سخنان روز گذشته آیت‌الله خامنه‌ای تبیین محکمات اندیشه امام (ره) بود. در روزگاری که هم عطش به آن میراث سترگ زیاد است و هم مدعیان خط امام بسیارند٬ بیان اصیل‌ترین محورهای اندیشه ایشان٬ نباید دشوار باشد. اما هست!

واژه محکمات و متشابهات ریشه در علوم قرآنی دارد. قرآن مجید در آیات خود را به دو دسته محکم و متشابه تقسیم نموده است:

«هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِهِ» (سوره آل عمران- آیه ۷)
یعنی: «او کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرد که قسمتی از آن آیات "محکم" (صریح و روشن) است که اساس این کتاب می باشد، (و هرگونه پیچیدگی در آیات دیگر، با مراجعه به اینها برطرف می گردد) و قسمتی از آن "متشابه" است (آیاتی که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفی در آن می رود، ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها آشکار می گردد.) اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه انگیزی کنند (و مردم را گمراه کنند) و تفسیر (نادرستی) برای آن می طلبند. (ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)

در هر متن یا مکتب و اندیشه‌ای هم می‌توان چنین دسته‌بندی انجام داد که بخشی اصول و بخشی دیگر فروع و بخش‌های قابل تفسیر هستند که باید با اصول آنها را سنجید. در اندیشه امام خمینی (ره) هم چنین است.

اگر کسی فقط «حفظ نظام از اوجب واجبات است» را ببیند اما فرمان ۸ ماده‌ای امام را درباره حقوق شهروندی نبیند به خطا رفته است. یا مبارزه امام با جریان تحجر با ببیند٬ اما مقابله‌ی ایشان با جریان طرفدار غرب را نبیند٬ نمی‌تواند مدعی فهم درست اندیشه امام شود.

راه فهم اندیشه امام (ره) معلوم است: رجوع بی‌واسطه و برخورد اجتهادی با میراث علمی و عملی امام و فحص از مبانی اندیشه‌ای در صحیفه‌ی ایشان. فهم ناسخ و منسوخ و فهم عام و خاص و مطلق و مقید. یعنی فهم مدلل و روشمند.

در این روش است که هرآنچه که باید هم سند را بررسی کنیم و هم دلالت کلام را. اگر این روزها کسی سخنی را منتسب به امام بزرگوار می‌کند که با سایر کلمات و اصول آن بزرگوار همخوانی ندارد٬ یا سند مخدوشی دارد یا دلالتی دارد غیر از آن چیزی که برخی ادعا می‌کنند. این راهی است که راه امام (ره) را از تحریف مصون می‌دارد.

اگر کسانی بخواهند واسطه گری افراد در تفسیر امام کنند٬ همیشه راه را برای برخورد گزینشی با آن باز کرده‌اند. بسیاری از افراد که شاید روزگاری همراهی با امام (ره) را هم در کارنامه خود داشته‌اند٬ حرف‌هایی را ممکن است به ایشان منتسب کنند که مربوط به ایشان نباشد. یا حرف‌هایی گزینش کنند و چیزهایی را بیان نکنند (چه عمد در این کتمان داشته باشند و چه سهو در کلام). باید مواظب بود که این واسطه‌ها خود را مدعی انحصاری فهم درست و تفسیر اندیشه امام (ره) نکنند. و گرنه شاید روزی برسد که برخی یک رهبر متحجر یا غربزده را به‌جای امام خمینی (ره) به جامعه معرفی کنند!! 

حتی رهبر معظم انقلاب اسلامی که سال‌ها شاگری و همراهی با امام را در کارنامه‌ی خود دارند٬ دعوت به رجوع بی‌واسطه به اندیشه امام می‌کنند. وقتی یکی از دانشجویان از آیت الله خامنه‌ای پرسید «چگونه به نظرات امام چگونه دست پیدا کنیم؟» پاسخ دادند: «به نظر من این کاملاً روشن است. نظرات امام یک مجموعه است و خوشبختانه بیانات امام ثبت شده است و همین است که هست. مثل همه‌ی متونی که از آنها میشود تفکر گوینده را استنباط کرد؛ منتها با شیوه‌ی درستِ استنباط. شیوه‌ی درستِ استنباط این است که همه حرفها را ببینند، آنها را در کنار هم قرار بدهند؛ توی آنها عام هست، خاص هست؛ مطلق هست، مقید هست. حرفها را باید با همدیگر سنجید، تطبیق کرد؛ مجموع این حرفها، نظر امام است. البته کار خیلی ساده‌ای نیست، اما روشن است که باید چه کار کنیم: یک کار اجتهادی است؛ اجتهادی است که از عهده‌ی شما جوانها برمی‌آید. بنشینند واقعاً گروه‌های کاری در زمینه‌های مختلف، نظر امام را استنباط کنند، از گفته‌های امام به دست بیاورند.» (۸۷/۷/۷)