نگاهی به گزارش‌های اندیشکده‌‎ها و مراکز مطالعات استراتژیک در غرب نشان می‌دهد که آنها از نوع جدیدی از جنگ به نام جنگ‌های هیبریدی یا ترکیبی (Hybrid Warfare) سخن به میان می‌آورند و ایران را یکی از بازیگران این نوع جدید از جنگ علیه غرب معرفی می‌کنند.

جنگ هیبریدی در بُعد نظامی که گاهی از آن با عنوان عملیات‌های پیچیده، جنگ‌های کوچک، و یا جنگ‌های نامنظم نیز یاد می‌شود، بیانگرِ به کارگیری ترکیبی قابلیت‌های نیروهای نظامی متعارف به شیوه‌ای پیچیده و هماهنگ شده است. بنابراین، طبیعی است که بیشتر بازیگرانِ غیردولتی، از این گونه امکانات و شرایط برخوردار نیستند. این گونه از نبرد، به لحاظ گزینش تاکتیکی، تنها محدود به بازیگران غیردولتی و ضعیف نیست و به خودی خود نیز جدید به شمار نمی‌آید.

جنگ‌های ترکیبی تنها به میدان نبرد محدود نیست، در یک تعریف جامع‌تر که در کنفرانس امنیتی مونیخ 2015 ارائه شده، نبرد هیبریدی شامل ترکیبی از ابزارهای مختلف متعارف و غیرمتعارف است. این ابزارها از دیپلماسی تا جنگ نظامی را در هشت قسمت شامل می‌شود: 1. دیپلماسی 2. جنگ اطلاعاتی و پروپاگاندا 3. حمایت از نابسامانی‌ها و شورش‌های محلی 4. نیروهای نامنظم و چریکی 5. نیروهای ویژه 6. نیروهای کلاسیک نظامی 7. جنگ اقتصادی 8-حمله‌های سایبری

گزارش ناتو با عنوان «استفاده ایران و روسیه از نیروهای نفوذی در منازعات جاری» یکی از نمونه‌ گزارش‌های اندیشکده‌های غربی مبنی بر اتهام آغاز این نوع از جنگ توسط ایران است.

تعریف دقیقی از جنگ ترکیبی توسط اندیشکده‌‎ها و مراکز مطالعات استراتژیک در غرب ارائه نشده، زیرا در مورد همه بازیگران (دولتی و غیردولتی) و با ابزار و روش‌های گوناگون مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ از تحریم اقتصادی و حمله سایبری گرفته تا ترور و حمله نظامی و عملیات روانی توسط رسانه‌ها و فریب رهبران؛ اما کلیت آن، مجموعه‌ای از عوامل سخت، نیمه‌سخت و نرم را در بر می‌گیرد. غربی‌ها علاوه بر روسیه اتهام آغاز این نوع از جنگ را در حالی علیه ایران مطرح می‌کنند که عملکرد غرب به رهبری آمریکا نشان می‌دهد که در واقع این غرب است که یک جنگ هیبریدی علیه ایران به راه انداخته و ایران در حال دفاع هیبریدی از خود است.

کتاب «جنگ هیبریدی: رویکردی برای تغییر نظام» که جنگ هیبریدی آمریکا علیه ایران، چین و روسیه را توضیح می‌دهد.

عملیات اطلاعاتی مفهوم وسیعی دارد؛ از تزریق نامحسوس اطلاعات به‌منظور تغییر دادن فرهنگ و عادت عامه مردم یک کشور در زمان عادی (آشتی و صلح)، و نفوذ به لایه‌های اطلاعاتی در بخش‌های خصوصی، دولتی، نظامی و حتی امنیتی شروع شده و تا از کار انداختن شبکه‌های فرماندهی و کنترل نظامی، شبکه‌های حمل و نقل اقتصادی، خدماتی و آنچه موثر بر زندگی روزمره افراد است، ادامه پیدا می‌کند.

عملیات اطلاعاتی در سه لایه صورت می‌گیرد؛ لایه اول در سطح ادراکی است، و هدف آن مدیریت ادراک فرمانده‌هان و رهبران طرف مقابل است تا با روش‌هایی مانند عملیات روانی، دیپلماسی، فعالیت‌های عمومی و غیرنظامی، تاثیراتی مانند تردید و دو دلی یا تاخیر در تصمیم‌گیری و غیره را بر روی فرمانده‌هان و رهبران بگذارند.

