نگاهی گذرا به روند و تلاش داخلی‌ها برای پهن کردن فرش قرمز برای دو شرکت هواپیمایی نشان می‌دهد بیش از انجام معامله بیشتر به دنبال انحصاری کردن بازار خرید و در اختیار گرفتن آسمان اقتصاد ایران هستند،‌ آن هم با شیوه‌ای تحقیرانه که آغاز آن سفر به اروپا بود و قرار شد تا فروختن هواپیماها توسط یک شرکت بیمه‌ای ایتالیایی که احتمالاً طرف مذاکره با ایرانی‌ها بوده با دریافت حق دلالی (و به نام تضمین پرداخت اقساط هواپیما‌ها) دهها میلیارد دلار هواپیما به ایران فروخته شود.

 

این اقدام که با تبلیغات فراوان به عنوان بزرگ‌ترین دستاوردهای اولیه برجام یاد شده بود و اتفاقاً در متن برجام نیز به صراحت درج شده است، ناکام ماند تا خریداران سیاسی هواپیما را به سوی شرکت امریکایی سوق دهند.

 

پس از مذاکرات پشت پرده با شرکت بوئینگ دوباره دستگاه تبلیغاتی که از تجربه تلخ گره زدن همه اقتصاد به برجام درس نگرفته بود، دوباره در دامن توافق با این شرکت افتاد تا بار دوم به جای دریافت هواپیما تنها روی کاغذ مبلغ دلارها افزوده شود.

 

اما این روند هم دیری نپایید وخریداران به جای خرید هواپیما به دنبال نخود سیاه فرستاده شدند به نحوی که وعده توافق شده و به گفته مسئولان امضا شده به بعد از انتخابات رئیس‌جمهوری امریکا موکول شد و در عین حال توافق با ایرباس نیز روی هوا رفت زیرا بوئینگ گفته بود: اگر ما نتوانیم هواپیما بفروشیم رفیق و رقیب (ایرباس) هم نمی‌تواند هواپیما به ایران بفروشد!

 

به این ترتیب نتیجه تجمیع‌شده لابی‌های وزارت راه و بدعهدی‌های غربی‌ها در پسابرجام با صرف هزینه‌های سفرهای مختلف و تبلیغات داخلی و خارجی تنها یک جمله بود: «شاید پس از انتخابات رئیس‌جمهوری امریکا.»

 

صرف‌نظر از اینکه اولویت اقتصاد اساساً واردات میلیاردها دلار هواپیما نیست و مقام معظم رهبری در این باره نظری واضح دارند، وزارت راه و شهرسازی باید ضمن تجدید نظر در این موضوع نسبت به در اختیار قرار دادن خطوط هوایی ایران به مقصدهای مختلف نیز با هوشیاری و حساسیت جدی‌تری عمل کند زیرا همین رفتارها باعث شده شرکت‌های کوچک کشورهای اطراف نیز با تأسی از این روش به خود اجازه دهند تا حس ملکیت نسبت به خطوط هوایی ایران پیدا کنند، در این باره نوشته است: هواپیمایی اوکراین به محض مشاهده حضور ایرلاین‌های ایرانی در مسیر تهران – کی‌یف، تحریم‌ها را با همکاری یک مقام مسئول در اوکراین بهانه‌ای برای جلوگیری از فعالیت ایرلاین ایرانی قرار داده است.

 

 برخی مدیران این شرکت هوایی صهیونیست هستند و تلاش می‌کنند به بهانه ادامه‌دار بودن تحریم‌های صنعت حمل و نقل هوایی در ایران و درگیر بودن ایرلاین‌‌های ایرانی با تحریم، ‌انحصار خط هوایی تهران- کی‌یف را ‌به دست گیرند و خود فقط در این مسیر پرواز داشته باشند. آیا وزارت راه اصلاً مسئولیتی در‌باره این تصمیمات خود دارد یا فضای مرکانتلیستی اقتصاد را باید به حال خود را رها کرده و به تئوری‌پردازی بسنده کرد؟