نیک آهنگ کوثر نماد «اشتباهی هائی» هستند که از بد حادثه با جنبش اصلاح طلبی دو خرداد ناغافل و ناخواسته به جرگه روزنامه نگاران کشور «قلمه» شدند بدون آنکه از حداقلی از شایستگی ها و بایستگی ها و لوازم و لواحق این حرفه برخوردار باشند.

همین محرومیت ها در نهایت منجر به آن شد تا امثال ایشان را در توهم ژورنالیزم به آنجا برساند که عرض خود ببرند و زحمت اصلاحات افزایند.

شاید اگر سوء استفاده از فرصت دوم خرداد برای کلیپس کردن ایشان به جامعه مطبوعات کشور نبود این بنده خدا نیز به اتکای تخصص زمین شناسانه اش می توانست شغلی مناسب در گوشه ای از کشور پیدا کند و برخوردار از یک زندگی بی دردسر و آبرومند در کنار زن و بچه اش می شد!

اما متاسفانه چرخ روزگار بازی تلخی با ایشان کرد و وی را با خود بُرد و بُرد تا اکنون بعد از ابتیاع سایت خودنویس توسط مزدوران رجوی، به ثمن بخس در اعداد قلمداران مسعود خان انجام وظیفه می کند.

در مورد بی صلاحتی و سر ریـز مشکلات ذهنی و ذهن ارضائی های وی پیش تر در «روزی نگاران» نوشته بودم . (اینجا ـ http://bit.ly/1rwpXGa)

در مجموع به اعتبار آنکه دوات قلم نامبرده بشدت از سواد و دانش روزنامه نگاری محروم مانده بتناوب سر ریـز آن بی بضاعتی ها را در نقاشی ها و کارتون های وی می توان ملاحظه کرد.

آخرین نمونه آن کاریکاتور وی تحت عنوان «آزادی مطبوعات به روایت روحانی» است.

طرحی که متکی بر یک بی دانشی غلط از نماد عرفان ژاپنی ها تحت عنوان «سه ميمون خردمند معبد توشو» است که در آن«میزارو» و «کیکازارو» و «ایوازارو» سه میمون نمادین «معبد توشو» با پوشاندن چشم و دهان و گوش های خود مخاطب را تذکر به محروم کردن خود از بدی های قابل انتقال دیداری و شنوائی و لسانی می کند.

اینجا ـ http://bit.ly/YCzNdN
اما کوثر به اعتبار فقر سواد، از این «آموزه اخلاقی ژاپنی ها» تصور معوج کرده و آن را در چارچوب فهم میکروی خود ندیدن و نشنیدن و نگفتن حقایق و واقعیات تلقی و بتناوب در کارتون هایش آن را تکرار می کند.

شایسته است یکی از دوستان ایشان به ایشان پیشنهاد «راحت باش» موقت دهند!