سرمربی کنونی ملوانی ها که دغدغه ساختن فرهنگی تازه در فوتبال، مهم ترین وجه شخصیت حرفه ای او را شکل می دهد در این مصاحبه حرف هایی زد که بی شک از با اهمیت ترین نظرات و دیدگاه ها در فوتبال ماست.

اگر فرزند شما هم سرباز شود ترجیح می دهید در لیگ برتر باشد!

درباره حضور عالیشاه و نوراللهی در تیم تراکتورسازی سوال می شود و اینکه چرا یک سرمربی مانند من با وجود حضور در تیمی نظامی اجازه می دهد تا این بازیکنان راهی تیم لیگ برتری شوند باید از شما سوالی بپرسم، اگر این بازیکنان فرزندان شما بودند، شما فرزندت را به تیم لیگ برتری با امکانات بالا و پول دریافتی بالا می فرستادی یا یک تیم لیگ دسته اولی با امکانات بسیار اندک؟

انتقال بازیکنان سرباز باعث ضرر فوتبال ایران می شود

این که تعیین شود هر بازیکنی در کدام باشگاه به کار گرفته شوند نیز بر می گردد به قاعده وقانون عمومی در این تیم ها، کار به جایی رسیده که من سرمربی از این روند در تیمم نمیتوانم منتفع باشم اما در تیمی دیگر چنین برداشتی از حاصل فنی تیم های دیگر می شود، من کل ماجرا را دارای خدشه می دانم واعتقاد دارم کل این ماجرا برای فوتبال ما ضرر ایجاد می کند.

هر بازیکن سرباز باید در تیم خود باقی بماند

به نظر من وقتی قرار است بازیکن در دوران سربازی اش برود به یک تیم معمولی که فقط اسمش نظامی است، خوب در تیم خودش بماند و هر سال مبلغی از تیم مورد نظر به سازمان نظام وظیفه پرداخت شود، مگر تیمی مثل پرسپولیس ندار است و قادر نیست مثلا سالی 100 یا 200 میلیون به نظام وظیفه بدهد و از بازیکنش که حق استفاده از او را هم دارد بهره ببرد؟ قطعا من در رابطه با تمام فوتبال ایران می گویم. از من پرسپولیسی تر مگر داریم که از بهمن 54 تا بهمن 68 یک سره در پرسپولیس بوده ام. من هم درباره کل فوتبال حرف می زنم.

در دوران ما هم باید فوتبالیست ها به تیم نظامی می رفتند

در دوران ما بازیکن ها به تیم های نظامی آن دوران مثل پاس که تیم شهربانی بود و عقاب و ملوان که تیم نیروی دریایی و هوایی بود می رفتند. البته در آن دوران بعضی از بازیکنان مانند مرحوم حجازی به تیم های نظامی نرفتند، مدیر تیم تاج، پرویز خسروانی بود که خودش بالای قانون بود و فرمانده ژاندارمری بود، اما بقیه بچه ها در سن خدمت از تیم ها می رفتند. مثلا یادم هست اکبر میثاقیان و ابوالفضل مزدستان برای خدمت سربازی به تیم ملوان رفتند.

یک بازی به دلیل خدمت سربازی سه بر صفر بازنده شدیم

در دهه 60 البته جنگ تحمیلی هم بود و حساب و کتاب در خدمت نظام وظیفه عمومی جدی تر بود. یک بار ما به خاطر بازیکنی که خدمت نرفته بود 3 بازی بازنده اعلام شدیم و قهرمانی در مسابقات هم از چنگمان رفت.

 

نیم فصل دوم بازی ها متراکم می شود

خدا را شکر وضعیت تیم بسیار خوب است، البته نیم فصل دوم کار بسیار سخت تر می شود و مسابقات در این دور به شدت متراکم می شود اما در تیم امسال ملوان خوشبختانه ما با عمل کردن به یک سری از اصول، جایگاهی برای فرهنگ فوتبال تعبیه کردیم و به آن عمل کردیم. ما اعتقاد داشتیم که فوتبال تنها نتیجه گرفتن در داخل زمین نیست، فوتبال ورزشی است که همه ما در آن دخیل هستیم و همه از آن لذت می بریم. در بعد نتیجه گیری البته داستان متفاوت است!

