پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- یک: از ابتدای روی کار آمدن دولت، رئیس محترم دولت تدبیر و امید از سر تا ذیل منتقدان را ترسو، بزدل، از جای خاص تغذیه شده نامید تا بیش از آنکه دلسوزی منتقدان و کسانی که واقعا دلشان می خواهد در کشور کمک کنند به سمت  فضای دو قطبی و تقابلی هل داده و منتقدان را به موافق – مخالف دسته بندی نموده و در نهایت با اصطلاح تندرو و میانه رو، مسیر دو ساله خود را طی نمایند. نهایت امر هم با هر طریقی بود برجام تصویب شد و منتقدان و مردم منتظر بودند گشایشی در فضای اقتصادی کشور صورت گیرد. به عبارت بهتر دولت دو سال با فضای دو قطبی برجام تصویب کرد و حالا پسا برجام است و چشم ها منتظر عملکرد دولت در چرخش چرخ اقتصاد و معیشت مردم!

دو:سخنان دو روز اخیر روحانی نشان میدهد، بیش از آنکه این سخنان مبنای واقعیت داشته باشد یک حرکت تهییج کننده برای ایجاد فضای هیجانی و جو روانی کاذب در جامعه است. حسن روحانی میداند طرف مقابل به وعده هایش عمل نکرده و شعار انتخاباتی او نیز چرخش سانتری فیوژ و حالا غربی ها می دانند می توان برای رسیدن روحانی به وعده هایش از او مطالبات بیشتری داشته باشد. عقل سلیم می گوید وقتی دستت برای طرف مقابل باز شد، او بیش از گذشته نسبت به موضوعات حریص می گردد. منتقدان تضمین می خواستند تا برجام دقیق اجرا شود! اما وقتی انشقاق های دولت بیش از گذشته آشکار شد، این روحانی بود که مسیر کشور را از واقعیت خارج نمود تا بدین صورت دو قطبی درون دولت را به دوقطبی جامعه منتقل نماید. 

روزی که وزرای اقتصادی دولت نامه توجه به رکود نوشتن و روزی که وزیر سابق خارجه که سابقه ی دیپلماتی ایشان کم از وزیر خارجه حاضر کشورمان نیست، و حتی قبل تر از ایشان سمت وزارت را بر عهده داشت و حالا کرسی ریاست سازمان انرژی اتمی را بر عهده دارد، سخن از بدعهدی طرف مقابل برجام میدهد، یک دفعه از مدال افتخاری که گرفته بود به یک انسان غیر مطلع، غیر کارشناس غیر مسئول تبدیل می گردد که نبایستی در مورد بدعهدی آمریکایی ها حرفی میزد! یعنی در این حد هم اطلاع نداشت که نظر خودش را اعلام کند و با تذکر عمومی رئیس دولت مواجه می شود. 

به عبارت بهتر، انشقاق موجود در بدنه ی دولت و فشار های فزاینده اقتصادی بر دولت یازدهم و شخص روحانی برای بهبود اوضاع اقتصادی، انچنان سنگین است که استمرار آن موجب شده شخص ایشان فراموش کند، دوران پسا برجام قرار بود دوران رونق باشد و اگر این مسائل حل نگردد، وی اولین رئیس جمهور تک دوره ای تاریخ پس از جمهوری اسلامی ایران نام می گیرد. برای همین بهترین حالت که می توان تصور کرد، فرافکنی در آخرین سال ریاست جمهوری وی، نشان میدهد روحانی بیش از آنکه بخواهد حل کند، از عاقبت دولت تدبیر می ترسد و با اینکار می خواهد فضارا دو قطبی نموده و دو قطبی دولت خود را به سطح مردم ببرند. این چنین وضعیتی می تواند موجب بدتر شدن وضعیت اقتصاد گردد. هرچند بعضی ها اساسا فکری برای معیشت مردم ندارند!

هرچه هست، دولت مهمتر پیش از آنکه به نفع مردم کاری بخواهد انجام بدهد، سناریوی دوقطبی سازی و ایجاد هیجانات تقابلی دو گروه را دستور کار قرار داده و این یعنی بدترین رخ داد سیاسی در سال پایانی یک دولت که می خواهد به زعم خودش میوه دو سال مذاکرات را بدست آورد. دولت محترم باید بداند دامن زدن به این موضوعات، تخریب معیشت مردم است ولاغیر.