نفس تغییر و تحول در مناصب اجرایی و مدیریتی، نه خوب است و نه بد؛ اما کشور را معطل این تغییرات نگاه‌داشتن، بسیار غلط و فرصت سوز است.
یک. چندی پیش، رئیس‌جمهور محترم بر عدم به‌کارگیری بانیان وضع موجود در جایگاه‌های مدیریتی تأکید کردند که نکته به‌جایی است. وزیر محترم کار هم چندی پیش از تغییر هزار مدیر و ضرورت ادامه تغییرات گفت. روز گذشته هم سخنگوی وزارت خارجه اعلام کرده که چهل سفیر جمهوری اسلامی ایران در نوبت تغییر هستند.
دو. همان‌قدر که تغییرات یک‌باره و آنی می‌تواند خسارت‌بار باشد، طولانی شدن بازه تغییرات هم آسیب‌زاست. باید دقت کرد که عمر یک دولت، جمعا چهار سال است و تا چند ماه دیگر، یک‌چهارم این زمان به پایان می‌رسد. تحول در مدیریت امری مطلوب و مستحب و به‌ویژه پس از هشت سال دولت به‌اصطلاح تدبیر واجب هم هست، اما نمی‌توان کشور را مرتبا در معرض تحول نگاه داشت.
سه. مسئولیس که فضای کاری خود را باثبات نبیند و هر هفته منتظر تغییر باشد، عملا جسارت و انگیزه‌ای برای کار جدی نخواهد داشت. از سوی دیگر، تغییر بسیاری از مدیران در بخش‌های تخصصی و مدیریت‌های میانی، نمی‌تواند اقدامی صحیح باشد. ازاین‌روی، شاید در حوزه هر وزارتخانه، جمعا چند ده نفر از دولت قبل مانده باشند که عملا با ارتباطات سیاسی، یک جایگاه تخصصی را اشغال کرده‌اند. شاید لازم باشد شخص رئیس‌جمهور محترم و معاون اول او، شخصا بر موضوع نظارت کنند و با تعیین یک موعد مشخص (مثلا پایان بهار) تمام تغییرات لازم را تا نقطه پایان به سرانجام برسانند و پس‌ازآن، دیگر تغییرات فقط بنا به‌ضرورت و به‌صورت موردی باشد.
چهار. شرایط اقتصادی جامعه ما، فرصتی برای آزمون‌وخطا نگذاشته است. به نظر می‌رسد همین حالا هم برای تحقق برخی وعده‌های دولت همچون تک‌رقمی کردن نرخ تورم در بازه مشخص و همچنین ساخت ۴ میلیون واحد مسکونی، کمی دیر شده باشد. به رئیس‌جمهور محترم پیشنهاد می‌شود که وزرا و مسئولان اجرایی را مأمور به ارائه گزارش پیشرفت در مسیر اجرایی شدن هر پروژه نمایند. شاید این روش، بهترین متر و معیار برای سنجش میزان تطابق مسئولان با وعده‌های دولت باشد. باید با شتاب اقدام کرد و حتی یک روز را هم از دست نداد.