درشرایطی که اقتصاد ایران به بی‌ثباتی کم‌سابقه‌ای افتاده و افکارعمومی و فعالان اقتصادی نگران و سردرگم درانتظار توضیح و راهکار هستند، بسیاری با حیرت می‌پرسند چرا دولت هیچ‌کاری نمی‌کند؟ اگر چوب خشک هم به‌جای این‌ها بود، حرکتی می‌کرد!
پاسخ معمای بی‌عملی دولت را شاید بتوان در پیام و رفتار دستیار اقتصادی رییس‌جمهوری و نفر اول تصمیم‌سازی اقتصادی دولت در پنج سال گذشته یافت. کسی که مدت‌هاست در رسانه‌ها و محافل اقتصادی غیبت محسوسی دارد.
آخرین حضور رسانه‌ای آقای دکترنیلی به ۲۸‌خرداد‌97 بازمی‌گردد روزی که دریادداشت بسیارمهمی با عنوان «راه‌حل سیاسی یا راه‌حل سیاستی؛ کدام دشوارتر، کدام مهم‌تر؟» نوشتند در شرایط فعلی سیاست‌گذاری اقتصادی دیگر جواب نمی‌دهد و سیاست خارجی باید راه را برای اقتصاد بازکند. 
سکوت طولانی ایشان در این دوره پرتلاطم بعد از آن یادداشت، به جامعه اقتصادی کشور پیام می‌دهد که ظاهراً قصددارند آموزه و محتوای آن نوشته را در عمل هم اجراکنند.
آقای نیلی به‌عنوان مرشد تیم اقتصادی دولت و یکی از موثرترین نظریه‌پردازان اقتصاد جمهوری اسلامی، مریدان و هواداران زیادی در روزنامه نگاران و مسوولان اقتصادی کشور دارند به‌گونه‌ای که بعد از آن یادداشت، برخی روزنامه نگاران‌ «بن‌بست درسیاست‌گذاری اقتصادی» را تفسیر و ترویج کردند و تیم اقتصادی دولت نیز با بی‌عملی و انفعال نسبت به تحولات بازار، ظاهراً نظر دکترنیلی را درعمل اجرا کرده و می‌کند.
برای سکوت و انفعال دولت در برابر تحولات بازارها احتمالاً دلیل بهتری نتوان یافت.
مدت‌ها پیش از یادداشت تاریخی دکترنیلی، عده‌ای از اقتصاددانان نخبه و بی‌ادعا، بدون قراردادهای میلیاردی پژوهشی، تحقیق و همفکری برای پیشگیری از بی‌ثباتی موجود و عبور از تحریم‌های ترامپ را شروع کرده‌اند و از اوایل تابستان به‌تدریج راهکارهای فعالانه ضد تحریم را تدوین و به دولت و مجلس ارائه کرده‌اند.
اجرای این راهکارها که با مشورت متخصصان و خبرگان اجرایی تهیه شده، هم می‌توانست از بروز بی‌ثباتی فعلی پیش‌گیری کند و هم می‌تواند اقتصاد ایران را تاحد زیادی از آسیب تحریم‌های پیش رو مصون ‌نگه دارد و حتی بیش از این‌ها، این راهکارها شامل جراحی‌هایی است که در شرایط عادی نمی‌توان در اقتصاد ایران انجام داد اما با اجرای آن‌ها در این فرصت، می‌توان بیماری‌های مزمن اقتصاد ایران را نیز علاج کرد.
دولت محترم تقریباً هیچ‌کدام از راهکارهای پیشنهادی را اجرا نکرده و کلاً خود را به بی‌خیالی و بی‌عملی زده است. احتمالاً به تبعیت از نظر دکتر نیلی درباره بن‌بست بودن سیاست‌گذاری اقتصادی در شرایط فعلی.
ای کاش آقای دکترنیلی و همکاران‌شان در دولت با اقتصاددانانی که مشفقانه و بی‌توقع، راهکارهای عبور اقتصاد ایران از مشکلات موجود را ارائه کرده‌اند دور یک میز بنشینند، دلایل‌شان را ارائه کنند و به تفاهم برسند یا همدیگر را قانع کنند.
چه بهتر که این جلسه در معرض افکار عمومی باشد و جامعه کارشناسی کشور قضاوت کند که آیا واقعاً سیاست‌گذاری اقتصادی در بن‌بست است یا خیر؟