رضا یزدانی بعد از ناکامی و خاطرات تلخ المپیک ۲۰۱۲ لندن با خود عهد کرد تا برای جبران و کسب مدال در المپیک بعدی از هیچ تلاش و کوششی دست بر ندارد. گواه این ادعا نیز کسب قهرمانی در رقابتهای جهانی ۲۰۱۳ بوداپست و مدال طلای بازیهای آسیایی ۲۰۱۴ اینچئون بود که نشان داد یزدانی عزم خود را جزم کرده تا ویترین افتخاراتش را با خوشرنگترین مدال المپیک تکمیل کند.

همه چیز طبق روال پیش می‌رفت و رضا یزدانی اواخر سال گذشته پس از قهرمانی در رقابتهای ۲۰۱۶ آسیا، مسیر را برای رسیدن به المپیک ریو هموار می دید تا اینکه تمرینات اختصاصی و انفرادی او در زادگاهش جویبار، کار دستش داد. زخم کهنه یزدانی و مصدومیت او از ناحیه مچ و ساق پا دوباره تازه شد و این بار با شدتی بیشتر او را زمین‌گیر کرد. این درد قدیمی، همان دردی بود که مانع حضور یزدانی در رقابتهای جهانی ۲۰۱۵ لاس وگاس هم شد و دوباره، آن هم در آستانه المپیک به سراغ او آمد.

 

از علیرضا دبیرِ آتن تا یزدانیِ ریو

 

تکرار کابوس لندن

یزدانی که تا رسیدن به دوبنده تیم ملی، فقط حضور در رقابتهای انتخابی و رویارویی با حریفی جوان و اما باانگیزه را پیش رو داشت، به یکباره همه چیز را از دست رفته دید و دوباره دچار کابوس المپیک لندن شد. حتی معاینات تخصصی کمیسیون ویژه پزشکی هم خبر خوشی برای مرد پرامید کشتی ایران نداشت و حضورش در المپیک را در هاله ای از ابهام قرار داد. آنچه مسلم است او هم اکنون بر دوراهی حساس و سرنوشت سازی قرار دارد و تصمیم سختی پیش روی اوست. یزدانی یا باید اقدامات موقت و مقطعی درمانی را تا رسیدن به المپیک ریو پیش بگیرد و یا باید قید المپیک را بزند و پای مصدومش را به تیغ جراحان بسپارد. ضمن اینکه میدان المپیک، جای هیچگونه ریسک و اما و اگر نیست و متولیان کشتی نیاز به فردی دارند تا برای کاروان ورزشی کشورمان مدال آوری کند.

البته همیشه باید نیمه پر لیوان را دید و به آینده امیدوار بود اما ممکن است یزدانی در صورت درمان مقطعی و نصفه نیمه، نتواند در المپیک نتیجه بگیرد و ضمن تحمل شکست و ناکامی، وداعی تلخ با دنیای قهرمانی داشته باشد. از سویی دیگر هیچ بعید نیست این مرد باغیرت و باتجربه کشتی بتواند با همین پای مصدوم و زخم خورده هم در برزیل بدرخشد و افتخارآفرین شود که این اتفاق چیزی شبیه شگفتی و حتی معجزه است.

اشتباه دبیر و دوستان به ناکامی ختم شد!

شرایط کنونی یزدانی، اهالی کشتی را یاد اتفاقات قبل و بعد المپیک ۲۰۰۴ آتن می اندازد. میدانی که با ناکامی و سپس خداحافظی علیرضا دبیر، مرد طلایی المپیک سیدنی همراه بود و حواشی زیادی را از این رویداد مهم ورزشی به یادگار گذاشت. آن روزها خیلی از گوش‌شکسته ها از جمله منصور برزگر سرمربی وقت تیم ملی به خوبی از شرایط علیرضا دبیر و مصدومیتش مطلع بودند، اما اصرار این آزادکار و صد البته برخی اتفاقات از جمله نفوذ و فشار عده ای از مسئولان نام آشنا باعث اعزام دبیر مصدوم به المپیک شد. ملی پوشی عنوان‌دار اما ناآماده که به دلیل عدم توان و سلامت کافی جسمی و بدنی به زور تزریق آمپول به کتفش راهی المپیک شد و در نهایت هم شکستی قابل پیش‌بینی را برای کشتی ایران رقم زد.

بدین ترتیب دبیر در همان ابتدای راه برابر ماخاچ مرتضی علی‌اف شکست خورد و با حدف زود هنگام، با دست خالی به ایران بازگشت.

سودای المپیک قربانی گرفت

ناکامی دبیر نه تنها کاروان کشتی ایران را از کسب مدال در وزن ۶۶ کیلوگرم محروم کرد، بلکه فرصت عرض اندام و درخشش جوان باانگیزه و پرامیدی را نیز از او گرفت. علی اصغر بذری همان جوان گمنام اما آینده‌دار مازنی بود که در عین شایستگی، مغلوب نام و جایگاه علیرضا دبیر شد. در واقع بذری به عقیده بسیاری از کارشناسان و اهالی کشتی، می توانست در المپیک آتن، بهتر از همتای نامدار خود نتیجه بگیرد، اما با یک تصمیم غلط، برای همیشه حسرت به دل المپیک ماند و خواسته یا ناخواسته بعد از مدتی از دنیای قهرمانی حذف شد.

به هر حال امیدواریم رضا یزدانی هم به سرنوشت دبیر دچار نشود و با درایت و دوراندیشی خود و همچنین تصمیم و سیاست گذاری متولیان کشتی، فردی که از هر نظر توان و شایستگی حضور در وزن ۹۷ کیلوگرم را داست راهی برزیل شود.هرچند که انتخاب اول و شاید آخر تمامی اهالی کشتی و دوستداران این رشته، رضا یزدانی توانمند و باتجربه است که به واقع جای خالی یک مدال المپیک در ویترین افتخاراتش حس می شود.