با رعایت اخلاق باید دور سفره فوتبال بنشینیم

سال ها پیش گفته بودم بعد از قاچاق مواد مخدر دومین صنعت پولساز دنیا است و همه ما به عنوان دست اندرکاران این ورزش باید با رعایت اخلاق دور سفره فوتبال بنشینیم و پول حلال به دست بیاوریم و هنوز هم اعتقاد دارم فوتبال آن قدر ظرفیت عمیقی دارد که ما میتوانیم ضمن بازی کردن و احتمالا موفق بودن و یا حتی نا موفق بودن، لذت ببریم و فرهنگ فوتبال را در جامعه تسری بدهیم.

ایرادی ندارد که زباله های کنار ساحل را جمع کنیم

هیچ ایرادی ندارد که بازیکنان تیم ملوان در راستای همین اعتقاد بروند کنار دریا و زباله ها را جمع آوری کنند، امروز بازیکنان تیم ما با یک نایلکس بزرگ کنار ساحل رفتند و زباله ها را جمع کردند! این اتفاق نه تنها روی بازیکن ها بلکه روی تماشاگران هم تاثیر می گذارد. چند روز قبل ما از تماشاگران خوب تیم خواستیم که پوست تخمه آفتابگردان را در یک کیسه بریزند تا ورزشگاه کثیف نشود! یکی از تماشاگرها گفت لذت خوردن تخمه در بازی این است که پوستش را پرت کنی! من هم گفتم اینها تنها به عادت رفتاری برمی گردد. بعد مشاهده کردیم که میزان زباله ناشی از تخمه در ورزشگاه ما نصف شده است.

 

در بازی های رسمی کمترین تنش را داشتیم

این اتفاق در بازی های رسمی هم جواب می دهد، ما در بازی ملوان و سپیدرود که مهم ترین بازی فوتبال تاریخ گیلان است و امسال برای اولین بار بعد از سالهای مدید برگزار شد کمترین تنش و مشکل را داشتیم، این به خاطر نوع رفتار بازیکنان و تماشاگران ماست.

برخی بی اخلاقی ها در فوتبال را می فهمم اما چیزی نمی گویم

البته می دانم گاهی اوقات جامعه فوتبال با ما هم آوایی نمی کند، مثلا من متوجه می شوم شب بازی ملوان و خونه به خونه یک باره محرومیت بازیکن تیم حریف لغو می شود. همین حالا می دانم از چه کانالی این بی اخلاقی انجام شده ولی چیزی نمی گوییم. ولی به هر حال جامعه فوتبال تحت تاثیر این منطق قرار خواهد گرفت.

 

وقتی به داور خسته نباشید گفتم بهت زده شد

بازی تراکتور سازی و ملوان در جام حذفی را ما باختیم، داور 2 پنالتی صددرصد برای ما نگرفت اما وقتی من به سمت داور رفتم و به او خسته نباشید گفتم. بهت زدگی را در صورت داور دیدم، من حتی از داور برای اندک اعتراض بازیکنان عذر خواستم. داور باورش نمیشد اما به هر حال تحت تاثیر قرار گرفت!

از نگاه بعضی ها حرف حق زدن پرخاشگری است

حال در این میان بعضی ها رفتارهای من را پرخاشگرانه می دانند، می دانید چرا؟ به این خاطر که از نگاه آنها حرف حق زدن و صراحت گویی پرخاشگری است و اخلاقی رفتار کردن رفتاری عجیب است!

عربستانی ها با ناداوری پیروز شدند اما به آنها تبریک گفتیم

ما در سال 75 در بازی اول برابر عربستان سه بر صفر پیروز شدیم، در بازی نیمه نهایی داور یک گل درست ما و یک پنالتی برایمان نگرفت، با وجود همه این حق کشی های آشکار در دورانی که مثل حالا روابط کشورمان با عربستانی ها زیاد خوب نبود به رختکن حریف رفته و به آنها خسته نباشید و تبریک گفتیم، این جا است که غلبه بر نفس و پهلوانی طبق دستور مولا علی (ع) بعد عملی و رفتاری به خود می گیرد و از قالب شعار خارج شده و ما را با اخلاق ترین تیم آسیا می کند. ما در سال 1992 در جام جهانی فوتسال هم بااخلاق ترین تیم مسابقات شدیم.

