به گزارش پارس به نقل از فارس، در ۱۲ خرداد ماه سال ۸۸ و در کوران رقابت های انتخاباتی، بیژن زنگنه خطاب به محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت که در یکی از برنامه های انتخاباتی خود از اجرای کامل بعضی پروژه های نفتی در ۴ ساله دوره مسئولیت خود سخن گفته بود، نامه اعتراض آمیز  را منتشر  و تاکید کرد که اغلب پروژه های بهره برداری شده در زمان دولت نهم، توسط وی و در دولت قبل کلید خورده است. شاه بیت این نامه در این جمله خلاصه می شد که: « بزرگ ترین وظیفه رئیس جمهور و مسئولان نظام امانت داری آنان است و شرط اول امانت داری، صداقت است»

و این یعنی  رئیس جمهور  وقت بزرگترین وظیفه خود یعنی امانت داری را فراموش کرده است،   چون صادق نبوده و گفته است  ما این پروژه ها را در دولت نهم شروع و تمام کرده ایم، این عدم صداقت  یکی از عوامل مشروعیت رقیب اصلی  رئیس جمهور وقت  محسوب می شود که اتفاقا ریاست ستاد وی هم بر عهده آقای زنگنه بوده است.

۴ سال و ۳ ماه بعد بیژن زنگنه در قامت وزیر نفت دولت یازدهم اولین سفر کاری خود را به عسلویه برای بازدید از پارس جنوبی انجام داد و در بازگشت از این سفر درباره وضعیت پارس جنوبی بر اساس گزارش رسانه های رسمی دولت چنین گفت: « در مدت هشت سال گذشته چیزهایی ثابت مانده و یکسری بخش ها با آمدن فازهای جدید تغییر کرده است، اما با این حال برداشت از مخازن گازی میدان پارس جنوبی در این مدت خیلی تغییر نکرده است. »

وزیر  نفت ادعا کرده است برداشت از مخزن گازی پارس جنوبی تغییر چندانی نکرده است و  بعضی هواداران متعصب تر ایشان می گویند پارس جنوبی و عسلویه به طور کلی کوچکترین تکانی از زمان وزارت ایشان نخورده است. اما آیا واقعیت های پارس جنوبی هم صداقت آقای وزیر را تایید می کند؟

*تولید گاز و توسعه پارس جنوبی در شهریور ۸۴

تولید: در شهریور ۱۳۸۴ یعنی پایان کار دولت هشتم و آقای زنگنه، ۵ فاز پارس جنوبی یعنی فازهای ۱ و ۲ و ۳ و ۴ و ۵ کامل شده و با ظرفیت اسمی تولید ۱۳۵ میلیون متر مکعب در روز گاز تولید می کرده اند. بر اساس داده های شرکت ملی نفت، تولید واقعی از این ۵ فاز در مرداد ماه ۱۳۸۴ حدود ۱۱۱ میلیون مترمکعب در روز گاز غنی بوده است.

توسعه: در این زمان فازهای ۶ و ۷ و ۸ و همچنین ۹ و ۱۰ نیز در حال توسعه بوده اند و قرارداد توسعه فاز ۱۲ نیز در مرداد ماه ۸۴ ابلاغ شده بود.

فازهای ۶و ۷ و ۸ بر اساس داده های وزارت نفت در آن زمان با پیشرفت ۸۰ درصدی (غلامحسین حسن تاش کارشناس نفتی نزدیک به اصلاح طلبان این رقم را ۷۵ درصد می داند) و فازهای ۹و ۱۰ نیز بر اساس آنچه خود آقای زنگنه در همان نامه مشهور آورده است با پیشرفت ۳۱ درصدی تحویل دولت بعد شده است و پیشرفت فاز ۱۲ هم طبعا در آن زمان صفر بوده است.

*تولید گاز و توسعه پارس جنوبی در مرداد ۹۲

تولید: در بخش تولید در وهله نخست باید به جلوگیری از افت تولید و همچنین افزایش تولید گاز از فازهای توسعه یافته در سال های تصدی دولت های نهم و دهم اشاره کرد، چنانکه تولید گاز فاز ۱ که از ۲۲ میلیون متر مکعب در روز به ۱۹ میلیون متر مکعب افت کرده بود با انجام اقداماتی به ۲۵ میلیون متر مکعب در روزهای حاضر افزایش یافت.

بر این اساس در دولت نهم فازهای نیمه ساخته ۶ و ۷ و ۸ به تولید رسید و ۸۰ میلیون متر مکعب در روز به تولید گاز پارس جنوبی اضافه کرد.

فازهای ۹ و ۱۰ نیز در دولت  دهم کامل شد و ۵۶.۶ میلیون متر مکعب در روز به تولید ایران از این مخزن مشترک افزود،   چنانکه ظرفیت اسمی تولید گاز از ۱۳۵ میلیون متر مکعب در روز به ۲۷۸ میلیون متر مکعب در روز یعنی بیش از دو برابر تولید ایران در سال ۸۴ رسید.

تولید واقعی ایران از این میدان عظیم بر اساس آخرین داده ها از ۱۱۱ میلیون متر مکعب در  سال ۸۴ به ۲۵۳ میلیون مترمکعب در روز در تیر ماه سال جاری رسیده است.

