به گزارش پارس،جرج بوش در مصاحبه با روزنامه «اسرائیل هیوم» گفت، درباره مذاکرات هسته ای با ایران حرفی نمی زند که سبب تضعیف باراک اوباما شود.

روزنامه نگار «اسرائیل هیوم» با بیان اینکه «مسئله فراگیر برای اسرائیل، ایران است»، به سه گزینه پیشنهادی جرج بوش در کتابش درباره ایران اشاره کرد که شامل توافق، دیپلماسی تهاجمی و حمله است و پرسید « به نظر شما باید با ایران چه کار کرد؟» که رئیس جمهور سابق آمریکا پاسخ داد: «این مسئله بسیار ظریفی است که نمی خواهم درباره آن اظهارنظر کنم. هر نظری که در این باره بدهم می تواند به عنوان تضعیف تصمیم رئیس جمهور اوباما تلقی شود. بنابراین می خواهم بگذارم این مسئله باقی بماند».

وی در پاسخ به این پرسش که آیا ایران قابل اعتماد است، گفت: «مردم باید قضاوت کنند. هر رئیس جمهور، نخست وزیر و فردی باید قضاوت کند. وقتی کسی چیزی می گوید، آیا منظور او همان است؟ آیا آنها به حرفی که می زنند، اعتقاد دارند؟ این مسئله معمولا در سیاست رخ می دهد. باید واقع بین بود که آیا می توان به حرف افراد اعتماد کرد یا نه. رئیس جمهور باید در این باره قضاوت کند».

روزنامه نگار این روزنامه اسرائیلی با اشاره به اینکه دلیل تصمیم او و تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس حمله به عراق به خاطر عدم پایبندی رژیم صدام حسین به قطعنامه های شورای امنیت بوده، از جرج بوش خواست عقیده خود را در این باره توضیح دهد. جرج بوش در این باره گفت: «زمانی که ما تهدیدات سراسر جهان را ارزیابی می کردیم، بزرگترین تهدید برای سرزمین ما در آن زمان، استفاده از تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی یا بمب های کثیف بود. همه آژانس های اطلاعاتی در جهان می گفتند، این فرد (صدام حسین) تسلیحات شیمیایی دراد. او دشمن بدی برای آمریکا بود. بنابراین به سازمان ملل رفتم و با اجماع آراء قطعنامه ای را تصویب کردم که می گفت «عراق باید افشا کند، خلع سلاح شود یا با پیامدهای جدی روبرو شود».

وی افزود: «اما این مرد که اجازه بازرسی نمی داد، از سلاح شیمیایی استفاده کرده بود و جهان فکر می کرد او دارای تسلیحات شیمیایی است. او اجازه بازرسی نمی داد و ما به او فرصت دادیم».

بعد از بیان این سخنان بود که روزنامه نگار «اسرائیل هیوم» از او سئوال کرد شما به عراق حمله کردید زیرا صدام حسین به قطعنامه شورای امنیت برای اجازه دادن به بازرسی پایبند نبود. چگونه می توان با ایران توافق کرد در حالی که رهبر آن اجازه بازرسی نمی دهد؟

جرج بوش در پاسخ به این پرسش گفت: «رئیس جمهور باید بهترینی تصمیمی که می تواند را در این باره اتخاذ کند».

رئیس جمهور سابق آمریکا در پاسخ به این سئوال که آیا دفاع از اسرائیل در عرصه بین المللی آسان تر شده یا دشوارتر اظهار داشت: «فکر می کنم آمریکا هنوز بسیار حامی اسرائیل است. بسیاری از مردم می گویند موضع من در قبال اسرائیل بر مبنای اعتقاد و دین مسیحی من است. حمایت من از اسرائیل به خاطر این است که اسرائیل متحد بلندمدت آمریکاست و دموکراتیک است. به یاد داشته باشید که من حامی دموکراسی به عنوان ابزار صلح هستم از این رو دفاع از دموکراسی بسیار حائز اهمیت است. من معقتدم حمایت قاطعی از اسرائیل در آمریکا وجود دارد».

