اولين نكته‌اي كه در باب سخنان نجفقلي حبيبي (رئيس دانشگاه علامه در دوران اصلاحات) و تخطئه عزاداري عاشورا از سوي وي در برنامه تلويزيوني «ديروز، امروز، فردا» به ذهن مي‌رسد، آن است كه چه خوب‌تر برنامه زنده بود و مديران سازمان صداوسيما فرصت جرح و تعديل (!) آن را نداشتند و همه آنچه بود، بي‌كم و كاست به سمع و نظر ملت رسيد. حالا وقتي از ضعف اعتقاد ديني برخي جريان‌ها صحبت مي‌شود، مردم نمونه‌هاي عيني بيشتري را جلوي چشم دارند و اين گونه نيست كه ندانند ما در مورد چه صحبت مي‌كنيم!

«سالانه در ايام عاشورا چه پول‌ها كه در مملكت خرج مي‌شود، اما بازده اينها چقدر است؟ هيچي، چهار نفر گريه مي‌كنند و تمام مي‌شود.»

اگر قصد توهين را در جملات فوق كه پنج‌شنبه شب بيان شد، متصور نباشيم – كه واقعاً هم به نظر مي‌رسد وجود نداشت – آنچه عيان شد، كمرنگي عاشورا در باورهايي است كه سال‌ها مديريت فرهنگي كشور را بر عهده داشتند و تربيت نسلي از جوانان بر عهده اينان بود. 

در بستر چنين انديشه‌اي است كه جواني بي‌اعتقاد به محرم و صفر رشد مي‌كند و بعدتر مي‌پرسد بعد از 1400 سال، ما براي چه عزاداري مي‌كنيم يا اگر پاي بلوا و آشوب برسد، ظهر عاشورا هم مي‌تواند وسط خيابان سوت و كف بزند و به عزاداران امام حسين عليه السلام حمله كند. 

مي توان اميدوار بود كه نه غرق شدن در انديشه‌هاي روشنفكري، بلكه صرفاً بيان نقد نسبت به برخي عزاداري‌ها و عدم بهره‌گيري كامل از ظرفيت عظيم عاشورا باعث شده تا اين انديشه‌ها شكل گرفته و به مرز بيان برسد. در اين صورت نجفقلي حبيبي تنها با يك اصلاحيه مي‌تواند فضاي ايجاد شده را آرام كرده و خود را از اتهام اهانت به عزاداري اباعبدالله مبري سازد.

عزاداري عاشورا در ايران، هم نمايش حركت جمعي و خودجوش يك ملت است، هم نشان از عمق اصالت ديني دارد و هم شور و شعور سياسي و ديني به مردم مي‌بخشد و عرصه آموزش ظلم ستيزي و استكبار‌ناپذيري و ايثار و ولايتمداري و. . . براي همه مردم است. حضرت امام خميني (ره) بهترين پاسخ‌ها را به اين سخنان دارند: «الان ما بيشتر احتياج داريم به اين مجالس. تو گوش شما نخوانند به اينكه اين مجلس‌ها را بگذاريم حالا و مجالس روضه را و خرج هايي كه مي‌كنيم حالا نكنيم؛ خرج مثلاً اين جنگزده‌ها بكنيم؛ نه مسئله اينطور نيست... لكن گمان نكنند آنهايي كه جنبه‌هاي سياسي به نظرشان دارند و مثلاً روشنفكر هستند، به نظرشان كه مجالس گريه ديگر چيزي نيست. همين گريه هاست كه كارها را پيش برده، همين اجتماعات است كه مردم را بيدار مي‌كند. . . زنده نگه داشتن عاشورا يك مسئله بسيار مهم سياسي- عبادي است. عزاداري كردن براي شهيدي كه همه چيز را در راه اسلام داد، يك مسئله سياسي است؛ يك مسئله‌اي است كه در پيشبرد انقلاب اثر بسزا دارد. . . ما ملت گريه سياسي هستيم. 

ما ملتي هستيم كه با همين اشك‌ها سيل جريان مي‌دهيم و خرد مي‌كنيم سدهايي را كه در مقابل اسلام ايستاده است. (صحيفه امام جلد13 صفحه 326 تا 330)