به گزارش پارس به نقل از ایسنا، حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری در مراسمی که برای قدرشناسی از وی در دانشگاه مینودشت استان گلستان برگزار شده بود گفت: من جناح راست سنتی نیستم و این مارک اشتباهی است که در مورد من به کار گرفته شده است.

در مورد چرایی بیان این سخن از سوی ناطق نوری در این مقطع حرف و حدیث ها فراوان است، از جمله اینکه در مقطع کنونی، جریان راست بویژه بخش سنتی آن با این سخنان ناطق تنهاتر از گذشته شد و بار دیگر ریزشی را در سطح لیدری جریان خود احساس کرد.

جناح راست که در طول سالیان اخیر، با کمی اغماض، از نظر سیاسی به عنوان جریان اصولگرا شناخته شده است، در حال حاضر متشکل از طیف های مختلف و گاه متعارضی است که در طول این سال ها نتوانسته اند در برهه های مهمی همچون انتخابات به وحدت و اجماع برسند و عملاً هر کدام ساز خود را زده اند.

جریان اصولگرا در چند سال تلاش کردند که بسیاری از امور و اختلاف های درون خود بویژه در ارتباط با انتخابات را با کمک ریش سفیدان خود حل و فصل کنند تا اینکه بتوانند به یک اجماع لااقل نیم بند دست پیدا کنند. در مقطعی ناطق نوری تلاش کرد به عنوان رییس شورای هماهنگی نیروهای اسلامی این نقش را ایفا و به جریان اصولگرا برای پیروزی در انتخابات شورای شهر دوم و مجلس هفتم کمک کند ولی در انتخابات ریاست جمهوری نهم حضور احمدی نژاد این بازی را بر هم زد و زمینه را برای ایجاد شکاف هرچه بیشتر در جریان اصولگرا فراهم کرد.

ناطق نوری نیز وقتی دید تلاش ها و هشدارهایش به نتیجه نمی رسد ترجیح داد اصولگرایان را به حال خود رها کند و به قول خودش به کارهای فکری بپردازد. در انتخابات سال ۸۸ وقتی سخنان احمدی نژاد در ارتباط با ناطق نوری و فرزندانش مطرح شد و اصولگرایان از جمله جامعه روحانیت مبارز - که ناطق نوری عضو شورای مرکزی آن محسوب می شد - از ناطق حمایت و در برابر احمدی نژاد موضع گیری نکرد، موجب فاصله گرفتن هرچه بیشتر ناطق نوری از اصولگرایان شد به نحوی که وی ترجیح داد دیگر در جلسات جامعه روحانیت شرکت نکند.

با وجود کناره گیری و دوری ناطق نوری از جریان راست و حضورش در برخی جمع های اصلاح طلبی و نیز همکاری وی با هاشمی رفسنجانی و خاتمی برای پیروزی جریان اعتدال در انتخابات اخیر ریاست جمهوری یعنی در زمان وزن کشی جریانات سیاسی، اصولگرایان تلاش کردند تا وی را عضوی از این جریان معرفی کنند و از او به عنوان یکی از بزرگان قومشان در کنار آیت الله مهدوی کنی و آیت الله یزدی یاد می کردند ولی به نظر می رسد با سخنان صریح ناطق نوری در روزهای اخیر، جریان اصولگرا بیش از گذشته از حضور افراد مؤثر و تاثیرگذار خالی شده است. کسانی هم که در طول این سال ها تلاش کردند جای خالی ناطق نوری را در جریان اصولگرا پر کنند در این امر موفق نبودند و نمونه عینی آن را می توان در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و مجلس نهم مشاهده کرد.

با خالی تر شدن کرسی های لیدری جریان اصولگرا، به نظر می رسد در جریان رقیب که شاید بتوان آن را ترکیبی از جریان اصلاح طلب و اعتدال دانست، شخصیت های محوری و کاریزما همچون خاتمی و حتی هاشمی رفسنجانی و روحانی بیش از گذشته نقش محوری ایفا کرده و این جریان توانسته با کمک این افراد، نیروهای بیشتری را به سمت خود جلب کند؛ گرچه نباید فراموش کرد که زمانی هاشمی رفسنجانی و روحانی نیز جزو جریان راست سیاسی ایران محسوب می شدند ولی تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی موجب گذر آنها از سمت و سویی دیگر شد.