ازخط مقدم پرهیاهو تاپشت جبهه متلاشی اپوزیسیون

اعلام نامزدی هاشمی رفسنجانی بازتابهای متفاوتی در محافل مخالف جمهوری اسلامی داشته است.
به گزارس پارس به نقل از کیهان، وبسایت شبکه دولتی انگلیس در این باره ضمن تحلیلی، خبر از « بازگشت رفسنجانی به خط مقدم سیاست» داده و نوشت: بازگشت او بدون تردید تهدیدی جدی برای اصولگرایان محسوب می شود.
بی بی سی با اشاره به حمایت هاشمی از فتنه گران در سال ۸۸ نوشت: در صحنه سیاسی رفسنجانی همیشه به عنوان عالی ترین نمود عملگرایی زیرکانه و مصلحتی شناخته شده است. مخالفین جمهوری اسلامی رفسنجانی را عامل قتل های زنجیره ای و پدرخوانده مافیاهای مالی می دانند. اما کسانی که خواستار تغییرات تدریجی در حکومتند او را مرد مؤثری می شناسند که یک دست در امور حکومت و یک دست در بساط مخالفین دارد و شاید بتواند از این طریق جامعه را به فضای بازتری سوق دهد.
بی بی سی با اشاره به ناکامی هاشمی در سال ۸۴ می نویسد: برای اینکه رفسنجانی این بار پیروز شود او نیازمند ائتلاف وسیعی از مراکز ذینفع قدرت، فعالین خط میانه و اصلاح طلب و اقشار متوسط است.
شبکه دولتی انگلیس در تحلیل دیگری با اشاره به ائتلاف هاشمی و اصلاح طلبان نوشت: هاشمی رفسنجانی به همراه خاتمی، در صحنه سیاسی قدرت نمایی کردند و ثابت کردند که ائتلاف آنها می تواند اصولگرایان را تا سرحد تب و لرز متشنج کند (! ) اما با این حال نباید گول این عرض اندام را خورد و تصویری غلط از قدرت این دو و حامیانشان ترسیم کرد. در پایان روز اصولگرایان هم ثابت کردند با این بادها نخواهند لرزید و به این آسانی ها تسلیم نخواهند شد. شرکت در انتخابات در حالی که سران جنبش سبز در حصرند و روزنامه هایشان محدود و نامزدهایشان در شوراها رد صلاحیت می شوند حکایت از واقعیت سرد و بی تعارفی
دارد که میزان قبضه قدرت در دست اصولگرایان را بیان می کند.
در همین حال محسن حیدریان از اعضای مرکزیت حزب منحله توده در مطلبی با عنوان « آقای رفسنجانی خوش آمدی» ، نامزدی هاشمی را هوشمندی سیاسی توصیف کرد و نوشت: یکی از مشکلات رفسنجانی بخشی از کارنامه سیاسی او بعنوان یکی از قدرتمندترین سکانداران پس از انقلاب است. ادعای مشارکت او در قتل های زنجیره ای بی دفاع گذاشتن مردان کلیدی خود نظیر عبدالله نوری و کرباسچی در دادگاه و عدم شفافیت سیاسی و اقتصادی گوشه ای از آنهاست. اما طبیعی است که در مکتب فکری رفسنجانی بعنوان یک سیاست ورز پراگماتیست نمی توان توقع بازخوانی انتقادی کارنامه گذشته را داشت. ولی نگاه او به گذشته گیج نیست،
بلکه جهت دار است. او از « تندرویهای انقلابی» و « تسخیر سفارت آمریکا» ، بارها سخن گفته است. به نوشته این چپ آمریکایی، هاشمی در سن بازنشستگی به سیاست برگشته است.
