به گزارش پارس نیوز-  «احتمال دارد برخی بزرگراه های درون شهری تهران به بخش خصوصی فروخته شده و خودروها برای عبور از این بزرگراه ها، عوارض بپردازند.» اینها بخشی از سخنان  پیروز حناچی، معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران در جلسه اخیر وی با خبرنگاران است. حناچی می گوید:« در این تصمیم گیری باید با سایر بخشها هماهنگ شود و مسئله را باید به دو گروه تفکیک کرد، یک گروه بزرگراه های موجود در شهر تهران است و گروه دوم، بزرگراه هایی مانند شهید شوشتری است که در حال احداث است، درباره گروه دوم، به این سمت می رویم ولی درباره گروه اول بزرگراه های موجود در تهران، باید مقدمات این کار فراهم شود.» اولین واکنش جامعه به سخنان حناچی تا کنون، برخورد طنزآمیز و مقایسه آن با افزایش عوارض خروج از کشور توسط دولت در بودجه 97 بوده است. مسئله اما چنانکه روشن است، هرگز از نگاه مسئولان شهرداری، شوخی و طنز نیست.

افزایش عوارض خروج از کشور در بودجه 97 را البته شاید هرگز نتوان با تصمیم جدید شهرداری تهران در زمینه گرفتن عوارض استفاده از بزرگراه ها قیاس کرد. خصوص آنکه طبق گفته مسئولین شهری، عوارض احتمالی در بزرگراه ها، قرار است نه برای بزرگراه های جدید، که در بزرگراه های ساخته شده نیز اخذ شود. از سویی، علیرغم هجمه شدید سلبریتی ها و بخشی از افکار عمومی طبقه متوسط به افزایش عواضش خروج از کشور، قاطبه اقتصاددانان کشور، افزایش عوارض خروج از کشور در بودجه 97 را به دلیل ساختار غیرشفاف و فشل مالیاتی کشور، یک تلاش مقدس برای پایه ریزی ساختار جدید مالیات ستانی توصیف کرده، از آن حمایت کردند. مسئله شهرداری تهران اما می تواند با مسئله بودجه 97 تفاوت اساسی داشته باشد.

اولین شاهدی که می تواند صحت این مدعا را به حقیقت نزدیک کند، مرور سرنوشت طرح ترافیک جدید ارائه شده از سوی شهرداری تهران است. یادمان بیاید که بر خلاف آنچه امروز حناچی یگانه هدف وضع عوارض بر بزرگراه های تهران را درآمدزایی معرفی می کند، در آن مقطع، حسن پورسیدآقایی، معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری، اجرای عدالت را مهم ترین وجه طرح ترافیک اعلام کرده بود. پورسیدآقایی گفته بود:« طرح ترافیک قدیم عدالت نداشته است، چرا که 100 هزار نفر از میان 4 میلیون خودرو را جدا کرده‌ایم و مجوز به آنها داده‌ایم که در هر ساعتی می‌تواند در شهر با میانگین 8 ساعت تردد کنند و عده‌ای که کار ضروری هم دارند، باید 40 هزار تومان بپردازند.» به فاصله کوتاهی از اعلان عمومی جزئیات طرح ترافیک جدید توسط شهرداری اما سیل انتقادات علیه آن جاری شد و داعیه عدالت محور بودن آن نیز به شدت زیر سوال رفت.

