پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- بعد از آنکه جهانگیری به یک باره تبدیل به چهره کاریزماتیک اصلاح طلبی در مناظره شد و تصور اصلاح طلبان این بود که مناظره را بردند! به یک باره جهانگیری، روحانی را با فاصله زیاد به کنار زد و بدون پاسخ به هجمه ها علیه روحانی خود داعیه دار نامزدی ریاست جمهوری شد. عکس تمام قد جهانگیری و نام بردن از جهانگیری به عنوان پدیده در کنار دعا برای عبور از روحانی فضا را برای رئیس دولت یازدهم سخت تر کرد. همه اینها موجب شد تا بر نگرانی های شخص روحانی و احتمال کنار نرفتن جهانگیری برای او بیفزاید تا جایی که رای خاکستری روحانی که رای اصلاح طلبی نیست امکان داشت در این سردرگمی دچار چالش جدی شود. از طرفی جهانگیری خود را رسما نماینده اصلاح طلبان معرفی کرد و کنار کشیدن او به معنای کنار کشیدن دوباره اصلاح طلبان از یک رویارویی ملی است.

اصلاح طلبان با کنار کشیدن عارف نشان دادند قادر نیستند تمام رای های خاکستری و سرگردان را در سبد خود نگه دارند، از طرفی اعلام رسمی « من نماینده اصلاح طلبان هستم» برای اصلاح طلبان از بودن جهانگیری بیشتر هزینه بردار است و حالا اصلاح طلبان در یک پذیرش و یا عدم اعتماد به سرمایه های انسانی و دو گانه مقبولیت و عدم مقبولیت مانده اند. از طرفی اکثر اصلاح طلبان مدعی هستند می توانند رای آوری کنند و از طرفی ماندنشان به معنای نابودی انتخابات و تشدد آرا است.

بعد از مناظره تیتر تمامی رسانه های اصلاح طلبان به جهانگیری اختصاص داشت و یک باره پوششی ، اصلی شد . در چنین شرایطی روز یک شنبه تیتر ها متفاوت شد. تیتر اکثر رسانه های اصلاح طلب جهانگیری را در پستو بردند و روحانی را به میدانگاه رزمِ انتخاباتی. در چنین شرایطی شاهد هستیم تیتر صفحه یک روزنامه ابتکار به حمایت عارف از روحانی پرداخت و نوشت: « محمد رضا عارف: روحانی را کاندید اصلی خود میدانیم». 

اینطور که مشخص است اردوگاه اصلاح طلبان با یک سردرگمی مواجه شدند. از طرفی تمایلشان به ماندن جهانگیری باشد با مسئله ای به نام ریزش آرای روحانی و تقابل روحانی – جهانگیری و جذب آرای خاکستری توسط قالیباف مواجه اند. از طرف دیگر اگر به رفتن جهانگیری رای دهند، جهانگیری به عنوان نماد اصلاح طلبان از انتخابات کنار می روند و یک جریان رسمی در حد یک حزب و گروه تقلیل می یابد. اصلاح طلبان مدعی هستند یک جریان با ده ها حزب و گروه و هوادار در سطح کشور فعالیت میکنند در صورت کنار کشیدند و نماندن در صحنه با مسئله ای به نام تقلیل و عدم اعتماد رای عمومی مواجه اند که خطر آن از رای نیاوردن آقای روحانی بیشتر است. از طرفی چه کسی تضمین میکند شخصی همچون روحانی با پیروزی و تصدی کرسی ریاست جمهوری دور دوازدهم بتواند به اصلاح طلبانی میدان دهد که قطعا از او و جریان او در انتخابات 1400 عبور میکنند. اصلاح طلبان دست و پای خودشان را جمع کردند تا تصمیم جدی بگیرند. روز گذشته به مسئله پدیده ای به نام جهانگیری کمک کردند و حالا از دل روحانی در آوردند. مشخص است درگیری در درون جریان اصلاح طلبی سازمان فکر و بازوی رسانه ای را  دچار سردرگمی کرده و مشخص نمیکند تا کی این سردرگمی ادامه دارد.