به گزارش پارس به نقل از عصر ایران، همیشه فکر می کنیم اختراعات مهم طی یک فرﺁیند طولانی به دست میﺁیند اما حقیقت این است که گاهی برخی از این اختراعات کاملا شانسی و اتفاقی به دست می ﺁیند. در این گزارش با ۱۰ اختراع تصادفی بشر آشنا می شوید.

کبریت

  در سال ۱۸۲۶ میلادی یک فرد انگلیسی به نام جان واکر در ﺁزمایشگاهش مخلوطی تهیه کرد که ﺁزمایشگاهش را کثیف کرد. او به سختی تلاش کرد تا ﺁثار این ترکیب را تمیز کند، اما تمیز نمی شد بنابر این سعی کرد با تراشیدن زمین ﺁن را ﭘاک کند اما وقتی داشت این کار را می کرد زمین ﺁتش گرفت و اینگونه بود که یک انگلیسی توانست کبریت را اختراع کند.

ﭘنی سیلین

در سال ۱۹۲۸ میلادی الکساندر فلمینگ ﺁزمایشگاهش را بست و برای دو هفته به تعطیلات رفت اما وقتی به ﺁزمایشگاهش بازگشت دید کل یک ظرف را باکتری ﭘوشانده و یک حلقه کپک دور ﺁن را گرفته است. او در یافت که این کپک می تواند با باکتری ها مبارزه کند و اینگونه ﭘنی سیلین را کشف کرد.

چسب خیاطی

در اوایل سال ۱۹۵۰ میلادی یک شخص سوییسی به نام جورج دمسرال در اطراف شهرش قدم می زد او وقتی به خانه بازگشت دید که گیاهانی چسبناک به لباسش چسبیده اند. کنجکاوی باعث شد دمسرال ﺁن گیاه را زیر میکروسکوپ بررسی کند و در نهایت فهمید که این گیاه قلاب هایی دارد که به وسیله ﺁنها به لباس می چسبد، بدین ترتیب بود که او با شبیه سازی ﺁن گیاه توانست چسب را اختراع کند.

داروی ویاگرا

در سال ۱۹۹۲ میلادی مردی از روستای ولز بر روی سیدنافیل که امروزه آن را به نام ویاگرا می شناسیم ﺁزمایشاتی انجام داد. این دارو برای پایین ﺁوردن فشار خون و بهبودی بیماری های قلبی در دست تهیه بود اما او فهمید اﺛر جانبی این دارو بر روی سیستم جنسی بدن قوی تر است.

شیرین کننده های مصنوعی

ﺁقای جان هاپکینز در سال ۱۸۷۹ شیرین کننده های مصنوعی را در ﺁزمایشگاهش کشف کرد. او وقتی برای صرف نهار رفت فراموش کرد دستش را بشوید، هنگامی که یک تکه نان را با دستش برداشت و خورد طعم شیرینی را حس کرد، به همین دلیل حدس زد که این طعم به خاطر مواد شیمیایی است که در ﺁزمایشگاه روی دستش باقیمانده، بنابراین به ﺁزمایشگاهش بازگشت و پس از تحقیق شیرین کننده را کشف کرد که نام ﺁن را ساخارین گذاشت.

وازلین

رابرت ۲۲ ساله در کارخانه روغن سازی پنسیلوانیا کار می کرد، روزی روغن چسبناکی که روی دستگاههای سنگین جمع می شد توجه او را جلب کرد. همکارانش به او گفتند که این روغن در بهبود زخم ها و سوختگی ها به ﺁنها کمک می کند، او نیز یک بار این روغن را امتحان کرد و وازلین کشف شد.

چای

هزاران سال پیش امپراطور چینی به نام شنانگ طبق معمول همیشه ﺁب خوردنش را در بیرون قصر می جوشاند. یک روز باد می وزید و به دور از چشم او چند برگ چای از بوته چای نزدیک او داخل ﺁب جوشش افتاد و مدتی باقی ماند. شنانگ ﺁب ظرف را دور ریخت اما عصاره چای در ظرف باقیمانده بود، از آنجا که او یک گیاه پزشک بود کمی از ﺁن را از سر کنجکاوی امتحان کرد و بدین ترتیب چای کشف شد.

چیپس سیب زمینی

تابستان سال ۱۸۵۳ در رستورانی در نیویورک یکی از مشتری ها به خاطر ضخامت زیاد سیب زمینی سرخ شده شاکی شد و ﺁنها را به ﺁشپزخانه برگرداند تا دوباره درست کنند. سر ﺁشپز جرج کرامز این کار مشتری را بی ادبانه تلقی کرد و برای جبران کار او سیب زمینی هایی در حد نازکی کاغذ برای او فرستاد، اما او نه تنها بدش نیامد بلکه چیپس سیب زمینی محبوب نیز از ﺁنجا کشف شد.

شیشه های ایمنی

در سال ۱۹۰۳ یک دانشمند فرانسوی به نام ادوارد بندیکت وقتی داشت از پله ها بالا می رفت صدای شکسته شدن فلاسک را در راه پله شنید، اما در کمال تعجب فهمید که قسمتی از شیشه های فلاسک هنوز نشکسته باقی مانده اند. او و دستیارانش دریافتند که پلاستیک مایعی که در فلاسک بوده شیشه ها را به هم چسبانده و از ﺁنجا بود کخ ایده ی شیشه های ایمنی شکل گرفت. امروزه این شیشه در اتومبیل ها کاربرد زیادی دارد.

کلوچه های شکلاتی

در اوایل ۱۹۳۰ راث ویکفیلد در ایالت ماساچوست خواست تا نان های شکلاتی درست کند و شکلاتهایی را که دوستش اندرو نستله برایش فرستاده بود را خرد کرد و در خمیر ریخت. او فکر می کرد چون شکلاتها را ذوب نکرده نتیجه ی کارش خوب نخواهد بود. اما تمام کسانی که کلوچه ها را خوردند بسیار خوششان ﺁمد.