به گزارش پارس نیوز، 

 با ورود دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا به کاخ سفید، واشنگتن و اروپا در بسیاری از پرونده های جهانی با هم به بن بست رسیده اند.

یکی از مهمترین این پرونده ها، موضوع هسته ای ایران است که آمریکا بطور یکجانبه از آن خارج شد. اکنون به گونه ای می توان گفت تا حدودی اتحادیه اروپا با مخالفت های پی در پی خود با این تصمیم آمریکا، مدیریت پرونده هسته ای ایران را در دست گرفته است و این موفقیتی بزرگ برای اروپا محسوب می شد.

سیاست دونالد ترامپ درباره ایران مبنی بر تغییر حکومت در این کشور، به نوعی اروپا را مقابل واشنگتن قرار داده است چرا که اختلاف نظرها میان آمریکا و اروپا در این باره بسیار زیاد است. 

اما آنچه که این روزها اروپا از آن رنج می برد، نداشتن استقلال سیاسی برابر آمریکا است.

فقدان استقلال اقتصادی اروپا، نخبگان اتحادیه اروپا و دولت های موافق حفظ توافق هسته ای با ایران را وادر کرده است تا گفتمان دیپلماتیکی در پیش بگیرند که از واقعیات اقتصادی تبادلات تجاری میان ایران و اروپا دور است. 

اروپایی ها بر این باورند که باید ساز و کاری برای مبادلات تجاری و اقتصادی با ایران را حفظ کنند. در واقع باید گفت که برابر این تصمیم ترامپ، اروپا در کلام همان موضع روسیه و چین را درباره توافق 2015 با ایران دارد.

در ادامه گزارش اندیشکده تلو آمده است: اما آنچه که مشخص است، این است که اروپا برابر آمریکا تا اندازه بسیار زیادی منفعلانه عمل کرده و ناتوان بوده است. این موضوع بیشتر در پرونده هسته ای ایران صدق می کند. 

از نظر اندیشکده تلو، ناتوانی اروپا برابر آمریکا موجب شده است تا بدگمانی ایرانی ها نسبت به اروپایی ها بیش از پیش افزایش یابد. این انکار واقعیت های اقتصادی نشان دهنده ناتوانی بروکراتیک کشورهای عضو اتحادیه اروپا است که در ایران به عنوان تبعات نامطلوب خروج آمریکا از توافق هسته ای ایران در ماه مه سال 2018 (اردیبهشت) تلقی می شود.

به گزارش ایرنا، اروپا که پس از حمله یکجانبه آمریکا به عراق نفوذ گذشته خود در منطقه خاورمیانه را بیش از پیش از دست داده در تلاش است تا با حل دیپلماتیک بحران هسته ای ایران افزون بر نگهداری یک شریک با ثبات و با نفوذ در منطقه، به اثبات نقش و توانایی خود در مدیریت و حل و فصل صلح آمیز بحران های بین المللی بپردازد . اما رفتار مایوس کننده اتحادیه اروپا برابر بحران هسته ای ایران، به روشنی گویای آن بوده که با وجود تلاش های بسیاری که برای تقویت توان مدیریت بحران شده است، اروپا هنوز فاصله بسیار زیادی با یک بازیگر نقش آفرین در بحران های بین المللی را دارد.