لایه دوم زیرساخت اطلاعات است؛ این لایه‌ که اغلب از آن به عنوان لایه ارتباطی با فضای سایبر نام برده می‌شود، در آن حملات نرم‌افزارهای مخرب و هک به زیرساخت‌هایی مانند شبکه اینترنتی و داخلی سازمان‌ها، سامانه‌های پشتیبانی و مولدهای برق صورت می‌گیرد.

لایه آخر نیز بستر فیزیکی شامل کامپیوترها، شبکه‌های فیزیکی، سامانه‌های مخابراتی، تاسیسات، تجهیزات، پرسنل و غیره است که با روش‌هایی مانند حمله فیزیکی الکترونیکی، دزدی، شنود و تخریب فیزیکی مورد حمله قرار می‌گیرد.

عملیات اطلاعاتی از تزریق نامحسوس اطلاعات به‌منظور تغییر دادن فرهنگ و عادت عامه مردم یک کشور در زمان عادی (آشتی و صلح)، و نفوذ به لایه‌های اطلاعاتی در بخش‌های خصوصی، دولتی، نظامی و حتی امنیتی شروع شده و تا از کار انداختن شبکه‌های فرماندهی و کنترل نظامی، شبکه‌های حمل و نقل اقتصادی، خدماتی و آنچه موثر بر زندگی روزمره افراد است، ادامه پیدا می‌کند

غرب به رهبری آمریکا همزمان در تمام لایه‌ها و با درجات متفاوت در حال حمله به ایران است؛ به عنوان مثال در لایه یک که "تغییر ادراک رهبران" است، مقام معظم رهبری نیز در این رابطه هشدار دادند که آمریکا به دنبال ایجاد خطای محاسباتی در تصمیم‌گیری مسئولان است: «مسئولان آماج این نفوذند؛ برای چه؟ هدف چیست؟ هدف این است که محاسبات مسئولان را عوض کنند و تغییر بدهند؛ یعنی مسئول جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که با ملاحظه‌ هزینه و فایده احساس کند که باید این اقدام را بکند، این اقدام را نکند؛ نفوذ برای این است به این نتیجه برسد که فلان رابطه را قطع کند، فلان رابطه را ایجاد کند؛ نفوذ برای این است که این محاسبات در ذهن مسئولین عوض بشود.» (20/12/1394- بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى)

حمله در لایه دوم یعنی "زیرساخت اطلاعات" نیز مثال‌های فراوانی وجود دارد که برای نمونه می‌توان به عملیات مشترک آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی موسوم «نیترو زئوس» (NITRO ZEUS) برای حمله به زیرساخت‌های ایران اشاره کرد که استاکس‌نت (Stuxnet) تنها بخش کوچکی از این عملیات گسترده بود. بر اساس نظر کارشناسان شرکت "سیمانتک" که اطلاعات تکمیلی و گسترده‌ای را درباره استاکس‌نت منتشر کردند، هدف سازندگان این کرم رایانه‌ای (استاکس‌نت)، خراب‌کاری در تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم نطنز در ایران بوده است.

نمونه حمله در لایه سوم یعنی "بستر فیزیکی" نیز متعدد است و فقط در حوزه پرسنل می‌توان به ترورهای بیولوژیکی نظیر شهید دکتر سعید کاظمی آشتیانی و یا ترورهای مسلحانه مانند شهدای هسته‌ای اشاره کرد.

عملیات اطلاعاتی مفهوم وسیعی دارد و در سه لایه "تغییر ادراک رهبران"، "زیرساخت اطلاعات" و "بستر فیزیکی" صورت می‌پذیرد

عملیات اطلاعاتی از 5 عنصر عملیات روانی، عملیات فریب، جنگ الکترونیک، امنیت عملیاتی و عملیات شبکه کامپیوتری بهره می‌برد. یکی از مهم‌ترین آنها عملیات روانی است که به منظور انتقال اطلاعات و نشانه‌ها به مخاطبان هدف (خارجی) طرح‌ریزی می‌شود و بر روی احساسات، انگیزه‌ها و قدرت تحلیل‌ آنها و در نهایت رفتارهای دولت‌ها، سازمان‌ها، گروه‌ها و افراد هدف (خارجی) تاثیر می‌گذارد.

آمریکا با قدرت از وسایل ارتباط جمعی در زمینه عملیات روانی علیه ایران استفاده می‌کند که از مصداق‌های آن می‌توان از پرداختن دائم به دو مسئله "نفوذ منطقه‌ای" و "برنامه موشکی" ایران در رسانه‌های اصلی خود نام برد. آمریکا همچنین با ابزارهایی مانند راه‌اندازی شبکه‌های ماهواره‌ای، شبکه‌های اجتماعی بر بستر اینترنت و همچنین دیپلماسی عمومی، به مدیریت، اغوا و حتی اجبار افکار عمومی ایران در راستای منافع خود دست می‌زند؛ اوج این عملیات روانی را می‌توان در ایجاد و ادامه فتنه سال 88 جستجو کرد.

