به گزارش پارس به نقل از رصد، مقوله رسانه و جنگ رسانه‌ای از جمله مقولاتی است که هر روز بر اهمیت آن افزوده می‌شود، به ویژه آنکه رسانه‌ها با ابزار و اختیاراتی که در دست دارند و با تحریف حقایق و اشاعه اکاذیب، می‌توانند روند رخ دادها و امور جاری به خصوص در عرصه نظامی و میدانی را در بحران های منطقه ای تغییر دهند. در این بین رسانه‌های عربی وابسته به شیوخ نفتی حوزه خلیج فارس سابقه‌ای طولانی در این امر دارند. گفتگوی زیر با دکتر حسن هانی زاده از کارشناسان جهان عرب به این مقوله توجه کرده است.

در یک نگاه کلی اصولا چند دسته رسانه در جهان عرب وجود دارد؟

در حال حاضر رسانه های جهان عرب در دو دسته قابل تقسیم بندی هستند. یک بخش رسانه های مربوط به کشورهای معتدل عربی (مثل الجزایر، موریتانی، مغرب و سودان و..) هستند. این کشورها ابعاد رسانه ای محدود و بیشتر سیاست های بی طرفانه دارند. اما سه کشور عمده در جهت دهی رسانه ها، شکل دهی و مهندسی افکار عمومی جهان عرب نقش دارند و آن عربستان سعودی، قطر و مصر است. قطر دارای رسانه قدرتمند مثل الجزیره است که در حال حاضر هشت شبکه زیر مجموعه الجزیره قرار دارد. عربستان سعودی با داشتن یکصد رسانه ماهواره ای و گردش مالی سالانه 10 میلیارد دلار در حوزه رسانه و مصر به علت داشتن نیروهای با تجربه رسانه ای در حقیقت افکار عمومی جهان عرب را مهندسی می کنند. به همین دلیل به نظر می آید که این سه کشور یعنی عربستان، مصر و قطر بیشترین نقش را در سازماندهی رسانه ها و افکار عمومی اعراب دارند. عربستان سعودی بیشترین جهت دهی را به لحاظ سیاسی و عقیدتی و قطر هم به لحاظ حمایت از جریان های تکفیری سلفی نقش مؤثری دارد.

اولویت ها و اصول نگاه رسانه های منطقه ای عربی همراه با عربستان نسبت به بحران های منطقه چه بوده است؟

در واقع رسانه های منطقه ای، مخصوصا رسانه های وابسته به قطر و عربستان و مصر، تابعی از سیاست های آمریکا هستند. به این مفهوم که عربستان سعودی به عنوان کشوری عربی که دارای بزرگترین رسانه منطقه ای است و با داشتن شبکه های ماهواره ای در جهت دهی افکار عمومی جهان عرب نقش کاملا مؤثری دارد تلاش می کند سلسله جریان سازی هایی را علیه موضوع هسته ای ایران، مسئله شیعیان و همچنین بحران های عراق، یمن و سوریه ایجاد کند.

بسیاری از رسانه های عربی منطقه ای دارای یک اتاق فکر مشترک هستند که سیاست های خود را علی رغم وجود برخی اختلافات سیاسی علیه رژیم های عربی هماهنگ می کنند. این اتاق فکر بیشتر در قاهره مصر است که در سازماندهی جریان های خبری رسانه ای نقش پررنگی ایفا می کند. عربستان سعودی هم در این خصوص نقش بسیار بارزی در کمک رسانی مالی و جهت دهی فکری به عهده دارد. لذا رسانه های منطقه ای، مخصوصا عربستان، قطر و مصر با برخورداری از رسانه های پویا، پرتحرک و گسترده و مسئله، سیاست های خودشان را هماهنگ می کنند و بحران ها را به گونه ای سازماندهی می کنند که سرانجام به نفع آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی از رژیم های مرتجع عرب هدایت شود.

