پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهران ابراهیمیان- ‌1- هیئت‌های اقتصادی از کشورهای مختلف به ویژه غربی از ماه‌ها پیش در رفت و آمد بوده‌اند و به زودی هیئتی 100 نفره از آلمان به ایران می‌آیند، لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه نیز ابراز امیدواری می‌کند فرصت‌های تجاری و اقتصادی با ایران عادلانه توزیع شود؟! 

همچنین فقط در این دو روز در شبکه‌های ترکیه دو میز‌گرد اقتصادی با موضوع رفع تحریم‌های ایران و توافق هسته‌ای برگزار شده وخیلی دقیق و شیک فرصت‌ها را بررسی می‌کنند، برنامه می‌دهند و تهدیدها را برای خود ترسیم می‌کنند و سعی در ارائه راهکاری دارند تا آنها را تبدیل به فرصت بکنند!‌ به علاوه انگلیس سفارتش را به زودی بازگشایی می‌کند، ‌وزیر خارجه امریکا بعد از حصول توافق از خوشحالی بغض می‌کند و فرم ثبت‌نام درخواست نمایندگی مک دونالد برای ایران منتشر می‌شود. 

2- در روزهای اخیر اخبار ضد و نقیض بسیاری درباره دارایی‌های بلوکه‌شده مطرح شده و یکسو جریان با انعکاس اخبار متناقض سعی در مچ‌گیری از جریان دولت داشته‌اند و سوی دیگر حامی دولت سعی در توجیه این مسئله دارد که سیف درست می‌گوید نه اوباما ! یعنی 150‌میلیارد دلار درست نیست و 29 میلیارد دلار درست است، هر چند برخی وزرا از جمله وزیر نفت هم آمار پول‌های بلوکه شده را 7‌میلیارد دلار و آن هم در کشورهای آسیایی عنوان کرده‌اند. 

3- چنین بازی رسانه‌ای در حالی انجام شده است که توافقی 100 صفحه‌ای انجام گرفته و با تبلیغات قبلی سطح توقعات مردم را در گره‌گشایی از مشکلات بالا برده‌ایم و حتی رئیس دفتر ریاست جمهوری در برنامه گفت‌وگوی ویژه تلویزیونی و پس از توافق خود را متولی بخش اقتصادی توافقنامه معرفی می‌کند و وعده‌های بسیاری در بهبود شرایط داده و مدعی شده است به همت کارشناسان تمام جوانب را در نظر گرفته‌اند. 

4- بنا به اعتراف وزیران دولت یازدهم نه کسی از میزان بدهی دولت به پیمانکاران خبر دارد و نه میزان بدهی دولت به طور کلی به بخش‌های مختلف معلوم است؟! 

5- در تعطیلات رمضان، پمپ بنزین‌ها دستکاری شده و حتی گفته می‌شود سامانه هوشمند سوخت هک می‌شود و مردم مجبورند ساعت‌ها معطل شوند و در صف بایستند. 

حال با توجه به موارد پنجگانه مطروحه چه باید کرد؟ ‌چون توافق شده باید بی‌خیال سرو سامان دادن وضعیت اقتصاد بود و همچنان مملکت را بدون حساب و کتاب اداره کرد، بی آنکه بدانیم چقدر به دخلمان اضافه شده و چقدر خرج کرده‌ایم و بدهکاریم؟ آیا باید تنها به بررسی برنامه‌ریزی‌های شرکت‌های غربی بسنده کرد که به سوی ما می‌آیند؟ تنها برنامه‌ریزی‌مان باید بله و خیر گفتن به برنامه‌های خارجی‌ها باشد یا باید دولت نه فقط افکار عمومی را در مورد توافق و تبعات اقتصادی و سطح انتظاراتشان آگاه کند بلکه اصلاحات ساختاری را به این بهانه کلید زده و کشور را به ریل صحیح اقتصاد بازگرداند؟