به گزارش پارس نیوز، 

 جشنواره فیلم مقاومت، امسال در آستانه 40 سالگی انقلاب اسلامی بخشی را تدارک دیده است که در آن از میان نزدیک به ۲۵۸ فیلم سینمایی راه یافته به ۱۴ دوره جشنواره فیلم مقاومت، انقلاب و دفاع‌مقدس، برترین‌های تهیه‌کنندگی، کارگردانی، فیلمنامه‌نویسی و بازیگری را توسط مردم انتخاب و معرفی کند  در این بخش که اسامی نام‌آشنای سینمای مقاومت به چشم می‌خورد، نامزدهای 4 بخش تهیه‌کنندگی، کارگردانی، فیلمنامه‌نویسی و بازیگری ۴۰ سال سینمای مقاومت به این ترتیب معرفی شدند.

نامزدهای بهترین فیلم ۴۰ سال سینمای مقاومت: «اخراجی‌ها»، «از کرخه تا راین»، «ایستاده در غبار»، «آژانس شیشه‌ای»، «بادیگارد»، «چ»، «شیار۱۴۳»، «لیلی با من است»، «میم مثل مادر»، «یتیم‌خانه ایران».  

نامزدهای بهترین کارگردان ۴۰ سال سینمای مقاومت: نرگس آبیار، کیومرث پوراحمد، کمال تبریزی، ابراهیم حاتمی‌کیا، احمدرضا درویش، مسعود ده‌نمکی، ابوالقاسم طالبی، محمدحسین لطیفی، رسول ملاقلی‌پور، محمدحسین مهدویان.

نامزدهای بهترین بازیگر ۴۰ سال سینمای مقاومت: پرویز پرستویی، هادی حجازی‌فر، بابک حمیدیان، امین حیایی، کامبیز دیرباز، مریلا زارعی، خسرو شکیبایی، اکبر عبدی، علی نصیریان، علیرام نورایی.

نامزدهای بهترین فیلمنامه ۴۰ سال سینمای مقاومت: نرگس آبیار، بهزاد بهزادپور، کیومرث پوراحمد، ابراهیم حاتمی‌کیا، احمدرضا درویش، مسعود ده‌نمکی، سهیل سلیمی، ابوالقاسم طالبی، رسول ملاقلی‌پور، محمدحسین مهدویان.

فهرست نامزدهای هر بخش به ترتیب حروف الفبا در «سامانه رای‌گیری مردمی 40 سال سینمای مقاومت» در سایت جشنواره درج شده است. علاقه‌مندان می‌توانند تا ساعت ۱۳ رور شنبه سوم آذرماه با ورود به سامانه رای‌گیری در سایت جشنواره مقاومت و ملاحظه نامزدهای هر بخش حداکثر به ۳ گزینه موردنظر خود در رشته‌های بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین فیلنامه‌نویس و بهترین بازیگر رای دهند. نتیجه نهایی انتخاب‌های مردمی در مراسم افتتاحیه جشنواره پنجم آذر در تالار وحدت اعلام خواهد شد و به 3 نفر از شرکت‌کنندگان (به اتفاق یک همراه) به قید قرعه سفر زیارتی مشهد مقدس اهدا خواهد شد.

مقاومت، زنگ تفریح سینمای ایران؟

با نگاهی اجمالی به این لیست به راحتی می‌توان فهمید که عمده آثار قابل توجه مربوط به سینمای مقاومت تنها به‌واسطه چند سینماگر از جمله ابراهیم حاتمی‌کیا، زنده‌یاد رسول ملاقلی‌پور، احمدرضا درویش، مسعود ده‌نمکی، محمدحسین مهدویان و... خلق شده است. وجود تعداد انگشت‌شمار سینماگرانی که هم در جایگاه نویسنده و هم در جایگاه کارگردان در حوزه دفاع‌مقدس فعال بوده‌اند، حکایت از آن دارد که این افراد با وجود امکان تولید آثار در مضامین متنوع، همچنان وفادار به دفاع‌مقدس و سینمای پایداری و مقاومت بوده‌اند. اما وجود اسامی تکراری در این لیست و مشاهده تعداد معدودی از آثار درخور توجه نشان می‌دهد سینمای مقاومت در این سال‌ها هیچ‌گاه تبدیل به یک موج فراگیر در سینمای ایران نشده است. این اتفاق اگرچه از جانب دغدغه‌مندان سینما پیگیری می‌شد اما وقتی می‌توانستیم نام موج بر سینمای مقاومت بگذاریم که عمده سینماگرانی که در ژانرهای مختلف اجتماعی، سیاسی و حتی اکشن فعالیت می‌کردند به خلق مضامینی مرتبط با مقاومت روی آورند. ولی صراحتا باید گفت همواره بدنه سینمایی کشور خود را فارغ از مساله مقاومت و دغدغه پایداری در این سال‌ها دیده است؛ مساله‌ای که در این 40 سال همواره ملازم با انقلاب اسلامی بوده است و در هر دهه با نوعی متفاوت از مقاومت مواجه بوده‌ایم. این رویدادها که از انقلاب اسلامی و 8 سال جنگ تحمیلی آغاز شده و هم‌اکنون در مبارزات فرامرزی منطقه ادامه دارد، چنان فراگیر و اثرگذار بوده‌اند که کمترین حق آنها خلق ادبیات پایداری جدید متناسب با هر کدام از آنهاست. در این سال‌ها هیچگاه ایران از مساله پایداری و مقاومت فارغ نبوده است اما سینماگرانش عمدتا در فراغت از مسائل حائز اولویت، دغدغه‌های شخصی خود را برای ساخت اثر پی می‌گرفتند؛ دغدغه‌هایی که احتمالا مساله مقاومت در آن جایی نداشته است.