در شرایط کنونی نوع تاکتیک ها و الگوهای رسانه ای کشورهای فعال در جریان مخالفت با ایران در بحران های منطقه ای چیست؟

نگاه رسانه های عربی مخصوصا رسانه های عربستان، قطر و مصر بر چند موضوع استوار است. یکی از آن ها ایران هراسی با تکیه بر فعالیت هسته ای ایران می باشد. دیگری معرفی جریان های تکفیری به عنوان نیروهای مبارز و اسلامی واقعی است. علاوه براین مسئله شیعه هراسی هم مد نظر آنان است. در واقع در حال حاضر تمام تلاش این رسانه ها این است که رژیم صهیونیستی را به عنوان دشمن اصلی جهان عرب به حاشیه رانده و وانمود کنند که دشمن اصلی جهان عرب و جهان اسلام مخصوصا اهل سنت، جمهوری اسلامی ایران است. در این بین هم تا اندازه ای موفق بوده و توانسته اند افکار عمومی جهان عرب را علیه ایران هدایت کنند. در واقع عربستان سعودی از نظر عقیدتی و قطر و مصر از نظر سیاسی در جریان سازی علیه ایران و همچنین ایجاد یک بستر مناسب برای نفوذ گروه های تکفیری در منطقه نقش دارند.

آن ها از چه تاکتیک ها و رویکردهای رسانه ای استفاده می کنند؟

بیشتر تحریک احساسات مذهبی و جریان سازی علیه تشیع است. آن ها  ایران را به عنوان دشمن جهان عرب و همسو با اسرائیل معرفی می کنند. ضمن این که مسئله اختلاف افکنی مذهبی نیز بخشی از دستور کار این رسانه ها است. در حال حاضر مسئله فلسطین که یک مسئله کاملا مهم اسلامی است به حاشیه رانده شده و تمام تلاش رسانه های عربی بر این محور است که ایران را به عنوان یک دشمن اصلی و داعش، جبهه النصره و جریان های تکفیری را به عنوان جریان های کاملا اسلامی و مبارز و در راستای آزادی ملت های عرب به جامعه بشناسانند.

این رویکرد در مورد یمن چگونه است؟ نگاه این رسانه ها به یمن چیست؟

نگاه رسانه های محوری عربی به این است که انصارالله بخشی از امتداد عقیدتی جمهوری اسلامی و جهان تشیع است و این جریان های شیعه قصد دارند که اهل تسنن و مسلمانان سنی را به حاشیه برانند. اکنون جریان سازی های شدیدی در حال حاضر علیه انصارالله صورت می گیرد. در همین راستا وانمود می کنند که دشمن اصلی اهل سنت، شیعیان هستند. در حال حاضر نیز وضعیت به گونه ای است که این گروه های رسانه ای و رسانه های عربی تلاش می کنند وانمود کنند که انصارالله گروهی سیاسی وابسته به ایران است. این مسئله هم تا اندازه ای مورد قبول ملت های عرب و اهل سنت قرار گرفته است.

پیامدهای این نوع نگاه رسانه عربی به بحران های منطقه چیست؟

تشدید اختلافات در حوزه جهان اسلام مهمترین نتیجه چنین رویکردی است. به این معنا که بسیاری از ملت های عرب به این باور رسیده اند که تشیع و ایران دو خطر بالقوه هستند که اسلام و جهان عرب را تهدید می کنند. تاکتیک های وسیعی از سوی عربستان مخصوصا در حوزه عقیدتی و قطر و مصر در حوزه سیاسی به کار گرفته شده تا این جریان سازی ها را علیه ایران و جهان تشیع تشدید شود. اکنون عربستان سعودی در حوزه یمن و مخصوصا در عراق، سوریه و لبنان به شدت علیه شیعیان فعال است.

رسانه های همراه با عربستان در کشورهای مثل عراق، لبنان و … تا چه حدی توانسته اند در افکار عمومی جهان عرب نفوذ کنند؟

عراق با این که در حال حاضر بیش از پنجاه رسانه ماهواره ای دارد و هر کدام از رسانه ها وابسته به یک طایفه مشخصی هستند، بیشتر در حوزه طایفه ای و جناحی فعالند تا حوزه منطقه ای و ملی. در حقیقت رسانه های همسو با عربستان در عراق تأثیر چندانی ندارند. بیشتر جریان سازی هایی در عراق به دو گونه است: جریان سازی های تشدید اختلافات شیعه و سنی و دیگری معرفی شیعیان عراق به عنوان امتداد ایران و اراده این کشور در عراق. لذا به نظر می رسد که رسانه های عراقی خیلی مؤثر نیستند. رسانه های لبنانی هم شرایط مشابهی دارند و دو بخش هستند: بخشی طرفدار مقاومت اسلامی و بخشی هم ضد مقاومت اسلامی. تأثیر آن ها محدود است و بیشتر در حوزه داخلی فعالیت می کنند ولی عربستان سعودی، قطر و مصر به عنوان سه کشوری که دارای بیشترین رسانه و امکانات مالی گسترده و نیروهای کارکشته هستند، تأثیر بیشتری دارند.