دایی بخش لاینفک تاریخ فوتبال ایران است

علی دایی چه من بخواهم و چه نخواهم، بخشی لاینفک از تاریخ فوتبال ماست. دایی رکورددار فوتبال ما و جهان است و برای فوتبال ما آبرو خریده است و توهین کردن به او از ابتدا تا انتهای بازی یک حرکت مطرود است. چنانچه توهین به داوران و سایر مربیان هم، چنین است.

مربیان لیگ برتری باید به حرمت دایی روی نیمکت ننشینند

باید با رفتاری عملی این حرکت را محکوم کرد. من فکر می کنم کانون مربیان فوتبال می توانستند در حرکتی هماهنگ از مربیان لیگ برتر دعوت کند به حرمت علی دایی و سایر کسانی که به آنها توهین شده یک بازی روی نیمکت تیم های خود ننشینند.

 

حاضرم به احترام دایی روی نیمکت ننشینم

از کانون مربیان بگذریم، این نظر و پیشنهاد من، محمد مایلی کهن است که حاضرم به حرمت علی دایی یک بازی روی نیمکت ننشسته و این را از همه همکاران خودم هم بخواهم! یک روز که برنامه لیگ برتر و لیگ دست اول به هم نزدیک بود می شد و حالا از این به بعد هم می شود با حرکتی هماهنگ مربیان از نشستن روی نیمکت ها خودداری کنند.

بعضی ها در جامعه الگو هستند اما به راحتی خلاف می کنند

چند وقت پیش من با یکی از دوستان ملاقات کردم و برای رفتن به جایی سوار اتومبیلش شدم، دیدم کمربند نبسته، از او که خیلی معروف تر و شناخته شده تر از من در جامعه هست خواستم کمربندش را ببندد اما او که از عزیزان با نجابت فوتبال ماست گفت نه حاجی، ولش کن پلیس ها ما را جریمه نمی کنند و تازه اگر جریمه هم کنند می روم و یک دقیقه همه خلافی را صفر می کنم! وقتی این عزیز چنین اعتقادی در فرهنگ جامعه درباره رفتاری که باید الگو و فرهنگ باشد، دارد چه انتظاری دارید من حرف حق بزنم و جامعه در حرکتی سمبلیک، خودش و واقعیت هایش را با اصول من هماهنگ کند؟

توهین به دایی توهین به کل فوتبال است

خیلی از رفتارها ممکن است سمبلیک باشد، درباره علی دایی هم اعتقاد دارم این حرکت سمبلیک باید انجام شود. توهین به علی دایی توهین به کل جامعه فوتبال است، توهین به مربی و بازیکن و حتی داور است. چرا باید به علی دایی توهین شود؟ او چه کرده جز این که در 20 سال گذشته فوتبال ما را به دنیا شناسانده و اگر در فوتبال دنیا امروز ما را می شناسند به خاطر آدم هایی مثل همین علی دایی بوده است.

خاطره ای از محسن خلیلی

من محسن خلیلی را از امیدهایمان آوردم و یک 10 دقیقه ای در سال 80 به او بازی دادم، امیدوار بودم آن قدر تلاش کند که هفته بعد 10 دقیقه را بکنم 15 دقیقه و 30 دقیقه اما دیدم او در زمین از جایش تکان نمی خورد. به او اعتراض کردم و گفتم چرا تلاش نکردی، جواب داد حاجی کفش هایم تنگ بود، به او گفتم تو که بازیکن حرفه ای هستی و 20 سالت هم شده هنوز نمیدانی چه کفشی باید بپوشی؟ به محسن گفتم برگرد سر تمرین تیم امیدها و هر وقت بزرگ شدی برگرد تیم بزرگسالان، او هم سرش را پایین انداخت و رفت و چند روز دیگر برگشت و شد محسن خلیلی و در همین بازی 15 سال قبل در 20 سالگی به استقلال گل زد و بعد ها در دربی رفت و برگشت به استقلال گل زد و آقای گل شد و اگر آن مصدومیت برایش پیش نمی آمد آمار عملکردش بسیار بهتر هم می شد.