پايگاه خبري تحليلي «پارس»- دکتر صباح زنگنه- آنچه این روزها در عراق رخ می‌دهد، محصول تحولات سیاسی منطقه خاورمیانه و به بیان دیگر، محصول تغییر موازنه قدرت در این منطقه حساس و استراتژیک است. گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام (داعش) با حمله به برخی از شهرهای شمال غرب عراق، درصدد تحقق خواسته‌های سیاسی خاصی است اما به گونه‌ای عمل می‌کند که به دنیا نشان دهد جنگ کنونی داعش در عراق، یک جنگ قومی و مذهبی است. در حالی که گوناگونی و تنوع مذاهب و قومیت‌ها در کشورهایی مانند عراق و سوریه پدیده تازه‌ای نیست و قدمتی هزار ساله دارد. در حال حاضر این سؤال جای طرح دارد که اگر داعش مطالبات مذهبی را در عراق و سوریه دنبال می‌کند، چرا در طول این هزار سال چنین درگیری و جنگ مذهبی خطرناکی با این درجه از شدت بین شیعیان و اهل سنت عراق رخ نداده بود؟

آنچه مسلم است، صحنه‌گردانان اصلی حوادث اخیر عراق هرگاه تغییراتی در موازنه قدرت در خاورمیانه ایجاد می‌شود، احساس خطر می‌کنند و به ناآرام کردن منطقه متوسل می‌شوند. آنها سعی می‌کنند با رنگ و لعاب خواسته‌های مذهبی، ناسیونالیستی، سوسیالیستی و... افکار عمومی را گمراه کرده و از دل درگیری‌ها و جنگ‌ها به اهداف سیاسی خود برسند. در چنین شرایطی نقش برخی رسانه‌ها در انحراف افکار عمومی را نباید نادیده گرفت. این روزها برخی رسانه‌های غربی و عربی اخبار عراق را به گونه‌ای انعکاس می‌دهند که گویی حمله داعش به عراق برآیند منزوی شدن اهل سنت و ظلم‌هایی که دولت کنونی عراق علیه سنی‌های این کشور کرده، بوده است. اگر چنین فرضیه‌ای را بپذیریم، یک سؤال مهم مطرح می‌شود و آن این که در کل خاورمیانه چرا داعش تنها در عراق و سوریه برای احقاق حقوق اهل سنت بپا خاسته است. مگر در دیگر کشورهای منطقه مثل اردن، ترکیه یا رژیم صهیونیستی که بیشترین ظلم به مردم فلسطین می‌شود، نمی‌توانند از حقوق اهل سنت دفاع کنند؟

اگر نگاهی به تحولات سیاسی تمام کشورهای منطقه خاورمیانه بیندازیم، درمی‌یابیم تقریباً در تمام این کشورها در برهه‌ای از زمان انهدام دموکراسی، جابه‌جایی خشونت‌آمیز قدرت یا فقدان مشارکت عمومی در انتخابات با درجاتی وجود داشته اما برآیند آن مشابه اتفاقات اخیر عراق نبوده است. بنابراین ادعای پیکارجو بودن عناصر داعش و استفاده از واژه پیکارجو به جای تروریست در برخی از رسانه‌های عربی و غربی قابل قبول نیست. گذشته از سیاسی بودن جنگ کنونی داعش در عراق، حوادث اخیر را می‌توان به یک فرهنگ نادرست موجود در این کشور هم ربط داد. فرهنگ به دست گرفتن قدرت از طریق اعمال خشونت چیزی است که امروز در عراق شاهد هستیم و هیچ ربطی هم به دین و مذهب افراد ندارد.

پس از سقوط رژیم بعث صدام حسین و در 10 سال اخیر همواره عده‌ای بودند که به دنبال به دست آوردن قدرت از طریق خشونت بودند. این گروه‌ها هیچ زمانی حاضر نشدند به سمت روند سیاسی حرکت کرده و موجودیت و حقوق خود را از طریق سیاسی کسب کنند. در حوادث اخیر عراق و ورود ناگهانی داعش به شهر موصل نیز همین افراد و گروه‌ها کارشکنی کردند و ضعف امنیتی و حتی ضعف سیاسی مسئولان شهر موصل باعث شد داعش به راحتی موصل را اشغال کند. در این راستا برخی روزنامه‌های عربی و  غربی این موضوع را مطرح کردند که اگر دولت عراق با فلان فرد یا فلان جریان تعامل می‌کرد، اتفاقات کنونی رخ نمی‌داد. از این جمله می‌توان تعبیر کرد که فلان فرد یا فلان جریان یا شخصاً با حمله داعش ارتباط داشته یا با نیروهایی که پشت حمله داعش هستند، در ارتباط بوده است.

در آخر، عملکرد دولت عراق هم در سال‌های اخیر خالی از نقص و کاستی نبوده و در رویکردهای امنیتی، اطلاعاتی، سیاسی و حتی اجرایی، انتقادهایی به دولت نوری مالکی وارد است، اما این کمبودها و حتی در برخی موارد اشتباهات به معنای فاصله گرفتن مردم از دولت نیست و به نظر می‌رسد ظرف مدت زمان معینی دولت و ارتش عراق بتوانند بر داعش فائق آیند و به حوادث اخیر خاتمه دهند. البته حذف کامل نیروهای داعش در کوتاه مدت امکانپذیر نیست، زیرا این نیروها از طرف‌های مختلف تغذیه می‌شوند.