مصطفی داننده نوشت: این روزها مردم در مورد حقوق ۱۱ میلیونی و حق مسکن ۲۰۰ میلیون تومانی نمایندگان مجلس حرف می‌زنند. برای خیلی از مردم که با حقوق ناچیز دوران گرانی را سر می‌کنند این پول‌ها عجیب و غریب است. برخی با خود می‌گویند نماینده مجلس چه فرقی با من کارگر، کارمند یا معلم دارد که حق مسکن می‌گیرد و من نمی‌گیرم؟

راست می‌گویند چرا واقعا یک نماینده مجلس یا اصلا وزیر و دیگر مقامات دولتی باید این همه امکانات داشته باشند؟ مثلا کارگری که برای کار به عسلویه می‌رود یا نماینده‌ای که راهی تهران می‌شود چه تفاوتی دارد؟ دارد، او در عسلویه زیر آفتاب سوزان با طعم گاز کار می‌کند و نماینده مجلس زیر کولر خنک بهارستان و تکیه داده به کرسی‌های سبز پارلمان.

من اگر قانون نویس بودم، شرایط مسئولیت گرفتن در کشور را آنقدر سخت می‌ گرفتم تا کمتر کسی جرات کند به همین راحتی وارد میدان خدمت شود. چه کارهایی می‌کردم؟ برایتان می‌نویسم.

کسی که دوست دارد نماینده شود، به مدت چهار سال هیچکدام از اقوام و آشنایانش حق استخدام در بخش دولتی را ندارند. اگر در بخش خصوصی کار می‌کنند حق شرکت در مناقصه‌ها را ندارند. حق قرار داد بستن با شرکت‌های دولتی را ندارند. حق صادرات و واردات ندارند.

کسی که نماینده مجلس می‌شود حق زدن دفتر ندارد. یک اتاق در مسجد یا استانداری یا هر ساختمان عمومی در اختیار او قرار می‌گیرد و سربازان تحصیل کرده به عنوان کارمندان او در آن دفتر عمومی فعالیت می‌کنند.

کسی که راهی بهارستان می‌شود اگر در تهران خانه ندارد حق آوردن خانواده خود به پایتخت را ندارد. خود نماینده هم در ساختمانی که به عنوان خوابگاه در اختیار نمایندگان گذاشته شده است می‌خوابد.

نماینده مجلس هر دو ماه یک بار باید وضعیت مالی خود را به مقام‌های نظارتی اعلام کند. این گزارش باید شامل خانواده به ویژه افراد نزدیک مانند پسران و دختران شود.

نمایندگان یک شهر از یک خودرو به عنوان اتومبیل مجلس استفاده کنند و با آن به پایتخت بیایند و با همان وسیله نقلیه به شهر و استان خود برگردند. استان‌های بزرگ‌تر قطعا تعداد خودروهای بیشتری خواهند داشت.

وخیلی شرایط سخت دیگر که می‌شود برای نمایندگان وضع کرد. واقعا اگر این شرایط برای نمایندگی حاکم باشند، بازهم خیلی‌ها حاضر هستند میلیاردها خرج کنند تا به کرسی‌های پارلمان برسند؟

باید آنقدر گرفتن مسؤولیت در ایران را سخت کرد که هر کسی حاضر نباشد این لقب را بگیرد. باید تنها کسی وارد این میدان شوند که واقعا عاشق مردم و کشورشان هستند و تمام سختی‌ها را به جان می‌خرند تا مردم در راحتی زندگی کنند.

تا وقتی مسؤول شدن در ایران یعنی رسیدن به رفاه و تغییر سطح زندگی، باید این همه مشتاق برای رسیدن به مجلس و مقام‌های دولتی باشیم.