آمریکا با قدرت از وسایل ارتباط جمعی در زمینه عملیات روانی علیه ایران استفاده می‌کند که از مصداق‌های آن می‌توان از پرداختن دائم به دو مسئله "نفوذ منطقه‌ای" و "برنامه موشکی" ایران در رسانه‌های اصلی خود نام برد.

بخشی از جنگ‌ هیبریدی در بعد نظامی دنبال می‌شود که با روش‌های نظامی گذشته تفاوت دارد؛ جنگ‌های هیبریدی بر خلاف جنگ‌های نامتقارن و چریکی، به لحاظ عملیاتی رهبری شده و در میدان نبرد هماهنگ می‌گردد؛ بنابراین، این گونه نبردها مستلزم داشتن یک فرماندهی متمرکز و ساختارِ کنترل روند نبرد است. در جنگ‌های هیبریدی، آموزش و نظم نه در حد نیروهای کلاسیک است و نه همچون جنگ‌های چریکی و نامنظم، بی‌قاعده. سلاح‌های مورد استفاده در این نوع جنگ‌ها مشابه سلاح‌های نبردهای نامنظم ، ولی با قابلیت‌های بالاتر (موشک‌های دوربردتر، موشک‌های ضدتانک، سیستم‌های قابل حمل پدافند هوایی) است.

داعش و گروه‌های تروریستی دیگر به کمک آمریکا، تاکتیک‌های نظامی و فناوری را ترکیب کرده و توانسته‌اند نزدیک به 6 سال دست به نسل‌کشی مسلمانان بزنند

نمونه جنگ هیبریدی را می‌توان در سوریه و عراق دید؛ غرب به رهبری آمریکا و با کمک کشورهای عربی نظیر عربستان، گروه‌های تروریستی تکفیری مانند داعش را بر اساس جنگ هیبریدی برای شکست محور مقاومت به رهبری ایران سازمان داده‌اند. داعش و گروه‌های تروریستی دیگر به کمک آمریکا، تاکتیک‌های نظامی و فناوری را ترکیب کرده و توانسته‌اند نزدیک به 6 سال دست به نسل‌کشی مسلمانان بزنند. البته ایران و هم‌پیمانانش نیز در حال مقابله با آنها با همان روش هیبریدی هستند و توانسته‌اند قدرت و پیشروی این گروه‌های تروریستی را به کنترل دربیاورند.

 

ایران و هم‌پیمانانش نیز در حال مقابله با گروه‌های تروریستی در منطقه با همان روش هیبریدی هستند و توانسته‌اند قدرت و پیشروی این گروه‌های تروریستی را به کنترل دربیاورند.

آمریکا و همپیمانانش مانند عربستان و رژیم صهیونیستی برای اجرای بخش دیگری از جنگ هیبریدی به ایجاد، سازمان‌دهی و حمایت گروه‌های شبه‌نظامی برای حمله مسلحانه، تخریب، کشتار و ناامنی مرزها در داخل خاک ایران دست زده‌اند. بازسازی دوباره گروهک منافقین جهت پشتیبانی عملیاتی داخل ایران و وجود گروه‌های مانند «جنبش عربی آزادیبخش اهواز» در جنوب، «جیش العدل» در جنوب شرق و «پژاک» در شمال غرب که هر از چند وقت یکبار اقدام به درگیری مسلحانه با نیروهای نظامی جمهوری اسلامی و یا حملات تروریستی علیه مردم می‌کنند را باید در همین چرچوب ارزیابی کرد.

البته باید تلاش داعش برای اجرای عملیات کور در ایران را نیز به لیست بالا اضافه کرد که در همین راستا چند شبکه از‌ آنها در داخل توسط نیروهای امنیتی ایران متلاشی شده است.

 

بازسازی دوباره گروهک منافقین جهت پشتیبانی عملیاتی داخل ایران و هدایت گروه‌های تروریستی دیگر جهت عملیات در مناطق مختلف ایران، بخش دیگری از جنگ هیبریدی غرب علیه ایران است

جنگ دیپلماتیک

دیپلمات‌های آمریکا سال‌ها است که در جهت دور کردن کشورهای مختلف از ایران تلاش می‌کنند که یک نمونه آن مجاب یا مطیع کردن بعضی کشورهای جهان جهت تصویب کردن قطعنامه‌های ضدایرانی (تحریم اقتصادی، نقض حقوق بشر و غیره) در شورای امنیت سازمان ملل بود.

