به گزارش پارس نیوز، 

خرمشهر که محاصره شده بود، برایش خط اتوبوس و تاکسی به بصره گذاشته بودند و تلویزیون و رادیوی عراق وضعیت آب و هوایش را به عنوان یکی از شهرهای عراق همه روزه اعلام می‌کرد.

این وضعیت 19 ماه ادامه داشت، یعنی همین خرمشهری که هم اکنون می‌بینید و از ترمینال‌های مسافربری می‌توانید با خرید یک بلیت راهی‌اش شوید، روزگاری زیر چکمه های سربازان عراقی نفس می کشید، آن هم 19 ماه ... .

نقل است کارشناسان نظامی مختلفی در 19 ماهی که به این شهر اشغال شده بعثی‌ها که به آن سر می زدند و وقتی استحکامات عراق را می دیدند می‌گفتند این شهر برای همیشه مربوط به عراق است اما اراده‌های برتر حتی کوه را نیز جابجا می‌کند چه برسد به آزاد سازی یک شهر.

عملیات در منطقه کوشک توجه دشمن را از خرمشهر کاست

رسول ارحامی یکی از رزمندگان خراسان شمالی در هشت سال دفاع مقدس است که در آزاد سازی خرمشهر نقش داشته و در سال 61 در سن 22 سالگی به منطقه اعزام شده بود و زمانیکه به منطقه جنگی اعزام شده بود هنوز خرمشهر آزاد نشده بود.

وی می‌گوید: اردیبهشت ماه بود که به منطقه اعزام شدیم و شبانه از پلی که ارتش بر روی رودخانه کرخه زده بود عبور کردیم و قرارگاه متعلق به عراق را آزاد کردیم.مسیر را ادامه دادیم تا به ایستگاه صلواتی حسینی که در نزدیکی شهر خرمشهر قرار داشت رسیدیم، در این مکان یک سه راهی وجود داشت که منتهی به شهر کوشک می‌شد.

در این منطقه نیز یک خط مقدم جنگ وجود داشت. برای انجام عملیات به منظور آزاد سازی خرمشهر در منطقه کوشک عملیات انحرافی انجام دادیم تا از این طریق توجه دشمن را به این سو جلب کنیم و در حقیقت با انجام این عملیات دشمن بعثی فریب خورد.

با انجام عملیات کوشک، دشمن بیشتر نیروهای خود را به سوی کوشک منتقل کرد تا دفاع کند و جلوی عملیات را بگیرد و از این طریق بود که دست دیگر نیروهای برای انجام عملیات آزادسازی خرمشهر بازتر شد.

خط مقدم در کوشک معروف به «دژ» بود، در عملیات انحرافی کوشک نتوانستیم دژ را تصاحب کنیم اما عراقی‌ها در این عملیات تعداد زیادی تلفات دادند و از سوی دیگر تمام فکر و ذکر عراقی‌ها به سوی این دژ معطوف شد اما در عملیات‌های بعدی این خط نیز گرفته شد.

بعد از گذشت مدت کوتاهی عملیات الی بیت‌المقدس آغاز شد و رزمندگان توانستند در این عملیات خرمشهر را آزاد کنند.

احتمال قوی وجود داشت که اگر عملیات کوشک انجام نمی شد پیروزی خرمشهر کمی سخت‌تر انجام می شد.

همرزمی که تشنه به شهادت رسید

علی اصغر جیرانی کمال از رزمنده‌های خراسان شمالی بود که با یکدیگر به منطقه اعزام شده بودیم. چندین مرتبه قبل نیز به منطقه جنگی اعزام و جانباز شده بود. هنگام رفتن به منطقه اصرار کردیم در عملیات شرکت نداشته باشد اما با پافشاری در عملیات حضور یافت. با کمپرسی به منطقه اعزام شدیم و حدود سه کیلومتری خط، مسیر را همراه با تجهیزات به صورت پیاده طی کردیم.در خط مقدم از یکدیگر جدا شدیم و زمانیکه عملیات به پایان رسید هر فردی سراغ دوستان و همشهری های خود را می‌گرفت که متوجه شدیم علی اصغر جیرانی کمال نیست.

یکی دیگر از همرزمان، جیرانی کمال را به هنگام عملیات دیده بود که زخمی شده بود و از وی خواسته بود تا به وی آب بدهد اما هرچقدر که دنبال آب گشته بود نتوانسته بود آب پیدا کند و جیرانی کمال در این عملیات تشنه شهید شده بود.