با پیروزی انقلاب اسلامی، ظرفیت‌های بسیاری در عرصه‌های فکری، معنوی و تشکیلاتی خود را بروز دادند و در عرض چند ماه پس از فروپاشی رژیم شاهنشاهی، ساختارها و چارچوب‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به سرعت بازآفرینی شدند. شروع فعالیت نظام جمهوری اسلامی از سال ۱۳۵۸ که با رای قاطع مردم مشروعیت یافته بود، باعث تحیر بسیاری از ناظران انقلاب شده بود. این ذهنیت وجود داشت که روحانیونی که تجربه مدیریتی ندارند یا تشکیلات کشور را به تکنوکرات‌ها واگذار خواهند کرد و یا آنکه مدیریت آن‌ها کشور را با بی‌ثباتی روبه‌رو خواهد ساخت.

همچنین خطر فروغلتیدن ایران به دام گروه‌های کمونیستی و مارکسیتی نیز وجود داشت؛ گروه‌هایی که چند دهه سابقه مبارزاتی و تشکیلاتی سازماندهی‌شده در سراسر کشور داشتند. در این میان در عرصه سیاسی ایران و بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ماه ۵۷ حزبی اعلام موجودیت کرد که قدرت، ساختاربندی و هدایت‌گری آن توانست به‌عنوان یک سازمان سیاسی قوی فعالیت کند.

حزب جمهوری اسلامی از موفق‌ترین احزاب سیاسی تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی بود که با توجه به تجربیات و تحولات چند دهه اخیر، ماهیت، کنش‌گری، تشکیلات و رقابت‌پذیری آن تقریبا کم‌نظیر بوده است. در همین زمینه با مصطفی هدایی از کارشناسان سیاسی گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم. وی معتقد است که حزب جمهوری اسلامی در زمان فعالیت نه تنها از منسجم‌ترین و قوی‌ترین احزاب ایران بلکه در منطقه نیز بود.

 به‌طور کلی دلیل اصلی تشکیل حزب جمهوری اسلامی توسط چند تن از روحانیون و شخصیت‌های انقلابی چه بود؟ ، مبارزین انقلابی چه نیازی به حزب داشتند؟

هدایی: اساساً تشکیل حزب جمهوری اسلامی و فراهم آوردن مقدمات آن از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در جریان بود. آیت‌الله شهید بهشتی و همراهانش یکسال پیش از پیروزی انقلاب در فکر ایجاد سازوکار سیاسی و مبارزاتی متمرکزی بودند. در واقع پس از کودتای ایدئولوژیک درون سازمانی مجاهدین خلق و خلاء تشکیلاتی و سازمانی در میان مبارازان مسلمان، این اندیشه شکل گرفت که باید اقدام جدی و مهمی در این زمینه انجام داد. با توجه به این‌که نقش احزاب و گروه‌های سیاسی پیش از انقلاب به‌دلیل سرکوب ساواک بسیار کم‌رنگ شده بود و بیشتر تشکیلات مبارزاتی به صورت مخفیانه فعال بودند.

تشکیل حزب جمهوری اسلامی در صورتی که پیش از انقلاب اعلام می‌شد به‌صورت مخفی شکل می‌گرفت که با در نظر گرفتن تحولات پرشتاب انقلابی و حضور روحانیون ارشد در راس مبارزات، در ۲۹ بهمن‌ماه اعضای اصلی حزب جمهوری اسلامی شروع به‌کار رسمی آن را اعلام کردند. جلسات میان اعضا قبل از پیروزی انقلاب با وجود حکومت نظامی صورت می‌پذیرفت و در نهایت برای بار نخست در دوم فروردین ۵۸ حزب مواضعش را در گرامیداشت سالگرد رویداد فیضیه در میدان آزادی با برگزاری اولین مجمع رسمی اعلام کرد که سخنران این اجتماع بزرگ آیت‌الله خامنه‌ای بودند. به‌طور کلی اعضای اصلی حزب از مهمترین رهبران و مبارزان انقلابی بودند.

بنیانگذاران آن که شهید آیت‌الله محمد بهشتی، آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، شهید محمدجواد باهنر، حجت‌الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی و عبدالکریم موسوی اردبیلی بودند، از روحانیون برجسته و تاثیرگذاری در تاریخ انقلاب و پس از آن بودند که بعدها نقش‌شان در عرصه سیاسی بسیار پررنگ‌تر شد. تشکیل حزب جمهوری اسلامی توسط این افراد باعث شد تا انسجام روحانیون و مبارزین مسلمان انقلاب اسلامی بسیار بیشتر شود و در سوی دیگر با اقداماتی نظیر جذب و تربیت نیرو، برگزاری کلاس‌های آموزشی ایدئولوژیک که توسط بانیان حزب برگزار می‌شد، قابلیت‌های فعالیت سیاسی و مبارزه فکری با جریان‌های انحطاط افزایش یابد.

