به گزارش پارس نیوز: تهران با همه دود و ترافیکش برای بسیاری از شهروندان با توجه به افزایش هزینه های زندگی بخصوص در بخش مسکن زندگی دشواری را رقم زده ولی با این حال هستند کسانی که در پی افزایش بیشتر این هزینه ها هستند و توجیه خود را نیز تجربیات شهرهای بزرگ جهان در نظر می گیرند.

مرتضی الویری از همان ابتدای شروع به کار شورای شهر بارها در گفتگوهای مختلف درباره پرداخت عوارض بیشتر توسط تهرانی ها به افزایش هزینه های شهرنشینی اشاره کرده است. وی که در سال 1381و پس از 32 ماه توسط شورای شهر اول از شهرداری تهران برکنار شد و از آن پس عنوان سفیر ایران در اسپانیا تا پایان دولت اصلاحات مشغول به کار شد، از تجربیات موفق شهرهای دنیا در مدیریت شهری به شیوه گرفتن عوارض بالا از شهروندان سخن گفته است.

وی چند ماه قبل در مصاحبه ایی از لزوم پرداخت 800 هزار تومان در ماه توسط هر فرد در تهران سخن گفته بود:« حکومت‌های محلی فعالیت‌هایی را برای زیست و زندگی مردم انجام می‌دهند. این فعالیت ها علی‌القاعده باید در پارلمان محلی تصویب شود که همان شورای شهر است. هزینه این زندگی روزمره را هم مردم باید خود پرداخت کنند و این هزینه‌ها همان مالیات محلی است. مردم باید پول خدمات شهرداری را پرداخت کنند. هزینه خدمات شهرداری در سال 10 میلیون تومان می شود یعنی 800 هزار تومان برای هر نفر در ماه که باید پرداخت شود.»

رئیس کمیسیون بودجه شورای شهر پنجم اخیرا نیز به موضوع پرداخت پول توسط شهروندان تهرانی پرداخته و آن را جز برنامه های اصلی شورای شهر و شهرداری در سال جدید برای اجرایی شدن دانسته است:« می‌خواهیم شهر را به سمتی پیش ببریم که مردم هزینه خدماتی که به آنها داده می‌شود را پرداخت کنند. هر کسی در شهر تهران زندگی می‌کند، باید هزینه زندگی در آن را بپردازد. در تمام دنیا این امر مرسوم است که هزینه زندگی در شهرهای بزرگ بیشتر از حومه باشد، برای همین بسیاری تشویق می شوند در خارج از کلانشهرها  و حومه زندگی کنند.»

بارها از سوی منتقدین درباره فاصله ذهنیتی بخشی از مسئولان و مردم صحبت شده است. مسئولینی که اکثر در بهترین نقاط شهر تهران ساکن هستند و نگاه آنها به مدیریت تنها مختص به همان بالای شهر یا بخش برخوردار شهرهاست. عدم شناخت و درک زیست شهری در شورای شهر پنجم به مراتب بیشتر از گذشته است. شهر تهران با جمعیتی بالغ بر 12 میلیون نفر که در میان شهرهای مختلف یکی از شهرهایی است که با سه میلیون حاشیه نشین جزء آسیب پذیرترین شهرها محسوب می شود.

اعضای شورای شهر و برخی از اصلاح طلبان بارها از افزایش هزینه شهرنشینی دم زده اند. گرفتن عوارض خیابان ها، پل ها، اتوبان ها، تونل ها و پولی کردن بیشتر محدوده ترافیک از جمله این سیاست های اعلامی و در برخی موارد اعمالی مدیریت جدید شهری است. حتی صحبت از پولی کردن پارک ها نیز شده است. از سویی عوارض پرداختی کسب و کارها نیز در اواخر سال گذشته جهش شدیدی داشت که با اعتراض کسبه نیز مواجه شد.

از سوی دیگر در حالی مرتضی الویری تهران را با شهرهای پیشرفته دنیا مقایسه می کند که درآمد سرانه شهروندان ایرانی فاصله معناداری با شهروندان کشورهای پیشرفته دنیا دارد. درآمد سرانه ایرانی ها چیزی بین 5 تا 6 هزار دلار محاسبه می شود این در حالیست که درآمد سرانه شهروندان ترکیه 12 هزار دلار و کشور آسیایی مانند کره جنوبی 36 هزار دلار است. حال مقایسه با کشورهای غربی و پیشرفته دیگر بماند. مشخص نیست اعضای شورای شهر با کدام روش و شیوه ای سهم هر شهروند تهرانی را از اداره شهر 800 هزارتومان در ماه محاسبه می کنند در حالیکه اگر 6 هزار دلار درآمد سرانه را با دلار 5 هزار تومانی هم محاسبه کنیم 30 میلیون به دست می آید که براساس محاسبات الویری یک سوم آن باید به شهرداری پرداخت شود!! این در حالیست که درآمد سرانه به معنای درآمد پرداختی به یک فرد نیست بلکه دولت در قالب سوبسید و یارانه در حوزه هایی مانند حامل های انرژی یا بخش های خدماتی به شهروندان پرداخت می کند.

به هر حال ذهنیت پولی کردن بیشتر شهر تهران از سوی اعضای شورای شهر در حالی همچنان ذهنیت غالب است که این شورا در عمر 8 ماهه خود نتوانسته کارنامه درخوری از خود برجای بگذارد و در انتخاب شهردار نیز با شکست روبه رو شده است. همچنین این شورا از همان ابتدا نشان داد که اهل ریخت و پاش با مالیات و عوراض شهروندان تهرانی است و در همان بدو شروع به کار با خرید تبلیت 5 میلیونی و پرشیای صفر 42 میلیونی برای هر یک از اعضای شورای شهر علی رغم وجود داشتن این اقلام ، بخشی از مدیریت پرهزینه خود را ثابت کرد. در ایام نوروز نیز با پهن کردن سفره هفت سین 14 میلیونی یکی دیگر از سبک های جدید مدیریت درآمد و هزینه را اثبات کرد!

متاسفانه از همان ابتدا نیز درباره عدم تجربه و سیاست زدگی شورای شهر تهران هشدارهایی از سوی دلسوزان داده می شد ولی گوش شنوایی وجود نداشت و شورای شهر پنجم یکی از نمونه های بارز در زمینه عدم آشنایی به مسائل و مشکلات شهری است که تنها راه را برای اداره پایتخت افزایش هزینه های شهر نشینی می داند. زمانیکه یک مدیر یا نماینده مردم در شورای شهر و مدیریت شهری عنوان می کند که شهروندانی که توانایی پرداخت هزینه و عوارض را ندارند از شهر خارج شوند، باید در تفکرات و سبک مدیریتی وی تجدید نظر کرد و با آگاه سازی شهروندان از انتخاب مجدد چنین مدیران و نمایندگانی اجتناب کرد. مدیرانی که خود در بهترین نقاط شهر با هزینه های بیت المال و رانت های مختلف دولتی ساکن هستند ولی هیچ گاه توان درک شرایط اقتصادی و معیشتی دیگر شهروندان را که در بدترین شرایط رکود اقتصادی به سر می برند، ندارند.