توسعه: اما در بخش توسعه هم وضعیت امروز پارس جنوبی قابل توجه است. فاز ۱۲ که به دلیل جانمایی غلط اولیه چندین بار آغاز فرآیند توسعه آن به تاخیر افتاده بود، امروز با پیشرفت فیزیکی بالای ۹۰ درصد تحویل آقای زنگنه می شود و برداشت اولیه گاز از مخزن این فاز در پاییز امسال آغاز می شود. فاز ۱۲ بزرگترین فاز پارس جنوبی و معادل ۳ فاز استاندارد است.

فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی نیز با پیشرفت فیزیکی بیش از ۹۰ درصد به دولت یازدهم تحویل داده شده اند و اگرچه با  مشکل تامین یک یا دو تجهیز بسیار پیچیده تحریمی مواجه هستند، اما پیش بینی می شود از سال آینده برداشت از مخزن این فازها نیز آغاز شود.

فازهای ۱۷ و ۱۸ پارس جنوبی نیز تا پایان خرداد ماه سال جاری ۸۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته اند.

پیشرفت فازهای جدید پارس جنوبی که در دولت دهم کلید خورده و به فازهای ۳۵ ماهه مشهور شدند نیز به این شرح است:

فازهای ۱۳،   ۱۹ و ۲۲-۲۳-۲۴ یعنی معادل ۶ فاز استاندارد  بیش از ۶۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارند و  فازهای ۱۴ و ۲۰  -۲۱ یکه معادل ۴ فاز استاندارد هستند نیز تا پایان خرداد امسال نیمه راه توسعه را رفته و پیشرفت ۵۰ درصدی را ثبت کرده اند.

  به شکل خلاصه آقای زنگنه در  پارس جنوبی  تولید گازی بیش از  دو برابر آنچه را که در پایان دولت هشتم تحویل داده اند، در پایان دولت دهم تحویل گرفته اند. و در برابر ۳ فازی که با پیشرفت ۸۰ درصد و دو فازی که با پیشرفت ۳۱ درصد تحویل داده اند، ۵ فاز استاندارد با پیشرفت بالای ۹۰ درصد، ۲ فاز با پیشرفت بالای ۸۰ درصد، معادل ۶ فاز استاندارد با پیشرفت بالای ۶۰ درصد و ۴ فاز استاندارد با پیشرفت بالای ۵۰ درصد تحویل گرفته اند.

  تولید گاز از پارس جنوبی چیزی نیست که قابل  وارونه نمایی باشد چراکه تراز گازی کشور شامل صادرات، واردات، میزان مصرف بخش های مختلف اعم از صنعت، نیروگاه ها، تزریق به میادین نفت و مصرف خانگی باید با اعداد تولید دقیقا معادل شود و اعداد یادشده نیز اعداد مشخص و غیر قابل تغییری هستند.

همینطور میزان پیشرفت فازهای در دست اجرا که وضعیت هر یک در بخش های خشکی و دریا با میزان حفاری، ساخت و نصب جکت و سکو و ساخت و نصب پالایشگاه های گاز کاملا قابل مشاهده و ارزیابی است.

  باید یادآور شد اهتمام دولت قبل با توجه به وضعیت جهانی بازارهای نفت، ورود گاز به عنوان یک اهرم جدید قدرت اقتصادی در کنار نفت به اقتصاد ایران بوده است و بهتر است به جای رفتارهای ظل السلطانی و انکار گذشته در فکر بهره برداری سریع تر و بازاریابی و صادرات صحیح  برای  ارز آوری  پوشش دادن کاهش درآمدهای دولت از صادرات نفت  و از آن مهم تر تزریق گاز به میادین تشنه و قدیمی برای نگهداشت تولید آنها باشند.

البته این عجیب نیست که اظهارات زنگنه را رسانه های سوپر افراطی هوادار وی با این تیتر منتشر کنند: « پس از ۸ سال، برداشت از پارس جنوبی آنچنان تغییر نکرده است. »

 

وقتی یک خبرگزاری وابسته به یک نهاد حاکمیتی و نزدیک به مواضع زنگنه خلع ید سال گذشته چینی ها از فاز ۱۱ پارس جنوبی را به زنگنه منتسب کرده (علیرغم آنکه پیش از این خود خبرهای متعددی درباره این خلع ید منتشر کرده)   و حتی بر روی ۴ قرارداد و تفاهمنامه منعقد شده از ۴ ماه پیش تا کنون برای این فاز نیز چشم بسته و تعیین تکلیف این فاز را به کارنامه کار آغاز نشده زنگنه در نفت نسبت داده است، انتظاری از رسانه های تندرو حامی دولت فعلی نیست.

 

همکاران وزیر نفت در واکنش به خبرهایی که از عملکرد گذشته ایشان منتشر شد به ماجرای ظل السلطان و تخریب آثار دوره صفوی اشاره کردند و در برابر هر نوع انتقادی به دوره مدیریت شان بلافاصله ارجاعی هم به این ماجرا می دهند که ما کار کرده ایم و دیگران چون بلد نیستند ما را تخریب می کنند.

 

حال که تولید بیش از دو برابری از مخزن پارس جنوبی به همراه ۱۷ فاز استاندارد در دست اجرا با پیشرفت ۵۰ تا ۹۰ درصدی را عملا تغییر چندانی نمی دانند آیا هنوز هم به یادآوری ماجرای ظل السلطان علاقه نشان می دهند؟