به گزارش پارس به نقل از فارسباز هم 17 مرداد و سکوت معنادارش پشت درهای تقویم نگاه، آرام نظاره‌گر گذشت ایام است و  تفسیر تمام حرف حرفه‌نگاران عرصه خبر را به زبان نوشتار و عکس روایت می‌کند و شاید کمتر کسی مناسبت این روز را در ذهن پرورانده باشد.

روز خبرنگار یادآور تمام واقعیت‌ها و حرف‌هایی است که به زبان نقد و قلم بر لوح سفید کاغذ جاری شد و حکایت‌های روزمره زندگی را به زبان رسانه تفسیر می‌کند و در این بین چه‌بسا تلخ و سنگین روایت شود به کام‌ها و ذهن‌ها.

« ن وَالْقَلَمِ وَ مَا یَسْطُرُونَ »

آن‌روز که قسم بر قلم خورده شد و آنچه را که می‌نویسد، قسم خورده شد بر صداقت، پایبندی، روایت با عدالت و رساندن حرف ‌ا و بایدها در کنار روایت هنجارها و داشته‌ها که باید بهترین راوی باشد.

امیدها و تنها روزنه مردم رسانده شدن صدایشان از طریق تریبون و قلم شیوا و رسای خبرنگاران به گوش مسئولان بوده و حس بی‌نهایت پایبندی به اصول انسانی این حرفه تماما راه را برای امیدواری فراهم کرده است.

با اینکه این حرفه سرشار از حوادث و رویدادهای متفاوت است اما عشق به صفحه سفید و قلم‌های خستگی‌ناپذیر، گام‌های انگشت را به راهی می‌برد برای مردم، برای اینکه برساند او تنها روزنه انعکاس خواسته‌ها و نیازهای یک جامعه است، هر چند که گاها و اکثرا با تهدید فلان رئیس حرف‌های نگفته‌اش به بغض تبدیل می‌شود، اما او بازهم در میان گریه‌های گلویش بغض برخواسته را به اشک قلم می‌نگارد.

روزنه‌های امید خبرنگاران گوشه کوچکی از دنیای واقعی مدیران است و یک خبرنگار بدون هیچ چشمداشتی برای روایت روزگار خویش کوچه کوچه مسیر را درهم می‌پیماید تا به سوژه و جلسه فلان برسد.

در این بین گذشت شتابان با پای پیاده از میان کوچه‌ها زیر آسمان داغ خوزستان و سرمای صفر درجه و یخبندان استان‌های سردسیر برای خلق یک خبر، مقایسه تعهدی است برای پوشش یک سوژه و جلسه.

و مدیر نیز با ماشین زیبا و صندلی‌های نرمش، زیر لطافت روح‌بخش کولر و بخاری ماشین، با تکان نوک انگشتی، به جلسه و سوژه خبری وارد می‌شود.

هرچند هر دوی اینها برای یک هدف، آن‌هم حضور در جلسه می‌کوشند ولی این کجا و آن کجا ...

زحمت‌کشان عرصه خبر با صرف هزینه‌های شخصی و لنز دوربین‌های قسطی‌شان گام در جلساتی می‌گذارند که حقوق هر ماه هر یک از مسئولان حاضر در آن با حق‌الزحمه یکساله‌شان برابری می‌کند.

با این نداشته‌ها و عشق به‌کار نه تنها مسئولان و افرادی که از طریق همین خبرنگاران در کانون دید مردم و رسانه‌ها بوده و به همین راه رزومه خود را برای نشان فعال بودن جمع می‌کنند، اما همواره صفحه تقویم و روز خبرنگار را در ذهن نداشته‌اند.

*تهدید به شکایت، مقابله مسئولان با خبرنگار

تهدید به شکایت در پی گوشزد کردن مشکلات و خواسته‌های مردمی از مسئولان، جز معضلاتی است که خبرنگاران و به‌ویژه فعالان رسانه‌ای شهرستان‌ها با آن مواجه بوده‌اند و به‌دنبال انتشار یک گزارش به صلابه حرف کشیده می‌شوند.

با اینکه چشم هیچ خبرنگاری به جیب کسی دوخته نشده است، اما مشکلات نبود بیمه برای قشری که همواره جز پرکارترین افراد جامعه بوده‌اند بسیار آزار دهنده بوده و همواره خبرنگاران از وضعیت آینده خود بسیار نگران هستند.

