مردم، آتش حاشيه هاي ايجاد شده را فرو بخوابانند؛ چرا که ايشان به عنوان منتخب مردم براي مديريت اجرايي کشور، اولين مسئولي هستند که بايد پاسخگوي مردم باشند.

همه مسئولان و افراد و گروه ها بر نکته بديهي «حاشيه سازي ممنوع»! صحه مي گذارند و مي گويند که با هر حاشيه سازي مخالف اند اما تجربه چند سال روزنامه نگاري در دوران آقايان خاتمي و احمدي نژاد و يک سال اول آقاي روحاني و رفتار روساي جمهور و دولتمردان و رقباي سياسي آن ها نشان داده است که اغلب به اين نکته بديهي، فقط در بيان پاي بندند شايد به اين علت که... بگذريم.

آقايان حاشيه سازي ممنوع!