پایگاه خبری تحلیلی پارس - وی یکی از موفق‌ترین چهره‌های دنباله‌دار و جریان‌ساز است و به مدد صفحه‌ی اینستاگرامش توانسته چهره پرحاشیه‌ای برای خودش دست و پا کند و هر جا که سخن از حمایت از زنان است، نام ایشان می‌درخشد.

این بانوی بازیگر سعی دارد در چارچوب‌شکنی‌ها پیشرو باش، با اینکه یک آرکائیسم خاصی در شخصیتش نفهفته است. از همسرش طلاق میگیرد ولی همه‌جا از او خوب می‌گوید و گاهی حتی حمایتش می‌کند. کار ایشان، طوری خداحافظی در اوج را به ذهن متبادر می‌کند.

از فرزندش حمایت می‌کند و مادرانه‌های خوبی در صفحه‌اش برای دخترش می‌نویسد. در یک حرکت ناگهانی با مردی ازدواج می‌کند که هیچ ربطی به بازیگری ندارد و یک بیزینس‌من موفق است و بعضی المان‌های مذهبی در ظاهر او دیده می‌شود.

او در پاسخ به خانواده‌اش که با ازدواج او مخالف بودند، می‌گوید: «نیاز به کانون خانواده دارم...» و همین سنت‌گرایی‌‌ها و تضادش با ظاهر امروزی و بسیار پر زرق و برقش، او را تبدیل به شخصیت جالب و قابل کشفی در بین دوره‌گردها و پیگیران فضای مجازی کرده است.

صفحه‌ی این بازیگر زن مشهور، شبیه آش شله قلمکار است و همه چیز در آن یافت می‌شود. از نذری پختن و چهره‌ی بی‌آرایش پای دیگ نذری گرفته تا معرفی آرایشگر و سالن زیبایی مورد پسند ایشان تا حمایت از کودکان بی‌سرپرست، تا...

در مصاحبه‌ای در مورد مذهبی‌بودن همسرش از قول بازیگر دیگری این‌گونه می‌گوید: «فلانی گفت چه خوب که با یک فرد مذهبی ازدواج کردی، لااقل می‌توانی او را به یک چیزی قسم بدهی...» و با این جملات به عمق تناقض‌هایی که از او می‌بینیم افزوده می‌شود.

فردی که همیشه از قضاوت‌کردن و قضاوت‌شدن گلایه دارد، عکس‌های مراسم ازدواج مجددش را منتشر می‌کند و به گفته‌ی خودش این بار هم خواسته از زنانی که ازدواج مجدد برایشان یک خط قرمز اجتماعی است، حمایت کند. ولی چندی بعد باز گلایه از قضاوت‌شدن دارد...

کسی که ابتدا روند ازدواجش بوی تابوشکنی داشت و ترویج و حمایت، شروع به پاسخ‌گویی علیه کسانی می‌کند که در فضای مجازی همسرش را با کس دیگر مقایسه کرده‌اند و یا به هر طریقی چیزی به ایشان گفته‌اند، اما این بار دیگر بوی حرف‌های عامیانه از سخنان او به مشام می‌رسد. مثلا اینکه حرافان فضای مجازی به قد و بالای جناب همسر حتما حسادتی کرده‌اند و چیزهایی از این قبیل...

ایشان هم مثل همه‌ی سلبریتی‌ها و تمام کسانی است که خودشان را تمام قد به نمایش می‌گذارند و بعد از قضاوت‌شدن گلایه می‌کنند و سعی می‌کنند که طوری محبوبیت ازدست‌رفته‌شان را در این فضا جستجو کنند و با این عمل و عکس‌العمل‌ها دیگران را پیگیر اخبار خود کنند. دست به دست شدن اخبار ایشان و بازدیدهای میلیونی از مصاحبه‌های ایشان هم مؤید این است که مخاطبین صفحات مجازی به‌شدت این اخبار را دنبال می‌کنند و مثل همیشه حلقه‌ی مفقوده، نظارت بر روند شهرت و شهرت‌طلبی است. و اینکه این سلبریتی‌سازی‌ها و پیرامونشان کی و کجا و با چه آموزه‌‌ی فرهنگی، تمام می‌شوند؟ و آیا فرهنگی که در دست این افراد است و هنر هفتمی که آنها بانی رونقش هستند، با چه کیفیتی و چطور ساخته خواهد شد؟