اما پایگاه اینترنتی اخبار روز وابسته به طیفی از گروهک های سابقا چپ مقیم آلمان نسبت به تعمیق شکاف میان گروه های معارض جمهوری اسلامی به خاطر نامزدی هاشمی هشدار داد و نوشت: با نامزدی هاشمی دو گرایش در صفوف اپوزیسیون شکل گرفته است. گرایش نخست، با استدلالهای گوناگون دعوت به شرکت در انتخابات و رأی دادن به رفسنجانی خواهد کرد. این استدلالها از این قبیل خواهد بود؛ مقایسه وضعیت کنونی با هشت سال پیش و ضرورت استفاده از فرصت انتخابات برای بازگشت به دوره ریاست جمهوری خاتمی یا رفسنجانی، استفاده از کارزار انتخاباتی برای طرح خواستهای خود و غیره. گرایش دوم، بر پیشینه رفسنجانی
در تحکیم استبداد مذهبی و تصفیه خونین مخالفان در دهه های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ و نیز بر محافظه کاری وی انگشت خواهد گذاشت یا بر این نکته که تلاش برای پیشبرد اصلاحات در جمهوری اسلامی از طریق تن دادن به چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی و قواعد تعیین شده از سوی حکومت و دستگاه ولایت فقیه قبل از این هم آزموده شده و ره به جایی نبرده است، و از این رو رأی دادن به رفسنجانی جز مشروعیت بخشیدن به شبه انتخابات پیش رو نتیجه ای نخواهد داشت.
اخبار روز با هشدار مجدد نسبت به تعمیق اختلافات میان اپوزیسیون می نویسد: مخالفان برای دفاع از گرایش خود، لازم نیست از رفسنجانی و پیشینه او دفاع کنند. اصرار در کتمان نقش رفسنجانی در برقراری استبداد مذهبی، حواله کردن مسئولیت فجایع دوران نزدیک به بیست ساله قدر قدرتی رفسنجانی به مخالفان، طرح ادعاهایی مانند این که رفسنجانی در کشتارهای دهه ۶۰ نقشی نداشته است و اتخاذ مواضعی افراطی که گاه انسان در جدل سیاسی ناخواسته به دام آن در می غلتد، برای مدافعان شرکت در انتخابات هیچ ضرورتی ندارد. توقع این است که مخالفان بکوشند روان های زخم خورده از سی وچهار سال حکومت رفسنجانی،
یاران و جانشینانش را درک کنند نه اینکه با تقدیس و تطهیر رفسنجانی و انکار واقعیات تاریخی، بر آن زخمها نمک بپاشند.
نویسنده در پایان خاطر نشان می کند: آرزوی قلبی من این است که ارزیابی بدبینانه فعلی من از چشم انداز انتخابات ۹۲ نادرست از کار درآید و مخالفان نفسی بکشند و بار دیگر تبدیل به یأس نشود. اما اگر بخواهم به قول کانت به گونه ای رفتار کنم که با آگاهی فعلی من، این رفتار بتواند به عنوان راهنمای عمومی نیز به کار آید، باید از رونق دادن به نمایشی که انتخابات نام دارد، احتراز کنم.
از سوی دیگر پایگاه اینترنتی خودنویس نیز حمایت فعالان اپوزیسیون و روزنامه نگاران همسو از هاشمی و خاتمی را بازی دو سر باخت توصیف کرد و نوشت: این چنین تلاش ها در مجموع به تداوم رژیم جمهوری اسلامی کمک می کند و به انتخابات رونق می بخشد. باید دید اقدام ما به قوام و تداوم جمهوری اسلامی کمک نمی کند؟
گویانیوز دیگر سایت وابسته به محافل ضدانقلاب نیز در نوشته مفصلی استدلال کرد که نامزدی امثال هاشمی، به مفهوم انتخابات آزادی که اپوزیسیون می خواهد نیست و بدین ترتیب فقط اپوزیسیون سربازگیری می شود.
و بالاخره شبکه ضدانقلابی بالاترین این گونه تحلیل کرده است که: « ای هاشمی قدرقدرت، ای قهرمان، ای اکبرشاه، بیا این فلک زدگان را از بیچارگی و دربدری نجات بده… ! » یک عده دهن ما را سرویس کردند این چند روزه! ! خوب می خواهد بیاید می خواهد نیاید! ! ببین بدبختی و حقارت یک عده به کجا رسیده است که دست به دامن یک آخوند ۸۰ ساله شده اند! ! آنچنان از این پیرمرد [… ] سخن می گویند که گویی وی منجی بزرگی است که قرار است سوار بر اسبی سفید و بالدار، از آسمانها به زمین فرود آید و ما فلک زدگان و بیچارگان را از حضیض ذلت و بدبختی برهاند. حداد، قالیباف، هاشمی… اینها چه فرقی با هم دارند.
انتخاب بین بد و بدتر تا کی؟ چندبار باید از چاه به چاله و از چاله به چاه بیفتیم؟ بس است دیگر! این شوی انتصابات دیگر تکراری شده.
ارسال نظر