پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مصطفی شریف- در نظام جمهوری اسلامی رهبر انقلاب دارای بالاترین جایگاه و مسئول هدایت نظام در مسیر تعالی بر اساس گفتمان انقلاب است. از سوی دیگر طی سالهای بعد از رحلت امام عزیز، به دلیل رهبری حکیمانه و مدبرانه، هر روز قلوب مردم بیشتر و عمیق تر متوجه شخصیت بزرگ رهبر انقلاب شده است.

در این یادداشت قصد سخن گفتن از عملکرد و صفات رهبر انقلاب را ندارم و شاید مدح دشمنان نظام در مورد ایشان خود گویای این است که علمدار به حق فرزند خلف روح الله است. 

بر اساس قانون رهبر انقلاب موظف به حفظ و هدایت نظام در مسیر گفتمان انقلاب است و شاید  بتوان وظائف رهبری را به سه دسته کلی تقسیم کرد:

تعریف «اهداف» و «مسیر دستیابی» برای آینده 

هدایت ظرفیت ها به سمت اهداف

نظارت بر حرکت کلان نظام در مسیر تعریف شده

بر اساس فهم نگارنده از سیستم حکومت اسلامی، جامعه اسلامی به دو بخش اصلی تقسیم می شود: 

امام 

امت

در واقع با استفاده از ساز و کارهای تعریف شده در بدنه نظام ، امام بر اساس وظائف ذکر شده در سطر های قبل با هوشیاری و بر اساس شاخص های اصلی اهداف و مسیر دستیابی به هدف ها را در محور های مختلف ، سطوح خرد یا کلان و مقاطع زمانی کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت تعریف می کند.

در گام بعدی بایستی تمامی ظرفیت های جامعه اسلامی در راستای تحقق این اهداف و برنامه ها فعال شود و برای نیل به این مهم جامعه اسلامی بایستی فهمی صحیح و به موقع از اهداف و تهدیدها و فرصت های پیش رو پیدا کند تا هر عضو جامعه اسلامی بتواند اولا سهم خود را در انجام امور محقق کند و دوما نسبت به انحرافات، کم کاری ها و دسیسه های دشمن هوشمندانه و به موقع وارد عمل شده و مانع از آن شود.

بر همین اساس رهبر و امام جامعه ارتباطی مستقیم و مستمر با امت خود دارد و در فرصت های مختلف با لایه ها مختلف جامعه گفتگو می کند.

دشمنان سالهاست در حال بررسی و مطالعه این مدل از اداره نظام هستند و بارها به چشم دیده اند دسیسه ها و نقشه های شوم شان که مدتها برای طراحی و اجرای آن وقت گذاشته اند با یک سخنرانی رهبر انقلاب و تبیین وضع موجود از سوی ایشان برای مردم ایران ، نقش بر آب شده و نتیجه ای جز شکست برای ایشان در پی نداشته است.

لذا قطعا برای این حوزه برنامه ریزی کرده اند و با ابزارها و عوامل مختلف مانند جنگ روانی، رسانه و شبکه های اجتماعی تا عوامل نفوذی سعی بر ایجاد اختلال بر روی امواج ارسالی از سوی رهبر انقلاب به سوی مردم ایران را دارند.

از سوی دیگر در طول سالهای پس از انقلاب برخی از کارگزاران و مسئولین نیز که  بعضا در مسیرهایی غیر از مسیر تعریف شده گفتمان انقلاب گام بر می دارند و اهدافی متفاوت با اهداف اصلی انقلاب را پیگیری می کنند، بارها بعد از سخنرانی های داهیانه رهبر انقلاب ، علی رغم میل باطنی مجبور به تصحیح مسیر هایشان و رها کردن اهداف شان شده اند.

در واقع با توجه به جایگاه ویژه رهبر انقلاب در قلوب مردم و اقتدار برخواسته از ایمان ایشان، در حال حاضر هیچ فرد یا جریان سیاسی را تاب مخالفت صریح با ایشان نیست و لذا برخی از مسئولین و گروه های سیاسی وارد فاز رفتاری جدیدی شده اند و ضمن ابراز ارادت های علنی مکرر به رهبر انقلاب با شیوه های مختلف و بعضا ماهرانه سعی بر تحریف، حذف یا مصادره به مطلوب فرمایشات رهبر انقلاب دارند.

هر دو گروه یعنی دشمنان «بیرونی» و «درونی» با استفاده از ابزارهای پیچیده جنگ روانی و استفاده ویژه از رسانه و بستر شبکه های اجتماعی در حال پیگیری هدف شوم خود هستند و به محض صدور پیام یا اعلام موضع خاصی از سوی رهبر انقلاب عملیات خود را آغاز می کنند.

