یک خبرگزاری روسی در مقاله ای به قلم "شرف کمال" با اشاره به سخنان روز گذشته جان کری وزیر امور خارجه آمریکا مبنی بر ضرورت گفت‌وگو با بشار اسد رئیس جمهوری سوریه برای حل بحران در سوریه آن را در راستای تغییر در مواضع کاخ سفید در قبال دمشق دانست.

جان کری خواستار نشست تمام گروه‌ها برای مذاکره سیاسی و تفاهم برای حل درگیری در سوریه شد، وی در این خصوص از جمهوری اسلامی ایران و روسیه برای تحقق این مساله درخواست کمک کرد.

این سخنان رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا نشان از تغییر واضح در مواضع دولت آمریکا در قبال بحران سوریه دارد؛ مواضعی که طی سالیان گذشته هیچ تغییری را حاضر نبود بپذیرد، تا این که همین دستگاه دیپلماسی به این نتیجه رسید که اساس مشکل نظام حاکم بر سوریه نیست بلکه مشکل سوریه در گروه های تروریستی حاضر در این کشور خلاصه می‌شود، گروه‌های تروریستی که از تمام خطوط تعیین شده برای آنها در منطقه عبور کرده‌اند، البته این گروه‌ها ممکن است در تحقق اهدافی که برای آنها تعیین شده بود، وظیفه خود را به درستی محقق کرده باشند، اهدافی که در برهم زدن ثبات و امنیت و آرامش در منطقه تجلی یافته و موجی از آوارگان و پناهجویان را از میان مردم سوریه به راه انداخته است.

اما در این بین موضع دولت روسیه از همان ابتدای آغاز بحران سوریه واضح بوده است، این موضع بر ضرورت و لزوم مبارزه با تروریسم و اجازه ندادن به آن برای توسعه یافتن و فعال شدن گروه‌های تندرو در منطقه تاکید داشته چرا که توسعه چنین گروه‌هایی موجب تهدید صلح و ثبات و امنیت بین المللی می شود.

دولت روسیه همواره تاکید داشته که نباید در مسائل داخلی کشورهای منطقه دخالتی صورت گیرد و تنها مردم سوریه هستند که به دور از هرگونه دخالت خارجی باید برای تعیین سرنوشت خود نقش داشته باشند، تا از این طریق سلطه و استقلال کشورشان مصون باقی بماند و تمامیت ارضی سوریه هم حفظ شود و این امر از طریق مقابله با گروه‌های تندرو و تروریستی محقق می شود.

طرح روسیه برای تشکیل ائتلاف جدیدی برای مبارزه با تروریسم با همکاری کشورهای برجسته منطقه خاورمیانه تجلی یافت، این طرح به دلیل ضعف و ناتوانی و شکست و سردرگمی ائتلاف بین المللی موسوم به مبارزه با داعش به سرگردکی آمریکا تشکیل شد،‌ داعشی که با وجود فعالیت ظاهری این ائتلاف همه روزه بر دامنه توسعه و نفوذ خود افزوده است و مساحت وسیعی از خاک سوریه و عراق را اشغال کرده این سوای جنایات و اقداماتی است که داعش بر ضد مردم و آثار تاریخی و تمدن کشورها انجام داده است که اکنون به آوارگی اجباری اقلیت ها و مردم از مناطق سکونتشان همراه بوده است.

بسیاری از کشورهای منطقه هم اکنون چشمانشان به تحرکات و اقدامات روسیه در منطقه دوخته شده است، این درحالی است که سیاست‌ها و عملکرد آمریکا در منطقه از سوی اهالی و مردمان آن به شدت با خشم روبه رو شده است، از این رو است که آمریکا سعی دارد از طریق مشورت و گفت‌وگو با کشور مصر که صاحب نقش مهمی در منطقه بوده و با تلاشی های صورت گرفته با مسئولان و هماهنگی به عمل آمده در مواضع مختلف واشنگتن تلاش می کند، تا حدی به سیاست هرج و مرج هدفمند آمریکا در منطقه پایان دهد، سیاستی که هدف واقعی از آن تجزیه طایفه ای و مذهبی و نژادی ساکنان این منطقه بوده است.

هیچ بهانه‌ای نمی‌تواند سیاست آمریکا در قبال منطقه خاورمیانه را توجیه کند، چرا که آمریکا با همین سیاست‌های خود بود که از گروه‌های بی دولت و بی قانون حمایت کرد، و واشنگتن در توسعه سازمان های تروریستی سهیم بود و به خشونت و افکار تندروی حامی خشونت در منطقه پروبال داد، البته اکنون که سخنان جان کری وزیر امور خارجه آمریکا را می شنویم با یک سری پرسش ها رو به رو می شویم، پرسش‌هایی که درباره سیاست های آمریکا در منطقه و امکان تغییر این دولت در سیاست های آن تجلی می یابد، اما پرسش اکنون این است که آیا دولت آمریکا حتی اگر تصمیم به اصلاح اشتباه های گذشته گرفته باشد، می تواند هر آن چه را که کاخ سفید مرتکب آن شده را جبران کند ؟ شاید این هم یک مانوری جدید است، در سایه تحولات منطقه ای و بین المللی برای مقابله با بازی آمریکا با سرنوشت ملت های منطقه است،‌ چرا که سیاست های این کشور تاکنون صلح و ثبات بین المللی را در معرض تهدید قرار داده است.

جامعه بین المللی نیازمند بازنگری در توازن قدرت های توانا برای حل بحران های خود و حل تمام معضلات براساس عدالت است، حال این که سلطه آمریکا چیزی جز هرج و مرج و تجزیه عایدی دیگری برای منطقه درپی نداشته است، این اقدامات را آمریکا با هدف بزرگ کردن مشکلات منطقه به منظور فراهم شدن بهانه ای برای استمرار بقای نیروهای نظامی خود در مناطق راهبردی جهان دنبال می کرده است، اما اکنون اقدامات روسیه با کمک کشورهای منطقه برای مبارزه با تروریسم در قالب یک ائتلاف بین المللی جدید می تواند در جهت تحقق یافتن این توازن موثر باشد و برای حضور این سلطه تک قطبی و یکه تازی آن در منطقه حد و مرزی را تعیین کند و به نفع تمام کشورهای منطقه عمل شود.