گاها عدم آشنایی و رسانه‌گریزی مسئولان ارشد برخی از ادارات با رسانه‌ها و برخوردهای نادرست و گاردگیری در مقابل آنها یکی دیگر از نگرانی‌های جامعه خبر و رسانه بوده که هیچ‌گاه به آن توجه جدی نشده است.

روابط عمومی که همیشه باید به‌عنوان رابط مردم و مسئولان باشد نیز وظایف ذاتی خود را فراموش کرده و به‌عنوان سدی مستحکم برای مدیر خویش قرار می‌گیرد تا اینکه نه تنها به‌عنوان «بادی‌گارد» عمل کند، بلکه در برخی موارد در نقش وکیل حقوقی نیز به ایفای نقش بپردازد و او را از دسترس رسانه‌ها خارج کند.

در کنار تمام مشکلات موجود برای جامعه خبری، بیداد کردن رسانه‌گریزی مدیران و برخورد‌های ناشایست در کنار حمایت‌های مجموعه‌ای از مدیران ضعیف از جمله دل‌نگرانی‌هایی است که خبرنگاران با آن مواجه بوده‌اند.

حمایت مسئول ارشد یک مدیر در مقابل رسانه و آن هم برای انتشار اخباری که همگان در جریان آن بوده‌اند و به‌عنوان شهود عینی قرار داشته‌اند، نه تنها باعث وظیفه‌شناسی و تلنگر به مسئول مربوطه نشده بلکه موجبات مقابله و دلگرمی وی را فراهم می‌کند.

با این همه تفاسیر و مشکل، عدم داشتن منبع درآمد قشر خبرنگار که اکثرا از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی هستند به یکی از دل‌مشغولی‌های آنها تبدیل شده و در کنار مشکلات اساسی چون نداشتن بیمه، وام‌های حمایتی، حقوق مناسب و ... قرار می‌گیرد و سال‌ها به‌صورت پایدار و به‌حال خود باقی مانده است.

در یک نگاه کلی به مطالب یاد شده، حفظ حرمت و جایگاه خبرنگاران، دیده شدن حقوق آنها به‌عنوان یکی از زحمت‌کش‌ترین اقشار جامعه، عدم تهدید به شکایت و برخورد منطقی نسبت به نقدهای منصفانه آنها توسط مسئولان از جمله کارهای ارزشی است که می‌تواند موجب پیشرفت جامعه رسانه‌دوست و شناخت صحیح نسبت به رسانه شود.

*ما زنده برآنیم که آرام نگیریم

به هر حال 17 مرداد نیز در دفتر خاطرات تقویم سال 94 ورق می‌خورد و نه چهارراهی به یاد این روز بنر می‌خورد و نه حرف‌های ناقلان حرف جامعه به گوشی می‌رسد و صفحه بی‌روح کاغذ مورد اصابت لبه تیز خودکار قرار می‌گیرد و زجر دل‌نوشته‌های راوی و خون قلم به‌روایت خط‌های در هم تنیده ثبت می‌شود و کاغذ تنها شنونده دردها می‌شود.

توهین به ساحت مقدس کلمه و سکوت پر از راز تارهای وجودی آنچه که سوگند بر او روا داشته شد؛ تعبیر ناخوش‌احوالان سرد سرشت کم درک از خبر بود.

شور بی‌ماوای تهدید و پناه گرفتن در دامن شکایت، شور را به تشویش می‌برد و نبض آرام و منطقی زبان پر از احساس قلم را به محو شدن خط می کشد؛ اما قلم همواره تیزتر و منصفانه می‌نگارد و سر تعظیم به رسم ادب در مقابل همه فرود می آید و نشان می‌دهد که در رسانه قلم حرف می‌زند و خبرنگار نه مشوش است و نه بی مسئولیت.

در پایان، همه خبرنگاران انتظار دارند که حقوق انسانی آنها همانند سایر افراد اداری دیده شود و نوع برخوردها منصفانه‌تر شده، مسئولان در نوع برخوردهایشان لطافت بیشتری به خرج داده و از فضای خشک و سخت‌گیرانه خود دوری کنند.

همه فعالان رسانه‌ای با انتظار داشتن از مدیران ارشد استانی و استاندار، منتظر یک خبر خوشحال کننده بوده تا که شاید به اندک خواسته خود که همان بیمه است، برسند.