سینمای مقاومت، فقط جنگ نیست

در مقابل، بسیاری از سینماگرانی که نه دغدغه شخصی آنها و نه دغدغه اجتماعی‌شان با سینمای مقاومت پیوندی ندارد، در مواجهه با انتقادات معتقدند «تا کی باید از جنگ فیلم بسازیم»، «زندگی فقط جنگیدن نیست»، «سوژه‌های جنگی دیگر جذابیتی برای مخاطب ندارد» و..‌. نگاهی دوباره به این لیست نشان می‌دهد در بسیاری از آثار مرتبط با دفاع‌مقدس و سینمای مقاومت، این فضا در خدمت اندیشه کارگردان و نویسنده قرار گرفته است. به همین دلیل بسیاری از این آثار نه‌تنها روایت مستقیمی از جنگ ندارند، بلکه چارچوب‌های فکری خود را با بهره‌وری از این فضا در معرض مخاطب قرار داده‌اند. ابراهیم حاتمی‌کیا نمونه مثال‌زدنی از این اتفاق است. اگرچه او شاید جنگی‌سازترین سینماگر ایرانی به حساب‌ آید اما همواره گفتمان‌های متفاوت جامعه در عصر خود به فیلم‌های حاتمی‌کیا راه پیدا می‌کنند و این کارگردان در عمده آثارش، سینمای مقاومت را دستمایه بیان اندیشه‌های خود قرار داده است. هویت حاتمی‌کیا در آثار او تجلی می‌یابد و به نوعی اندیشه‌هایش با فیلم‌هایش تکوین پیدا می‌کند.

سینما به وقت حاتمی‌کیا

نگاه حاتمی‌کیا به دفاع‌مقدس در «هویت»، «دیدبان» و «مهاجر» بازتولید می‌شود اما او پس از آن به شکی دچار می‌شود که نهایتش «وصل نیکان» است؛ شکی که تازه پی می‌برد همه ایران رزمنده شب عملیات نیستند. همه عاشقانه به جبهه نمی‌نگرند و او در این فیلم  به نقد آنهایی می‌پردازد که فرقی بین خط مقدم و خانه‌های آرام تهران قائل نیستند. حاتمی‌کیا در این نقطه تحول مردد مانده است و از همین سو «وصل نیکان» از جمله بدترین آثار او به شمار می‌رود. به قول سیدمرتضی آوینی «به اعتقاد من بزرگ‌ترین علتی که اجازه نداده است تا فیلم «وصل نیکان» پیوستگی بیانی پیدا کند همین است که حاتمی‌کیا این فیلم را در گیرودار یک بحران درونی ساخته است  و به ‌نظر من همین لرزش قلم و دل اوست که فیلمش یکی از بدساخت‌ترین فیلم‌های دوران کارگردانی‌اش شده است».

اما حاتمی‌کیا در تناقض شهر و جبهه به شک خود فائق می‌آید و کافی است «آژانس شیشه‌ای» را بار دیگر با همین نگاه دید؛ «به نام پدر» را، «موج مرده»، «رمان قرمز» و... حتی زمانی «چ» ساخته می‌شود که بهانه‌اش چمران و ماجرای پاوه است اما در اصل به جامعه‌ای می‌پردازد که مساله آن روزش «مذاکره با دشمن» است. «بادیگارد» روایت از شخصیت‌های واقعی نظام می‌کند، به دنبال ارزش‌های گم‌شده دهه 60 در امروز می‌گردد و به «وقت شام»ی که درد نفهمیدن دارد؛ نفهمیدن اینکه در بیرون از کشور چه رنج‌هایی که به پای مقاومت ریخته می‌شود و چه نادان دوستانی که از درک آن عاجزند. همان قول حاتمی‌کیا که قبل از ساختن «به وقت شام» گفت: «امروز مقابل در ورودی دستگاه ایکس‌ری می‌گذاریم، خدا کند فیلمسازهای ما متوجه شوند اکنون داریم از ایکس‌ری رد می‌شویم و این معنای بزرگی دارد، چرا که در چنین شرایطی بچه‌ها امنیت ما را حفظ می‌کنند اما در فیلم‌های‌مان این موضوعات مطرح نیست». در نهایت می‌توان گفت سینمای مقاومت علاوه بر اهمیت استراتژیک و تاریخی به نوبه خود، از جانب جذابیت‌های دراماتیک، هم‌عصر بودن با وقایع روز و انعطاف قصه و فضا می‌تواند یکی از بهترین بسترهای فیلمسازی برای کارگردان‌های صاحب اندیشه باشد. هرچند امروزه تولید اثری درخور در این ژانر دردسر بیشتری از ساخت فیلم آپارتمانی می‌طلبد اما این حق مخاطب ایرانی است که فیلمی دغدغه‌مند، آبرومند و مرتبط با نیازهای واقعی خودش مشاهده کند؛ امری که این روزها شدیدا از سینمای ایران دور است.