به‌صورت مرسوم در تشکیلات حزبی، منافع حزبی و گروهی در صدر اولویت‌های اعضا و کادر قرار دارد، آیا حزب جمهوری اسلامی نیز با توجه به ماهیت کار حزبی دارای چنین سازوکاری بود؟

هدایی: پاسخ این سئوال در جایی قرار دارد که اگر بدانیم شروع فعالیت¬های مبارزاتی و سیاسی حزب جمهوری اسلامی با موافقت رهبر کبیر انقلاب اسلامی بود، کاملا مشخص می¬شود. روحانیون مبارز وجود تشکیلات برای مدیریت مشکلات و مسائل ابتدای شروع انقلاب اسلامی، ضرورت انسجام و انتظام نیروهای مومن انقلابی، گسترش آگاهی انقلابی، تربیت کادر فعال وکارآمد برای اداره کشور و خنثی کردن توطئه‌های گروه‌های معاند، ضدانقلاب و انحرافی را درک می‌کردند.

از همین رو باید سازمان، گروه یا حزبی را شکل می‌دادند که از صفر تا 100 آن تحت نظارت دقیق قرار می‌گرفت و دارای کارنامه‌ای سفید می‌بود. حزب جمهوری اسلامی به‌عنوان نهال نوپا با وجود نیروهای برجسته به سرعت قوت گرفت و در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس اول حضور فعالی داشت.

این حضور به معنای آن بود که باید قوای کشور در دست نیروهای مومن، قابل اطمینان و به معنای واقعی کلمه انقلابی قرار می‌گرفت. حزب جمهوری اسلامی در زمان فعالیت نه تنها از منسجم‌ترین و قوی‌ترین احزاب ایران بلکه منطقه نیز بود. هرچند در انتخابات ریاست جمهوری مبارزات را به ابولحسن بنی‌صدر واگذار کردند ولی در مجلس شورای اسلامی توانستند توفیقاتی کسب کنند. همین پیروزی آن‌ها در مجلس باعث شد تا سد محکمی در برابر جاه‌طلبی‌های رئیس جمهور خائن ایجاد کنند و بعدها وی را به خاطر خیانت‌ها عزل کنند.

 شاید به همین دلیل بود که پس از تشکیل حزب جمهوری اسلامی، همواره شخصیت‌های برجسته آن در تیررس انتقام، انتقاد، تخریب و خیانت بودند؟

هدایی: به نکته مهمی اشاره کردید. بله زمانی که شهید بهشتی و همراهانش توانستند یک تشکیل منسجم و قوی تشکیل دهند، حسادت‌ها و خیانت‌ها نیز علیه آن شروع شد. اعضای بنیانگذار حزب و به‌ویژه شهید بهشتی از نیروها و رجال مختلفی برای هیئت مرکزی و شاخه‌های آن دعوت کردند که برخی پذیرفتند و تعدادی نیز مانند بنی‌صدر نپذیرفتند. در این بین کسانی نیز بودند که دعوت نشدند که این باعث بروز حسادت‌هایی بعدها شد. اما ورای برخی اختلافات درون حزبی که معمول هر تشکل سیاسی است، آغاز قدرتمند فعالیت حزب جمهوری اسلامی با اندیشه‌ها، اهداف و آرمان‌های ترقی خواهانه برای تشکیل نظام اسلامی، رقبای سیاسی را حساس کرد. حال در شرایطی که بنی  صدر خائن در راس قدرت اجرایی قرار دارد و پس از مدتی پیوند و اتحاد سیاسی با منافقین را علنی کرد، حزب جمهوری اسلامی را به‌عنوان مانع اصلی رسیدن به مقاصد پلید خود می‌دید.

حتی استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌الملل نیز برای سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی بر روی اقدامات مخرب و توطئه‌آمیز داخلی حساب ویژه باز کرده بود که نمونه آن در کودتا و نقشه‌های ترور مشخص شد. با عزل بنی‌صدر استکبار و گروه‌های ضدانقلاب برای انتقام، ترور را در راس فعالیت‌های خود قرار دادند. اعلام رسمی مبارزه مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی از سوی منافقین و به مدت کوتاهی انفجار در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، نشانه اصلی اهمیت جایگاه شهید بهشتی و اعضای ارشد و مهم حزب جمهوری اسلامی برای ادامه حیات انقلاب بود.

آیا دلیل پایان فعالیت حزب جمهوری اسلامی را ترورها می‌دانید یا آن‌که اختلافات منجر به آن شد؟

هدایی: به نظر بنده هردو متغییر در آن دخیل بودند. اولین ضربه مهم در هفتم تیر ۶۰ روی داد. آیت‌الله بهشتی به‌عنوان تئوریسین و از مراکز ثقل انقلاب به همراه کادرهای اصلی مرکزی به شهادت رسید. پس از مدت کوتاهی نخست وزیر وقت و دبیر کل جدید حزب یعنی شهید باهنر در هشتم تیرماه قربانی ترور شد. آیت‌الله خامنه‌ای، دبیرکل جدید نیز به مقام ریاست جمهوری رسیدند و این نگرانی وجود داشت که فعالیت‌های حزبی شخصیت‌ها و مقامات مهم کشور، ریسک ترور را بسیار بالا می‌برد. برای همین بود که برای مدتی به دستور امام (ره) فعالیت‌های حزب تعلیق شد.

اما در ادامه تا سال ۶۶ و با فعالیت مجدد حزب، به خاطر حضور نیروها و شخصیت‌هایی که دارای گرایش‌های متفاوت سیاسی و اقتصادی بودند، خطر انشعاب در حزب وجود داشت که این بار رهبران حزب و با مشورت با رهبر کبیر انقلاب، تعطیلی حزب جمهوری اسلامی را مدنظر قرار دادند تا به این صورت اختلافات باعث درگیری‌های سیاسی میان نیروهای انقلابی نشود.