پورسیدآقایی در تشریح جزئیات طرح گفته بود:« در طرح جدید ترافیک، هر خودرویی حساب کاربری داشته و مبلغی را افراد شارژ می‌ کنند تا هر زمانی که وارد طرح ترافیک می‌ شوند بسته به اینکه چه ساعتی بیایند و بروند، از این حسابشان مبلغ کسر می‌ شود، اگر یک ساعت، یک روز یا ۵۰ روز است، از حساب‌شان برداشته می‌ شود.» و معنای روشن چنین طرحی، جز بهره مندی بیشتر اقشار مرفه از مزیت عبور و مرور آزادانه در تهران نبود. علاوه بر آن، مطابق طرح ترافیک جدید تهران، به دلیل آنکه تقریبا تمام محدودیت های ورود به طرح ترافیک به مدد پرداخت پول قابل برداشتن بود، قفل شدن خیابان ها و افزایش آلودگی هوا نیز امری بدیهی تلقی شده است. این یعنی آنکه هدف طرح ترافیک جدید، بر خلاف آنچه شهرداری گفته بود، تنها درآمدزایی بود. رسانه ها به فاصله کوتاهی در یک محاسبه سردستی، درآمدزایی قابل توجه شهرداری از اجرای احتمالی طرح را روشن کردند.

 بر این اساس، کمترین رقم قابل پرداخت بابت هزینه روزانه تردد در محدوده طرح ترافیک در سال 97، ۹هزار و ۶۰۰ تومان و سرجمع آن در کل ۲۲۶ روز کاری سال آینده، رقمی معادل ۲ میلیون و ۱۶۹ هزار و ۶۰۰ تومان می شد. این در حالی ست که حضور همیشگی و ورود و خروج در ساعت های پیک ترافیک، رقم سالانه برای تردد در محدوده طرح را برای هر خودرو به 8 میلیون و 136 هزار تومان می رساند. با این همه اما اهداف اولیه طرح ترافیک نیز در طرح ارائه شده از سوی شهرداری به شدت زیر سوال رفته بود. اهدافی چون کاهش ترافیک، آلودگی هوا، تقویت بخش حمل و نقل عمومی و غیره! همه اینها باعث شد تا رسانه های اصلاح طلب، نمایندگان اصلاح طلب تهران در مجلس، پلیس، همه و همه در مقابل طرح ترافیک غیرکارشناسی شهرداری قرار گیرند تا اجرایی شدن آن در سال 97 حالا در هاله ای از ابهام باقی بماند.

بر این اساس، بعید نیست مسئله طرح اخذ عوارض تردد در بزرگراه ها نیز به سرنوشتی مشابه طرح ترافیک جدید مبتلا شود. تا اینجا اما می توان یک برآورد کلی از طرح های ارائه شده از سوی مدیریت شهری جدید داشت و آن، چیزی جز تاکید بر گران تر شدن زندگی در تهران  نیست. به گواه تاریخ، خاستگاه تفکر محمدعلی نجفی، جایی جز حزب کارگزارن سازندگی نیست. اعضای کارگزاران پیش از این نیز مدیریت تهران را در دست داشته اند. غلامحسین کرباسچی، دبیر کل فعلی کارگزاران که بعدها به دلیل فساد مالی از شهرداری اخراج شد، همواره معتقد بود:« باید تهران را آنقدر گران کنیم، که هرکس نمی‌تواند، از آن برود!» چندی پیش، سیدحسین هاشمی؛ استاندار فعلی تهران و دیگر عضو کارگزاران نیز گفته است:«باید هزینه های زندگی در تهران را بالا ببریم!» این یعنی آنکه تهران در سالهای آینده جایی برای زندگی ندارها نخواهد بود.

مجموعه جدید مدیریت شهری صراحتاً قصد دارد پول توسعه تهران از مردم بگیرد. این البته امر عجیبی نیست. مردم همه جا و در همه شهرهای دنیا، نه تنها پول اداره شهر، که اداره کشور را نیز خود می پردازند، هر چند ما به دلیل وابستگی به پول نفت، به آن عادت نداشته باشیم. راه حل معضلات تهران اما شاید تنها در گران کردن زندگی تهرانی ها نباشد. کمااینکه طرح ترافیک جدید تهران که با همین رویکرد ارائه شده، به گواهی کارشناسان به مراتب بر مشکلات تهران خواهد افزود و نه تنها خیابان ها را قفل می کند، که آلوده تر کردن شهر را نیز دامن خواهد زد؛ آن هم با اختصاص سهمیه ویژه تر آلوده سازی به پولدارها!