به گزارش پارس به نقل از مهر ، شکی در این مطلب نیست که در صورت حصول توافق میان تهران و کشورهای ۱+۵، ایران به دلیل برخورداری از ظرفیت های بالقوه اقتصادی تبدیل به بازاری بسیار مناسب برای کشورهای غربی خواهد بود از همین رو رسانه های غرب حرکتی را آغاز کرده اند که هدف از آن ایجاد تنش میان ایران و روسیه و بدگمان کردن ملت و مقامات ایرانی نسبت به مسکو است. 

هدف اصلی از این اقدام دور کردن تدریجی ایران و روسیه از یکدیگر است چون در طی سالیان گذشته بویژه سال های اخیر اتحاد مسکو و تهران ضربات جبران ناپذیری را به ائتلاف غرب بویژه در سوریه وارد کرده است. 

تصمیم غیر منتظره روسیه به لغو ممنوعیت تحویل سامانه موشک های اس – ۳۰۰ آن هم بلافاصله پس از حصول تفاهم هسته ای لوزان، جامعه جهانی را علیرغم به نمایش گذاردن چهره ای خونسرد دچار چنان شکی کرد که پس از گذشت نزدیک به یک ماه از اعلام این خبر همچنان کارشناسان را به گمانه زنی و ارایه تفسیرهای متفاوت وا می دارد.

واکنش های اولیه بیشتر متمرکز بر توضیحات ارایه شده از سوی مسکو در پاسخ به چرایی اتخاذ این تصمیم بود چنانکه «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه، این اقدام را پاداش تعامل ایران با غرب در ادامه مذاکرات هسته ای تعبیر کرد و تصریح نمود که ممنوعیت تحویل اس – ۳۰۰ از همان ابتدا هم در شمار تحریم های اعمال شده از سوی سازمان ملل متحد نبوده است.

در هر صورت، گمانه زنی های اولیه به این سمت و سو رفت که مسکو از روی آینده نگری قصد دارد حال که ممکن است مناسبات تهران با کشورهای غربی در پی رفع تحریم ها بهتر شود جای پای خود را در بازار تسلیحاتی خاورمیانه محکم کند به ویژه آنکه رابطه تهران با غرب حتی پس از حصول توافق نهایی هسته ای از حوزه تجارت و مسائل اقتصادی فراتر نمی رود.

اما، در این میان برخی هم هستند که منفی بافی کرده و از دریچه تردید به کل ماجرا نگاه می کنند. این گروه دوم مدعی هستند که تصمیمات اخیر کرمیلن مبنی بر تحویل سامانه موشکی اس – ۳۰۰ و یا آغاز مبادله نفت در برابر کالا نمی تواند به سادگی نماینده شکل گیری نوع جدیدی از اتحاد بین مسکو- تهران باشد به ویژه آنکه در عمل تا رسیدن به توافق نهایی هسته ای و رفع همه موانع دوستی راه زیادی باقی مانده است.

گروه اخیر مدعی هستند که ترس عامل همه تصمیم های کرمیلن است چرا که روابط تهران – واشنگتن در پی حصول توافق هسته ای موجب تضعیف جایگاه جهانی مسکو خواهد شد.

در این رابطه، «جرج میرسکی» کارشناس روس مسائل خاورمیانه به روزنامه «واشنگتن پست» گفت: چند سال پیش از یکی از دیپلمات های کشورم شنیدم که در چشم روسیه، یک ایران حامی آمریکا به مراتب از یک ایران هسته ای خطرناک تر است. این کارشناس روس در ادمه تصریح کرد که اگر شما به این قضیه به عنوان معادله ای با حاصل جمع صفر نگاه کنید، نزدیکی ایران به غرب به منزله تضعیف جایگاه روسیه است. برای همین است که مسکو اقدام پیشگیرانه را اتخاذ کرده تا به تهران بقبولاند ما تنها متحد قابل اعتماد و در عین حال تنها قدرت بزرگی هستیم که شما می توانید به آن تکیه کنید.

«بیزینس اینسایدر» در این باره می نویسد: با احتساب چنین فرضیه ای -که متکی به ادعای کارشناسانی نظیر میرسکی است- سه بحث را می توان درباره جایگاه جهانی مسکو در صورت حصول احتمالی توافق هسته ای ایران متصور شد.

-طبق ادعای «کنستانتین وون اگرت» روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی، دولت مسکو ایرانی را که در قید و بند تحریم ها باشد به ایرانی که روابط اقتصادی خوبی با آمریکا دارد ترجیح می دهد.

به گفته وی، مقامات روس می دانند چنانچه ایران با ۶ قدرت جهانی به تفاهم برسد؛ پس از لغو تحریم ها ترجیح می دهد که به جای مسکو - حداقل در زمینه های اقتصادی- ارتباط خود را با واشنگتن قوی کند. لذا به ادعای وون اگرت، فروش اس – ۳۰۰ به ایران با هدف کارشکنی در روابط تهران – واشنگتن صورت گرفته است.

-توافق هسته ای ایران احتمالا موجب کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی می شود و این امر مسلما به زیان روسیه است.

طبق پیشبینی «بلومبرگ»، ورود مجدد نفت ایران به بازارهای جهانی به واسطه لغو تحریم های بین المللی می تواند طی سال آتی قیمت نفت را تا ۱۵ دلار در هر بشکه پایین بیاورد. از آنجا که اقتصاد روسیه متکی به ارزش نفت است و این کشور سال گذشته به اندازه کافی از افت قیمت ها متضرر شده است، گشوده شدن درهای بازار به روی نفت ایران می تواند خبر بدی برای مسکو باشد.

-ایران به منزله دروازه ورودی روسیه برای ایفای نقش سیاسی و اقتصادی در خاورمیانه است.

در پی تحولات سال ۲۰۱۱ و وقوع آنچه که در تاریخ به بهار عربی تعبیر شد، نقش روسیه تا حد زیادی در خاورمیانه کاهش یافت و از آن زمان به بعد (سال ۲۰۱۲) بود که مسکو تصمیم گرفت تا روابط بهتری را با تهران به عنوان آخرین جایگاه محکم خود در خاورمیانه آغاز کند. بعدها و به دنبال افزایش تنش با کشورهای غربی، این رابطه بیش از پیش برای کرملین اهمیت یافت چرا که به گفته «نیکلاس کوزهانوف» از بنیاد «کارنگی»، مقامات روس به این باور رسیدند که روابط حسنه با کشورهای خاورمیانه می تواند به منزله تضمینی برای گریز کرمیلن از انزوای بین المللی باشد و تحریم های اعمال شده علیه روسیه را جبران کند.

اما به ادعای کوزهانوف، در این معامله، مسکو بیش از تهران سود می برد چراکه تاثیر ایران در کشورهایی نظیر افغانستان، عراق و سوریه به مراتب از تاثیر روسیه بیشتر است و شاید تنها کمکی که از کرملین برمی آید ارایه حمایت معنوی باشد. این به ایرانی ها فرصت می دهد که به مسکو به چشم یک دستیار کوچک در برخی زمینه ها نظیر بحران سوریه نگاه کنند.

در نهایت، با استناد به فرضیه هایی که پیشتر ذکر شد، برخی کارشناسان شکاک ادعا می کنند که روسیه باور دارد بهبود روابط تهران – واشنگتن بی هیچ تردیدی موجب تضعیف موقعیت جهانی روسیه می شود و این خبر بسیار بدی برای مسکو است که به نجات خود از انزوای بیشتر در عرصه بین الملل دل خوش کرده است.