در پی کشمکش پدید آمده پیرامون گزینه پیشنهادی دولت برای وزارت علوم، امام خمینی در دیماه سال 1359؛ دیداری با سردبیر و اعضای هیأت تحریریّه مجلۀ سروش داشتند که در آن تذکراتی راهبردی را بیان فرمودند. از آن جمله اینکه وقتی کسی اعلام توبه کرد ما باید از او قبول کنیم، در نماز می توان به او اقتدا کرد اما سرمایه را به دزد توبه کرده نمی دهند. « ما باید مطمئن باشیم که این منحرف نمی‏کند بچه‏های ما را. نمی‏توانیم ساده‏دلی به خرج بدهیم ... اسلام گفته قبول کنید شما، ما هم قبول کردیم. اما اسلام نفرموده حالا که قبول کردید مقدّرات خودتان را دست این هم بدهید.»

فرض کنید فردی باشد که سابقه عضویت در گروهکهای اول انقلاب را داشته باشد. داماد خانواده ای باشد که از موثرین چریکهای فدایی خلق بوده اند و سه اعدامی داشته اند؛ این آقا در فتنه 78 اتاق کارش محل تشکیل جلسات آشوبگران بوده باشد، وقتی مسئولیت یک مجموعه فرهنگی را بر عهده گرفته همه انقلابی ها را از مدار خارج کرده باشد و در فتنه 88 هم فعال بوده باشد... حالا بگوید من به انقلاب وفادارم!

می شود مقدرات تعلیم و تربیت نسل آینده کشور را به او سپرد؟