گروه تحلیلی خبری «پارس»: محمدجواد هاشم پور: امروز صبح در حادثه ای بسیار تلخ یک فروند هواپیمای مسافربری متعلق به شرکت آسمان در منطقه دناکوه سمیرم سقوط کرد و همچنان از وضعیت مسافران آن خبری در دست نیست.

چند هفته پیش در پی بارندگی های زمستانی که سازمان هواشناسی وقوع آن را به دستگاه های مسئول اطلاع داده بود، بسیاری از راه های مواصلاتی کشور از جمله آزاد راه قم-تهران که بواسطه ی اتصال پایتخت به مرکز و جنوب کشور، یکی از پر اهمیت ترین راه های کشور است، مسدود شد. و بسیاری از هموطنان در سرما محاصره شدند. انسداد این مسیر موجب از دسترس خارج شدن فرودگاه بین المللی امام خمینی، به عنوان اصلی ترین فرودگاه کشور شد، تا مسافران بسیاری نیز در فرودگاه سرگردان شوند.

اگر کسی در خانه ی ملت هست که دلش برای این مملکت و این مردم می سوزد، لطفا فکری به حال جان این امت بنماید. آقای رئیس سوال از ریاست محترم جمهور پیشکش، اگر به نظرتان صلاح است، سوالی از وزیر محترم راه و شهرسازی بنمایید. اینجا مردم در حال جان دادن هستند.

در فروردین ماه سال 96 وزیر راه و شهرسازی در اقدامی خلاف ادب در اهانتی آشکار، یک خانم خبرنگار را مورد عتاب قرار داد و میکروفن وی را گرفت و قصد داشت تا آن را پرت نماید.

در آذر ماه سال 95 حادثه برخورد دو قطار در حوالی ایستگاه هفت خوان منجر به کشته شدن 47 نفر و مصدومیت 103 نفر شد. در این رابطه وزیر راه و شهرسازی با لحنی نامناسب، از پرداخت دیه ی جان باختگان سخن گفت که موجب تأثر فروان بازماندگان حادثه شد.

در مهر ماه سال 94 پس تبلیغات فروان در جهت برگزاری انتخابات الکترونیکی سازمان نظام مهندسی و شرکت شخص وزیر در انتخابات، اعلام شد که این انتخابات به دلیل شکایت های فراوان ابطال می شود.

در بهمن ماه سال 93 عباس آخوندی وزیر راه و شهر سازی در بازدید از فرودگاه مهرآباد در پاسخ به سوال دبیر کمیته مطالبه حق مسکن، در اظهار نظری سخیف و به دور از شأن یک وزیر عنوان کرد: «مسکن مهر طرح مزخرفی است».

در کنار تمامی این حوادث تلخ، اتفاقات بسیار ناگواری نیز در حوزه ی تصادفات جاده ای به صورت مداوم رخ می دهد که بیان موارد آن از توان این نوشتار خارج است.

چند خانواده ی دیگر باید داغ دار شوند تا ما قانع شویم که یک جای کار این وزارت خانه می لنگد. چند فرزند خردسال دیگر باید طعم تلخ مرگ پدران و مادرانشان را بچشند تا آقای وزیر، وزیر بماند.

اما هیچ یک از این وقایع باعث نشد تا رئیس جمهور در دور دوم دولت تدبیر و امید، نام عباس آخوندی را از وزارت راه و شهرسازی خط بزند. حتی هیچ یک از این وقایع موجب نشد تا جریان های حاکم بر مجلس شورای اسلامی از حمایت از این وزیر پر حاشیه دست بردارند. با کمال تعجب عباس آخوندی با این دفاع که توانایی جذب سرمایه برای خریداری هواپیما را دارد، برای بار دوم بر صندلی وزارت راه و شهرسازی نشست.

امروز اما زمان مناسبی است تا تمامی حامیان وزارت آقای آخوندی، نام جانباختگان حوادث بالا و به خصوص حادثه ی اخیر را برای یک بار هم که شده مرور نمایند و در تنهایی وجدان خویش به این مهم بیندیشند که چند تن دیگر از مردمان این سرزمین باید جان خود را از دست بدهند تا مسئولان امر به این نتیجه برسند که مشکلی در اداره ی وزارت راه و شهرسازی وجود دارد. چند خانواده ی دیگر باید داغ دار شوند تا ما قانع شویم که یک جای کار این وزارت خانه می لنگد. چند فرزند خردسال دیگر باید طعم تلخ مرگ پدران و مادرانشان را بچشند تا آقای وزیر، وزیر بماند. اگر کسی در خانه ی ملت هست که دلش برای این مملکت و این مردم می سوزد، لطفا فکری به حال جان این امت بنماید. آقای رئیس سوال از ریاست محترم جمهور پیشکش، اگر به نظرتان صلاح است، سوالی از وزیر محترم راه و شهرسازی بنمایید. اینجا مردم در حال جان دادن اند.