شرح این روش ها و ابزارها خود یادداشت های مفصلی می طلبد اما با بررسی کانال های تلگرامی مانند آمدنیوز و مملکته، شبکه های ماهواره ای و یا مصاحبه ها و توئیت های برخی از مسئولین می توان خط حذف، تحریف یا مصادره به مطلوب را به وضوح دید.

برای بررسی اثر این روش بر روی افکار عمومی جامعه، مثال های بسیاری را می توان ذکر کرد که در این مجال چند مثال کوتاه را عرض می کنم:

آتش به اختیار: 

موضوعی که این روزها خیلی داغ است و از یک سو مومنین انقلابی در حال تبیین آن هستند و از سوی دیگر رسانه های دشمن در حال تحریف و سو استفاده از آن. خط تحریف و سو استفاده از این بیان را می توان در یکی از توئیت های یکی از مسئولین که از قضا متخصص جنگ روانی است دید که ابتدا کلام رهبر را فصل الخطاب می داند و سپس مسئله آتش به اختیار را به آزادی بدون مرز هنرمندان ربط داده که مخالف بیان صریح رهبر انقلاب مبنی بر دسته بندی هنرمندان به هنرمند ارزشی و غیر ارزشی است. رسانه های تلگرامی نیز در حال ایجاد تصویری زشت از عبارت آتش به اختیار هستند و آن را مترداف خشونت طلبی و آنارشیسم قرارداده اند. در حالی که این عبارت در جمع دانشجویان بیان شده  و مخاطب آن افسران جوان جنگ نرم بوده است.

برجام: 

در عین اعلام شفاف و صریح رهبر انقلاب مبنی بر خوش بین نبودن به مذاکرات، اعلام خطوط قرمز از سوی ایشان (که عمدتا رعایت نشد)، بیانات مکرر در باب بد عهدی آمریکا، اعلام 9 بند اصلی در مورد برجام و اجرای آن (که عمدتا رعایت نشد) و... امروز برخی از مردم بر این باور هستند که برجام خواسته نظام بوده و تمامی جزئیات آن زیر نظر رهبر انقلاب شکل گرفته است.

در همین جا لازم به ذکر است اساسا یکی از شرایط صدور فرمان آتش به اختیار زمانی است که دشمن بر روی پیام های صادر شده از بیسیم فرمانده پارازیت می اندازد و نیروی تربیت شده کف میدان باید بر اساس درک خود از شرایط و شاخص های گفتمان انقلاب تصمیم گیری و اقدام کند مانند زمانیکه عده ای برجام را خواسته نظام می دانستند و متوجه ابعاد شوم آن نبودند ، مردم مشهد در میدان شهدا تحت عنوان " اجازه  نمی دهیم " تجمع کردند.

نکته مهم اینجاست که دقیقا مسیری که برای برجام در افکار عمومی طی شد در مورد سند 2030 نیز در حال پیموده شدن است و در عین اعلام مخالفت صریح رهبر انقلاب با این سند، به زودی خواهید دید بخشی از مردم فرآیند تهیه و اجرا این سند را زیر نظر رهبر انقلاب خواهند دانست.

چالش منطقی یا سازش:

پس از بیانات رهبر انقلاب پیرامون این مسئله، در یک فرآیند رسانه ای کلمه منطقی در حال حذف شدن است و پس از مدتی آنچه در افکار عمومی رسوب خواهد کرد دوگانه چالش – سازش خواهد بود. پس از این مرحله کلمه چالش که حالا بدون منطق است تقبیح خواهد شد و آن را معادل بی عقلی و جنگ طلبی قرار خواهند داد.

لذا در چنین شرایطی وظیفه تک تک اعضا جامعه اسلامی پیگیری "دقیق" و "مستقیم" بیانات رهبر انقلاب است و نباید به مطالب دست چندم و بریده بریده اکتفا کرد. از سوی دیگر وظیفه افسران جوان جنگ نرم و جوانان مومن انقلابی، انتقال دقیق و شفاف پیام ها به بدنه جامعه است و باید نسبت به واژه ها و کلمات به کار رفته نیز حساس بود تا رسانه دشمن عامدانه اقدام به حذف برخی کلمات یا جایگزین نمودن واژه های دیگر نکند.

در غیر اینصورت به دلیل پارازیت های ارسالی بر روی پیام های رهبر انقلاب، سطح فهم مردم از اهداف ، تهدیدها و فرصت های پیش رو افت خواهد کرد و نتیجه آن کاهش سرعت تحقق اهداف نظام و همراهی ظرفیت های جامعه برای طی مسیر خواهد بود. 

در مرحله بالاتر دشمنان و منافقین امواج و پیام های خود را جایگزین خواهند کرد و تعریف دلخواه خود را به مردم ارائه خواهند داد  که نتیجه آن بسیار خطرناک خواهد بود.