اکنون عربستان وظیفه جنگ دیپلماتیک نیابتی از طرف آمریکا علیه عمق استراتژیک انقلاب اسلامی را به عهده گرفته است؛ عربستان بعد از عدم موفقیت در دستیابی به هدف تسلط هژمونیک بر منطقه که عامل این شکست‌ها را ایران می‌داند، جنگ پنهان و آشکاری را علیه ایران به راه انداخته که در عرصه دیپلماسی می‌توان به وادار کردن کشورهای عربی (هرچند کوچک) به قطع روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی اشاره کرد. عربستان در نشست‌های اخیر شورای همکاری خلیج فارس، سازمان همکاری اسلامی و 28 اُمین نشست سران کشورهای عضو اتحادیه عرب به نیابت از آمریکا و غرب دو خط اصلی را علیه ایران دنبال کرده است:

1. عدم دخالت ایران در امور داخلی کشورهای منطقه غرب آسیا و به‌طور خاص عراق، سوریه، لبنان.

2. پایان انقلاب و انقلابی‌گری در ایران و جلوگیری از بسط گفتمان آن در منطقه یاد شده.

جالب اینکه شبیه چنین پروژه‌ای، آمریکا در قالب احیای «سالت» (محدودسازی تسلیحات استراتژیک) همین اقدامات را برای فروپاشی شوروی دنبال می‌کرد.

جنگ هیبریدی آمریکا علیه ایران

دیپلمات‌های آمریکا سال‌ها است که در جهت دور کردن کشورهای مختلف از ایران تلاش می‌کنند و اکنون عربستان وظیفه جنگ دیپلماتیک نیابتی از طرف آمریکا علیه عمق استراتژیک انقلاب اسلامی را به عهده گرفته است

اهداف آمریکا از جنگ هیبریدی با ایران

آمریکا که مهاجم‌ترین کشور دنیا در یک قرن اخیر است، از ابتدای انقلاب اسلامی به‌دنبال کنترل و محدودسازی انقلاب و در صورت امکان تغییر نظام در ایران بوده و پس از امتحان کردن روش‌های مختلف از جنگ سخت تا نفوذ نرم برای مقابله با ایران، به این نوع از جنگ ترکیبی یا هیبریدی روی آورده و در مدت اخیر با استفاده از اکثر عوامل سازنده این نوع از جنگ، این نبرد را علیه ایران به راه انداخته است که اهداف زیر را از این نبرد جدید جستجو می‌کند:

کوتاه‌مدت: سردرگم و مستأصل‌کردن ایران از طریق به راه انداختن جنگ نیابتی در منطقه با کشیدن جنگ تا مرزهای ایران و همچنین تقویت و حمایت از گروه‌های تروریستی جهت انجام عملیات تروریستی علیه مردم جهت ناامن کردن ایران از داخل.

میان‌مدت: فرصت‌طلبی از نقاط ضعف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران در دفاع از خود.

بلندمدت: تضعیف نظام جمهوری اسلامی جهت قبول تغییر سیاست کلان خود از جمله جدا کردن دین از حکومت داری.

جنگ هیبریدی آمریکا علیه ایران

هدف میان‌مدت آمریکا از جنگ هیبریدی با ایران، فرصت‌طلبی از نقاط ضعف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران در دفاع از خود است

ایران نیز برای مواجه با این نوع از جنگ‌ها، با انتخاب استراتژی‌های سیال و تغییرات تاکتیکی در عرصه نبردهای نظامی و دیپلماتیک، توان خود را برای دفاع پرقدرت هیبریدی افزایش داده تا این تهدیدات را خنثی کند. ایران همچنین با فعال کردن نیروهای مردمی در یمن، عراق و سوریه و کمک مستشاری به دولت‌های عراق و سوریه و به کارگیری توان روسیه در سوریه، به دفاع هیبریدی پرداخته است.

مراکز مطالعاتی و دانشگاهی ایران نیز باید تحقیق بر روی موضوع جنگ هیبریدی را در دستود کار خود قرار دهند تا راه‌های تقویت در این نوع از جنگ جدید کشف و در خدمت قدرت دفاعی کشور قرار گیرد. البته برای تحقق بیشتر این امر، تبیین و آگاه‌سازی مسئولان رده‌های مختلف کشور و مردم از جنبه‌های مختلف این جنگ نیز ضروری به‌نظر می‌رسد تا میزان آسیب‌پذیری کشور به حداقل برسد.