جرج بوش درباره اینکه در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 از چه کسی حمایت می کند، گفت: «من از سیاست خارج شده ام و نمی خواهم وارد رقابت های سیاسی شوم اما اگر برادر من، «جب بوش» از من کمک بخواهد، به او یاری می رسانم. فکر می کنم او رئیس جمهور خوبی خواهد شد. او بسیار باهوش است، سابقه خوبی دارد و یک رهبر است».

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت، فیلم «تک تیرانداز» نمایانگر روح آمریکایی است و سپس افزود: « در رقابت های انتخاباتی پیش رو سیاست خارجی مسئله مهمی خواهد بود. اقتصاد نیز معمولا مسئله مهمی است اما اگر سیاست خارجی مسئله مهمی شود، به این معنا خواهد بود که مردم آمریکا به این مسئله توجه دارند زیرا از تهدیدات بالقوه برای کشور خود آگاه هستند».

زمانی که از جرج بوش سئوال شد واکنش او درباره حمله به برج های تجارت جهانی چه بود، پاسخ داد: « در کلاس درس بودم و کودکی در حال خواندن کتاب برای من بود. من برای اصلاحات آموزشی آنجا بودم. در تلاش بودم لایحه ای را در این باره در کنگره به تصویب برسانم. می دانستم اولین هواپیما به ساختمان برخورد کرده ولی فکر می کردم حادثه بوده است. وقت زیادی نداشتم تا این ماجرا را تجزیه و تحلیل کنم زیرا در راه مدرسه بودم. به «کاندولیزا رایس» (وزیر خارجه اسبق آمریکا) زنگ زدم و او نیز نمی دانست چه اتفاقی افتاده. بعد به کتابی که یک دانش آموز می خواند گوش دادم که «اندی کارد» رئیس ستاد مشترک ارتش زنگ زد و گفت دومین هواپیما نیز به برج دو قلو برخورد کرده است و به آمریکا حمله شده».

وی در ادامه درباره نحوه تصمیم گیری خود درمورد حادثه 11 سپتامبر گفت: «زمانی که راهبرد شفافی داشته باشید، تصمیم گیری موثر خواهد بود. مدت کوتاهی بعد از حمله 11 سپتامبر، بر مبنای اعتقاد راسخ خود یک راهبرد ارائه کردم. اعتقاد من این بود که ما با یک جنبش ایدئولوژیک روبرو شده ایم که می خواهد افراد بی گناه را به قتل برساند تا به اهداف خود دست یابد. استراتژی من که «دکترین بوش» نام گرفت، به این ترتیب بود: مهم نیست چقدر زمان می برد، ما کسانی را که به ما آسیب رساند ه اند دنبال خواهیم کرد تا عدالت را درباره آنها اجرا کنیم و دوم اینکه اگر به یک تروریست پناه دهید، به اندازه او مقصر هستید».

رئیس جمهور سابق آمریکا درباره اینکه آیا بدون اعزام نیروی زمینی می توان داعش را در عراق و سوریه از بین برد، گفت: «رئیس جمهور باید در این باره تصمیم گیری کند. برداشت من این بود که شکست القاعده بدون اعزام نیروی زمینی غیر ممکن است. من تصمیم بسیار دشواری گرفتم. تعداد زیادی از مردم آمریکا می گفتند شکست القاعده غیر ممکن است. آنها می گفتند باید از عراق خارج شویم. اما خلاف آن را انتخاب کردم و 30 هزار نیرو به عراق اعزام کردم. تاریخ نشان خواهد داد آیا القاعده در عراق شکست خورده است یا خیر».

جرج بوش در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت، یکی از بزرگترین نگرانی ها او درباره تمایل به انزوا و درون گرایی در آمریکاست. وی در این باره توضیح داد: «در سال دهه 20 زمانی بود که انزواطلب بودیم. گفته شد در آمریکا یهودیان و ایتالیایی های بسیاری وجود دارند. بنابراین علیه مهاجرات اقدام کردیم. اکنون شاهد پیامدهای آن در سال 2015 هستیم. من فکر می کنم همه این مسائل به هم مرتبط هستند. اکنون رئیس جمهور می کوشد لایحه تجارت را به تصویب برساند اما برخی طرفداران حمایت از مصنوعات داخلی در تلاشند با آن مقابله کنند. فکر می کنم، لازم است رئیس جمهور به مردم آمریکا توضیح دهد چرا حضور ما در خارج از آمریکا حائز اهمیت است».